مقاله پژوهشی
سعیدرضا عاملی؛ سیداحمد عسکری
چکیده
مفهوم خرید در مطالعات فرهنگی، با فراگیرشدن رسانههای اجتماعی در قالب خرید آنلاین و بازار مجازی و بهعنوان کنشی هویتبخش، دچار دگردیسی شد. این مقاله با هدف بررسی نقش شبکههای اجتماعی مجازی بر تجربۀ خرید شهروندان تهرانی، این پرسش را دنبال میکند که تجربۀ خرید در فضای مجازی، چه تفاوت و شباهتی با فضای واقعی دارد؟ این پژوهش برای ...
بیشتر
مفهوم خرید در مطالعات فرهنگی، با فراگیرشدن رسانههای اجتماعی در قالب خرید آنلاین و بازار مجازی و بهعنوان کنشی هویتبخش، دچار دگردیسی شد. این مقاله با هدف بررسی نقش شبکههای اجتماعی مجازی بر تجربۀ خرید شهروندان تهرانی، این پرسش را دنبال میکند که تجربۀ خرید در فضای مجازی، چه تفاوت و شباهتی با فضای واقعی دارد؟ این پژوهش برای درک تجربۀ خرید در فضای اوّل و دوم، از پارادایم دوفضاییشدنها بهره میبرد و با مطالعۀ الگوی رفتار خرید در اینستاگرام و کانالهای فروش در تلگرام با روش اتنوگرافی و نتنوگرافی، به پژوهش در این حوزۀ دوفضایی میپردازد. مشاهدۀ فضای خرید آنلاین و آفلاین، پس از گونهشناسی و تشریح عوامل تشویقکننده و تحدیدکنندۀ خرید مجازی نشان داد که اینستاگرام و تلگرام، بیشتر از اینکه بهعنوان فضاهایی برای خرید مستقیم عمل کنند، کارکرد «تبلیغ کالا در بازار واقعی» را برعهده دارند و بیشتر از اینکه در مرحلۀ اجرا موفق باشند، در مراحل آگاهی ایفای نقش میکنند. پژوهش پیشرو، به این یافته رسید که اگرچه خرید فراغتی و پرسهزنی در بازار واقعی و مجازی رواج دارد، اما برخلاف ایدۀ میشل دوسرتو و متفکرانی که از مقاومت، فراغت، لذت و پرسهزنی مخاطب دفاع میکنند، خریدار با حضور فعال در مراکز خرید شهری و عضویت در کانالهای مجازی، درگیر «چرخۀ مصرف» است؛ بهگونهای که تاکتیکهای مصرفکننده نتوانسته بهعنوان عنصری رهاییبخش در برابر استراتژی جامعۀ مصرفی بکار گرفته شود.
مقاله پژوهشی
مهدخت بروجردی علوی؛ محمدتقی کرمی؛ محسن شاکرینژاد
چکیده
عفاف و حجاب از آموزهها و دستورات دینیاند که آشنایی افراد با معیارها، الگوها و احکام مرتبط با آنها در فرایند جامعهپذیری دینی آنان صورت میپذیرد. در این فرایند، فرد با محتوا و معنای این آموزهها آشنا میشود و آنها را در موقعیتها و تعاملات زندگی روزمرّۀ خود بکار میگیرد. چادر بهعنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیدۀ ...
بیشتر
عفاف و حجاب از آموزهها و دستورات دینیاند که آشنایی افراد با معیارها، الگوها و احکام مرتبط با آنها در فرایند جامعهپذیری دینی آنان صورت میپذیرد. در این فرایند، فرد با محتوا و معنای این آموزهها آشنا میشود و آنها را در موقعیتها و تعاملات زندگی روزمرّۀ خود بکار میگیرد. چادر بهعنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیدۀ فرهنگی در حوزۀ پوشش زنان است که در طول سالها در سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش درآمده است. انتخاب این پوشش بهطورمعمول نشانهای از تعهد و تقید فرد به موازین شرعی ازجمله در مراودات اجتماعی است. بنابراین، از زنان چادری به عنوان حاملان حجاب برتر بیش از دیگران انتظار میرود چارچوبهای عرفی و شرعی پوشش و رفتار را در مواجهه با نامحرم رعایت کنند. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش است که شاخصهای عفاف چگونه در زنان چادری سریالهای تلویزیونی ایرانی بازنمایی شده است. به این منظور شاخصهای مذکور، پس از استخراج از احکام اسلامی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی، در شخصیتهای چادری 40 سریال از پربینندهترین سریالهای پخششده از تلویزیون ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی تحلیل شدهاند. برایناساس، 107 شخصیت چادری این سریالها، به صورت تمامشماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات، از نرمافزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آنند که در سالهای پس از انقلاب اسلامی، زنان چادری نمایشدادهشده در سریالهای تلویزیونی، بهرغم انتخاب حجاب برتر به عنوان پوشش بیرونی که خود معرّف سطحی از تعهد و تقید به مبانی دینی و اصول شرعی است، معیارهای عفاف اسلامی را در تعامل با افراد نامحرم رعایت نکردهاند و نحوۀ ارتباط، نگاه وگفتوگوی آنان با نامحرم و نیز زینت، مو و اندام آشکار آنها در برابر نامحرم، تفاوت معناداری با دارندگان سایر پوششها ندارد.
مقاله پژوهشی
محمد روزخوش؛ فرشته رازقی
چکیده
این پژوهش با میانجی مطالعۀ موردی تئاتر خصوصی، برخی از زمینههای اقتصادی- اجتماعی کلان اقتصاد هنر در ایران را واکاوی میکند. در سالهای اخیر، شمار افرادی که بهواسطۀ آموزشهای دانشگاهی یا شیوههای معمول دیگر به «جامعۀ تئاتری» میپیوندند، افزایش یافته است. این در حالی است که بهرغم افزایش جمعیت «تئاتریها»، ...
بیشتر
این پژوهش با میانجی مطالعۀ موردی تئاتر خصوصی، برخی از زمینههای اقتصادی- اجتماعی کلان اقتصاد هنر در ایران را واکاوی میکند. در سالهای اخیر، شمار افرادی که بهواسطۀ آموزشهای دانشگاهی یا شیوههای معمول دیگر به «جامعۀ تئاتری» میپیوندند، افزایش یافته است. این در حالی است که بهرغم افزایش جمعیت «تئاتریها»، زیرساختها چندان تغییری نکردهاند و امکانات سختافزاری سالنهای نمایشی کموبیش همان است که بود. از اوایل دهۀ 80، این ایده که خصوصیسازی تئاتر راهحلّ این مشکل و بسیاری دیگر از دردهای تئاتر ایران است به «ایدهای هژمونیک» بدل شد. بسیاری از فعالان عرصۀ نمایش این ایده را پذیرفتند. متولیان دولتی نمایش نیز برای خروج از بحران کمبود سالنهای نمایش، نیمنگاهی به بخش خصوصی انداختند. اکنون با گذشت نزدیک به دو دهه از آن زمان، بیش از 20 تماشاخانۀ خصوصی در کنار تماشاخانههای دولتی در تهران فعالیت میکنند. حال وقت پرسیدن این پرسش است که آیا این برنامه توانست گرهی از کار فروبستۀ نمایش ایران بگشاید؟ دولت و بخش خصوصی در تئاتر چه نسبتی با یکدیگر برقرار کردهاند؟ فعالان و «ذینفعان» میدان نمایش، این تجربه را چگونه ارزیابی میکنند؟ و اینکه مرور تجربۀ تئاتر خصوصی چه چیزی دربارۀ «اقتصاد فرهنگ» در ایران به ما میگوید؟ این پژوهش درصدد بوده است که این پرسشها را بر پایۀ بازخوانی دیدگاهها و ارزیابیهای «اهالی تئاتر» پاسخ گوید؛ اما فهم «فعالیت بخش خصوصی در تئاتر» بهعنوان مقولهای از اقتصاد هنر، مستلزم درک مناسبات کلیتر اجتماعی ـ اقتصادی است. بدین سبب مقاله کوشیده است «تئاتر خصوصی در ایران» را در پسزمینۀ تحولات اقتصادی ـ اجتماعیِ دو دهۀ اخیر ایران تحلیل کند. این پژوهش نشان میدهد که چگونه روند مسئلهآمیز اقتصادی ـ اجتماعی دو دهۀ اخیر ایران در «میدان نمایش» بازتاب یافته است. یکی از پیامدهای این روند، تأسیس «تماشاخانۀ خصوصی» بهجای «تئاتر خصوصی» است.
مقاله پژوهشی
محمدمهدی فرقانی؛ یاسین خدامرادی
چکیده
هدف پژوهش، بررسی نقش سواد رسانهای در تعدیل اعتیاد اینترنتی است. این پژوهش با روش آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعۀ آماری، دانشآموزان پایۀ سوم مقطع متوسطۀ دوم استان چهارمحال و بختیاری است که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به تعداد 40 نفر در دو گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. ابزار پژوهش ...
بیشتر
هدف پژوهش، بررسی نقش سواد رسانهای در تعدیل اعتیاد اینترنتی است. این پژوهش با روش آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعۀ آماری، دانشآموزان پایۀ سوم مقطع متوسطۀ دوم استان چهارمحال و بختیاری است که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به تعداد 40 نفر در دو گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامههای استاندارد استفادۀ مشکلزا از اینترنت کاپلان، اعتیاد اینترنتی یانگ و پرسشنامۀ محققساختۀ سواد رسانهای است. از آزمونهای آلفای کرونباخ، ویلکاکسون و t زوجی توسط نرمافزار 24spss استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که آموزش سواد رسانهای، در تعدیل اعتیاد اینترنتی در بین دانشآموزان تأثیر دارد. همچنین نتایج نشان دادند که آموزش سواد رسانهای، در میزان استفاده از رسانه، افزایش توانایی تحلیل و ارزیابی، توانایی تولید پیام رسانهای، توانایی برقراری ارتباط با تولیدکنندگان پیام رسانهای و افزایش تفکر انتقادی دانشآموازان در برخورد با پیام رسانهای اثر دارد.
مقاله پژوهشی
زهرا اجاق
چکیده
با وجود بیش از 100 سال تجربۀ روزنامهنگاری علم در ایران، رسانههای علمی عمومی، در ارتباط علم و جامعه، بیشتر بر کارکرد انتقالدهندگی تأکید دارند و نقش روزنامهنگاران علم، ترجمه و سادهسازی زبان تخصصی علم یعنی ارتباطات عمومی علم سنّتی است. این پژوهش میکوشد تا از طریق مصاحبۀ عمیق و کانونی با روزنامهنگاران علم با بیش از 10 سال ...
بیشتر
با وجود بیش از 100 سال تجربۀ روزنامهنگاری علم در ایران، رسانههای علمی عمومی، در ارتباط علم و جامعه، بیشتر بر کارکرد انتقالدهندگی تأکید دارند و نقش روزنامهنگاران علم، ترجمه و سادهسازی زبان تخصصی علم یعنی ارتباطات عمومی علم سنّتی است. این پژوهش میکوشد تا از طریق مصاحبۀ عمیق و کانونی با روزنامهنگاران علم با بیش از 10 سال سابقۀ فعالیت، مقولات مورد نظر آنان در بازتعریف روزنامهنگاری علم خوب را شناسایی کند. نتایج نشان میدهند که بازتعریف نقش روزنامهنگاری علم نیز مبتنی بر مدل سنّتی است. ولی تعداد محدود مخاطبان و احساس نیاز به استقلال اقتصادی، موجب تفکر دربارۀ این رسانهها بهمثابۀ عناصری هویتبخش و در عین حال سرمایهای فیزیکی، فرهنگی و اجتماعی شده است. این رویکرد میتواند فعالیت روزنامهنگاری علم را در ایران تغییر دهد و آن را به بخشی پویا و اثرگذار در عرصۀ رسانه و علم تبدیل کند.
مقاله پژوهشی
سردار فتوحی
چکیده
امروزه روابط اجتماعی به دلیل ظهور ابزارهای نوینی چون رسانههای ارتباطی، دانشگاه و ... از لحاظ کمیت و کیفیت تغییر کرده است. کمیت رابطه بر کیفیت روابط فرد با دیگران ازجمله دوستان تأثیرگذار است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی تأثیر انزوای اجتماعی بر کیفیت دوستی بین دانشجویان دانشگاه کردستان مبتنی بر نظریۀ شبکه است. این پژوهش به ...
بیشتر
امروزه روابط اجتماعی به دلیل ظهور ابزارهای نوینی چون رسانههای ارتباطی، دانشگاه و ... از لحاظ کمیت و کیفیت تغییر کرده است. کمیت رابطه بر کیفیت روابط فرد با دیگران ازجمله دوستان تأثیرگذار است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی تأثیر انزوای اجتماعی بر کیفیت دوستی بین دانشجویان دانشگاه کردستان مبتنی بر نظریۀ شبکه است. این پژوهش به صورت پیمایشی اجرا شده و با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی آسان، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه کردستان انتخاب و سپس با بهرهگیری از پرسشنامۀ محققساخته، یافتهها جمعآوری شدند. پس از استخراج نتایج پرسشنامهها، محاسبات آماری برای توصیف و آزمون فرضیهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Lisrel انجام شدند. نتایج حاکی از آنند که انزوای اجتماعی بر یأس از تداوم روابط، احساس بیقدرتی، مطیعبودن و وابستگی در روابط دوستانۀ دانشجویان تأثیر معناداری دارد؛ امّا انزوای اجتماعی بر تنفر و بیاعتمادی به دیگران فاقد تأثیر معنادار است. در نتیجۀ آن باید بگوییم زمانی که دانشجویان تماس با همنوعشان را از دست داده باشند، استعداد کسب تجربه و اندیشه را نیز از دست میدهند که با ازدستدادن اندیشه و عمل، احساس ناتوانی و بیقدرتی میکنند و در نتیجۀ آن مطیع دیگران میشوند.
مقاله پژوهشی
سید علیرضا انوری؛ محمد مظلوم خراسانی؛ محسن نوغانی دخت بهمی
چکیده
این تحقیق رابطۀ متغیرهای عاملیت کنشگر- ساختار را در فرهنگ کسبوکار دانشبنیان و بر اساس مفهوم عادتوارۀ کسبوکار بررسی میکند. جامعۀ آماری، تمام اعضای شرکتهای رشد و دانشبنیان دانشگاه فردوسی مشهد با حجم نمونۀ 204 نفر میباشند. عادتوارۀ کسبوکار بر اساس نظریۀ بوردیو و با چهار بُعد نوآوری، تعامل اجتماعی، بازارگرایی و تدوین ...
بیشتر
این تحقیق رابطۀ متغیرهای عاملیت کنشگر- ساختار را در فرهنگ کسبوکار دانشبنیان و بر اساس مفهوم عادتوارۀ کسبوکار بررسی میکند. جامعۀ آماری، تمام اعضای شرکتهای رشد و دانشبنیان دانشگاه فردوسی مشهد با حجم نمونۀ 204 نفر میباشند. عادتوارۀ کسبوکار بر اساس نظریۀ بوردیو و با چهار بُعد نوآوری، تعامل اجتماعی، بازارگرایی و تدوین طرح کسبوکار مفهومسازی و سنجیده میشود. متغیرهای عاملیت نیز شامل حمایت اجتماعی، سیاستهای حمایتی و شبکۀ حمایتی دانشاند. روابط همبستگی بین متغیرها نشان میدهند که تمام متغیرهای عاملیت، با عادتوارۀ کسبوکار رابطۀ مستقیم و معنادار دارند و با افزایش آنها، میزان عادتوارۀ کسبوکار افزایش مییابد. در تحلیل رگرسیون گامبهگام نیز مشخص میشود که حدود 5/0 از تغییرات متغیر وابسته به وسیلۀ متغیرهای عاملیت تبیین میشود که سهم متغیر حمایت اجتماعی بیشتر از سایر متغیرهاست. نتیجۀ تحقیق این است که عادتوارۀ کنشگران، در فرهنگ کسبوکار دانشبنیان نقش اساسی دارد و برای افزایش توان کسبوکار خود باید برنامهریزی منظم و تعامل هدفمند و دوجانبه به منظور برقراری رابطه و جذب و دریافت منابع مختلف از بخشهای گوناگون داشته باشند.
مقاله پژوهشی
غلامرضا خواجه سروی؛ کمیل خجسته باقرزاده
چکیده
انقلاب جوشان فنّاوری اطلاعات، فضای جدیدی در عرصۀ سیاست ایجاد کرده است. با توجه به فرصتهایی که این انقلاب فنّاورانه ایجاد کرده، انقلاب اسلامی به دنبال مدلی برای عبور از شبکۀ منسجم رسانهای نظام غرب است. اسلامهراسی اگر چه از زاویهای تهدید برای جهان اسلام است، اما از سوی دیگر عاملی شده تا دیگران دربارۀ آن کنجکاو شوند و به دنبال پاسخ ...
بیشتر
انقلاب جوشان فنّاوری اطلاعات، فضای جدیدی در عرصۀ سیاست ایجاد کرده است. با توجه به فرصتهایی که این انقلاب فنّاورانه ایجاد کرده، انقلاب اسلامی به دنبال مدلی برای عبور از شبکۀ منسجم رسانهای نظام غرب است. اسلامهراسی اگر چه از زاویهای تهدید برای جهان اسلام است، اما از سوی دیگر عاملی شده تا دیگران دربارۀ آن کنجکاو شوند و به دنبال پاسخ به پرسشهایی دربارۀ اسلام باشند. انقلاب اسلامی تلاش میکند تا با بهرهگیری از سپهر مجازی و ایجاد محیط خودمختاری، نخست از شبکۀ رسانهای رقیب عبور و خود با مخاطب ارتباط برقرار کند. دوم؛ مفاهیم و پیامهای انقلاب اسلامی را به این جامعۀ شبکهای منتقل نماید. الگوی نامه به جوانان غرب که از سوی رهبر انقلاب اسلامی نوشته و توسط رسانههای مجازی این جبهه پشتیبانی شد، نمونهای از این دست اقدامات است. در این الگو تلاش میشود تا با ایجاد زنجیرهای از کنشها، محتوا در قالب شبکۀ ساختهشده، به دست مخاطب هدف برسد.
مقاله پژوهشی
مسیح علیپور؛ حسن محدثی گیلوایی؛ الله کرم کرمیپور
چکیده
موضوع این مطالعه بررسی تغییرات ارزشها، نگرشها و روشهای دینی از طریق سنجش میزان خوداتکایی و مرجعیتگرایی در امور دینی نسل حاضر و نسلهای اوّلیۀ بعد از انقلاب اسلامی سال 1357 است. فرضیههای تحقیق که از دیدگاههای نظری مرتبط با خوداتکایی و مرجعیتگرایی استخراج شدهاند، با استفاده از دادههایی که به روش پیمایشی گردآوریشده آزمون ...
بیشتر
موضوع این مطالعه بررسی تغییرات ارزشها، نگرشها و روشهای دینی از طریق سنجش میزان خوداتکایی و مرجعیتگرایی در امور دینی نسل حاضر و نسلهای اوّلیۀ بعد از انقلاب اسلامی سال 1357 است. فرضیههای تحقیق که از دیدگاههای نظری مرتبط با خوداتکایی و مرجعیتگرایی استخراج شدهاند، با استفاده از دادههایی که به روش پیمایشی گردآوریشده آزمون شدهاند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 392 نفر از دو گروه سنّی 50 تا 65 سال و 15 تا 30 سال شهروندان شهرهای قم و تهران هستند که در سال 1396 با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شده و مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفتهاند. نتایج نشاندهندۀ این هستند که بین طیف خوداتکایی و مرجعیتگرایی دینی در دو گروه مطالعاتی که به نوعی نسل اوّل و سوم انقلاب محسوب میشوند، تفاوت معنیداری وجود دارد و در شاخصهای مرجعیتگرایی و خوداتکایی در مناسک دینی، گرفتن فرمانهای دینی، انعطاف دینی، اخلاق، پذیرش ادیان، مرجعیت سنّت یا عقلانیت و اخذ اطلاعات نیز در میان دو گروه مورد مطالعه تفاوت معنیدار هست؛ به این معنا که نسل اوّلیۀ بعد از انقلاب، مرجعیتگرایی بیشتری در امور دینی داشته و نسل کنونی مرجعیتگرایی کمتر و خوداتکایی بیشتری در امور دینی دارد.
مقاله پژوهشی
احمد کوهی؛ مجتبی امیری؛ محمدمهدی ذوالفقارزاده
چکیده
برای تبیین شرایط تبلیغ دین در آینده، نیازمند مطالعۀ وضعیت آیندۀ آن از طریق مطالعۀ روندهای اثرگذار بر آیندهایم. یکی از مهمترین روندهایی که بر تبلیغ دین اثر میگذارند، روندهای دینداریاند. در این مطالعه، با بهکارگیری روش چرخ آینده و با تشکیل جلسات ذهنانگیزی نخبگان، پیامدهای احتمالی متفاوت و باواسطۀ روندهای اصلی تغییر دینداری ...
بیشتر
برای تبیین شرایط تبلیغ دین در آینده، نیازمند مطالعۀ وضعیت آیندۀ آن از طریق مطالعۀ روندهای اثرگذار بر آیندهایم. یکی از مهمترین روندهایی که بر تبلیغ دین اثر میگذارند، روندهای دینداریاند. در این مطالعه، با بهکارگیری روش چرخ آینده و با تشکیل جلسات ذهنانگیزی نخبگان، پیامدهای احتمالی متفاوت و باواسطۀ روندهای اصلی تغییر دینداری بر آیندۀ تبلیغ دین بررسی شدهاند. چهار روند اصلی (افزایش گرایش به دینورزی احساسی، رشد گزینشگری و ترکیبگرایی در دینداری، چالشهای حاکمیت دینی و مطالبه و رواج الگوی درمانگرایی در دینداری) موجب خواهند شد اتفاقات متفاوتی در آیندۀ تبلیغ دین رقم بخورد. در آینده، تبلیغ دین کارِ دشوارتری خواهد شد؛ نقش عموم مردم در آن بیشتر میشود و سازمانها و نهادهای دولتی با چالشِ نقش در آن مواجه میشوند. تکثر در الگوها و روشهای تبلیغی مشهود خواهد بود و نیاز به خلاقیت و مهارتهای ابداع، محسوس میشود. اعزام مبلّغ، الگویی ناکارآمد تلقی میشود و گروهها و مؤسسههای تبلیغی با چاشنی درآمدزایی و ارتباط بدهبستان با مخاطبان، به سمت الگوهای جدیدی از تعامل پیش میروند. مبلّغان دین بیش از آنکه ارائهدهندگان اطلاعات دینی باشند، پاسخگویان به نیازهای عاطفی، عرفانی و معنوی مخاطبان خود و نیازمند مهارتهای ارتباطی خواهند بود.