تحولات جهانی در حوزۀ فرهنگ، ارتباطات و رسانه
جهاندار امیری
چکیده
عقلانیت ارتباطی، وضعیتی از ارتباط و مفاهمه است که بدون دخالت و نظارت نهادهای دولتی و برآمده از قدرت با گفتگوی انتقادی و سازنده به فهم، منافع و خیر مشترک منتج میشود. فقدان سلطه، اجبار، وجود اختیار وآزادی، عملیاتی شدن از طریق زبان و مبتنی بودن بر فرهنگ و اخلاق از پششرطهای عقلانیت ارتباطی است. هدف این پژوهش به چالش کشیدن شبکههای ...
بیشتر
عقلانیت ارتباطی، وضعیتی از ارتباط و مفاهمه است که بدون دخالت و نظارت نهادهای دولتی و برآمده از قدرت با گفتگوی انتقادی و سازنده به فهم، منافع و خیر مشترک منتج میشود. فقدان سلطه، اجبار، وجود اختیار وآزادی، عملیاتی شدن از طریق زبان و مبتنی بودن بر فرهنگ و اخلاق از پششرطهای عقلانیت ارتباطی است. هدف این پژوهش به چالش کشیدن شبکههای اجتماعی است که آیا بر آن عقلانیت ارتباطی حاکم است یا موارد و مظاهر غیر عقلانی در آن بیشتر از عقلانیت است؟ روش انجام پژوهش مصاحبه عمیق با رویکرد گراندد تئوری است که نتایج در مراحل مختلف به اساتید و کارشناسان آگاه به موضوع، ارجاع داده شده است. بر اساس یافتهها، عملکرد شبکههای اجتماعی بر مبنای مولفههای عقلانیت ارتباطی و پیششرطهای آن تایید نشده و مواردی همچون ایجاد دسترسی، محدودیت و نظارت بر شبکههای اجتماعی توسط دولتها، وجود اخبار جعلی، فریبکارانه و شایعه، جاسوسی و کاربرهای فاقد هویت یا با هویت جعلی، استفاده تروریستها و کلاهبرداران از شبکههای اجتماعی، تشویق به خودکشی، ناامنی، بحرانزایی و ناهنجاریهای اخلاقی، رویکردهای احساسی، هیجانی، حاشیهایی و پوپولیستی به جای استدلالهای منطقی، افراطگرایی، فرقهگرایی، تعصبهای قبیلهایی و قومی، استفاده از تکنیکهای جنگ روانی و تبلیغاتی، سیاستزدگی، قطبیگرایی و استفادههای ابزاری دلیلی بر این نتیجه است.
محمود خانزاده؛ پژمان جعفری؛ فرهاد غفاری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر ایجاد و تقویت ارتباطات برندها و مصرفکنندگان در شبکههای اجتماعی و تاثیر این ارتباطات بر برندها است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کاربران شبکهی اجتماعی اینستاگرام هستند که عضو اجتماعات برند صنایع غذایی/ نوشیدنی و آرایشی/ بهداشتی هستند. با استفاده از سه معیار بیشترین دنبال کننده، بیشترین میزان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر ایجاد و تقویت ارتباطات برندها و مصرفکنندگان در شبکههای اجتماعی و تاثیر این ارتباطات بر برندها است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کاربران شبکهی اجتماعی اینستاگرام هستند که عضو اجتماعات برند صنایع غذایی/ نوشیدنی و آرایشی/ بهداشتی هستند. با استفاده از سه معیار بیشترین دنبال کننده، بیشترین میزان درگیری و همچنین میزان فعالیت در شبکههای اجتماعی، برندهای «مای»، «عش»، «زعفران سحرخیز» و «تکدانه» به عنوان برندهای مورد بررسی، انتخاب گردیدند. روش پژوهش در دو بخش کیفی و کمی تنظیم شده است. در مرحلهی تحلیل داده های کیفی، از طریق فرایند مقایسة مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مفاهیم، مقوله ها و مضمون ها سازماندهی شدند و با استفاده از تحلیل تناظر، به اکتشاف روابط مضمون های استخراج شده و متغیرهای جمعیت شناختی پرداخته شد و مدل بومی روابط ارائه گردید در ادامه و در رویکرد کمی با انجام دو مطالعهی کمی در صنعت غذایی/ نوشیدنی و آرایشی/ بهداشتی و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و رگرسیون سلسله مراتبی، مدل مفهومی حاصل از مطالعهی کیفی آزمون گردید. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که انگیزه های «اجتماعی»، «کارکردی»، «مالی»، «مرتبط با برند» و « لذت جویانه » به عنوان عوامل تاثیرگذار در ایجاد تعاملات میان برند ها و مصرف کنندگان به شمار میروند که تحت تاثیر ویژگیهای جمعیت شناختی افراد قرار میگیرند.
سیدعبدالرسول علم الهدی؛ سید حسین شرف الدین؛ محمد جواد نوروزی
دوره 15، شماره 27 ، مهر 1393، ، صفحه 7-36
چکیده
شبکه های اجتماعی سایبری شرایط جدیدی را در زندگی انسان بوجود آورده اند و از آنجایی که دین در همه ابعاد زندگی افراد جاری می شود، لازم است قواعد رفتاری و اخلاقی فعالیت در شبکه های اجتماعی از منظری دینی بازتولید شود. نظام سازی هنجاری برای رفتارها، در جامعه ایران بعد از انقلاب اسلامی که داعیه دار تمدن اسلامی و تعین رفتارهای دینی در همه سطوح ...
بیشتر
شبکه های اجتماعی سایبری شرایط جدیدی را در زندگی انسان بوجود آورده اند و از آنجایی که دین در همه ابعاد زندگی افراد جاری می شود، لازم است قواعد رفتاری و اخلاقی فعالیت در شبکه های اجتماعی از منظری دینی بازتولید شود. نظام سازی هنجاری برای رفتارها، در جامعه ایران بعد از انقلاب اسلامی که داعیه دار تمدن اسلامی و تعین رفتارهای دینی در همه سطوح زندگی مردم است، امری ضروری است. در این مقاله با تمرکز بر ارزش اسلامی عفاف، به عنوان یکی از نمودهای ارزش های اسلامی، و بازکاوی ابعاد آن در آموزه های دینی در دو بعد فقهی و اخلاقی، نظریه های ارتباطی مربوط به روابط انسانی و واسطه گری رایانه (جاذبه، مدیریت ادراک و نفوذ اجتماعی) را مورد بررسی قرار داده و سپس در سنت پژوهش کیفی با تلفیق سه روش گروه متمرکز، مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی و غیرمشارکتی به کشف چگونگی ارتباط عفیفانه سایبری در شبکه های اجتماعی پرداخته شده است.