مهدخت بروجردی علوی؛ محمدتقی کرمی؛ محسن شاکرینژاد
چکیده
عفاف و حجاب از آموزهها و دستورات دینیاند که آشنایی افراد با معیارها، الگوها و احکام مرتبط با آنها در فرایند جامعهپذیری دینی آنان صورت میپذیرد. در این فرایند، فرد با محتوا و معنای این آموزهها آشنا میشود و آنها را در موقعیتها و تعاملات زندگی روزمرّۀ خود بکار میگیرد. چادر بهعنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیدۀ ...
بیشتر
عفاف و حجاب از آموزهها و دستورات دینیاند که آشنایی افراد با معیارها، الگوها و احکام مرتبط با آنها در فرایند جامعهپذیری دینی آنان صورت میپذیرد. در این فرایند، فرد با محتوا و معنای این آموزهها آشنا میشود و آنها را در موقعیتها و تعاملات زندگی روزمرّۀ خود بکار میگیرد. چادر بهعنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیدۀ فرهنگی در حوزۀ پوشش زنان است که در طول سالها در سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش درآمده است. انتخاب این پوشش بهطورمعمول نشانهای از تعهد و تقید فرد به موازین شرعی ازجمله در مراودات اجتماعی است. بنابراین، از زنان چادری به عنوان حاملان حجاب برتر بیش از دیگران انتظار میرود چارچوبهای عرفی و شرعی پوشش و رفتار را در مواجهه با نامحرم رعایت کنند. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش است که شاخصهای عفاف چگونه در زنان چادری سریالهای تلویزیونی ایرانی بازنمایی شده است. به این منظور شاخصهای مذکور، پس از استخراج از احکام اسلامی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی، در شخصیتهای چادری 40 سریال از پربینندهترین سریالهای پخششده از تلویزیون ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی تحلیل شدهاند. برایناساس، 107 شخصیت چادری این سریالها، به صورت تمامشماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات، از نرمافزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آنند که در سالهای پس از انقلاب اسلامی، زنان چادری نمایشدادهشده در سریالهای تلویزیونی، بهرغم انتخاب حجاب برتر به عنوان پوشش بیرونی که خود معرّف سطحی از تعهد و تقید به مبانی دینی و اصول شرعی است، معیارهای عفاف اسلامی را در تعامل با افراد نامحرم رعایت نکردهاند و نحوۀ ارتباط، نگاه وگفتوگوی آنان با نامحرم و نیز زینت، مو و اندام آشکار آنها در برابر نامحرم، تفاوت معناداری با دارندگان سایر پوششها ندارد.
ناصر باهنر؛ سید عبدالرسول علمالهدی
دوره 14، شماره 21 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 55-79
چکیده
در این مقاله با توجه به نظریههای هنجاری رسانهها بهعنوان چارچوب نظری رابط ارزشها و رسانهها به بازشناسی عفاف اسلامی در ارتباطات انسانی و بهخصوص ارتباطات جمعی با گردآوری کتابخانهای پرداخته و سپس سیاستهای اعلامی در موضوع عفاف و حجاب در رسانة ملی و معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را با توجه به معیارهای ...
بیشتر
در این مقاله با توجه به نظریههای هنجاری رسانهها بهعنوان چارچوب نظری رابط ارزشها و رسانهها به بازشناسی عفاف اسلامی در ارتباطات انسانی و بهخصوص ارتباطات جمعی با گردآوری کتابخانهای پرداخته و سپس سیاستهای اعلامی در موضوع عفاف و حجاب در رسانة ملی و معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را با توجه به معیارهای اسلامی عفاف با روش نظریة بنیادی در حد مقولهبندی، مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج برآمده از مقولهبندی آموزة عفاف اسلامی و روش تحلیل درونی و مقایسهای سیاستها، نشان میدهد در رسانة ملی هر چند سیاستها بهطور جزئیتر به این موضوع پرداختهاند اما بهطور جامع به همة آموزههای عفاف اسلامی توجه نشده و سیاستهای سینما نیز، فاقد بسیاری از مقولههای عفاف اسلامی است. در پایان به راهبردهایی در جهت تدوین سیاستهای کارا و جامع اشاره میشود.