محسن طاهری دمنه؛ ابوالقاسم غیاثی زارچ
چکیده
یکی از بارزترین وجوه آیندهپژوهی بهمثابه یک فناوری اجتماعی، تصویرپردازی از آینده مطلوب و طراحی اقداماتی برای تحقق این آینده است. شکل بخشیدن به واقعیت اجتماعی آینده در فضای بینالاذهانی جمعی نیاز به رویکردها و ابزارهایی دارد که عمدتاً از جنس عناصر فرهنگی هستند و ریشه در تاریخ و عناصر نمادین مشترک و ارزشهای یک اجتماع دارند. یکی ...
بیشتر
یکی از بارزترین وجوه آیندهپژوهی بهمثابه یک فناوری اجتماعی، تصویرپردازی از آینده مطلوب و طراحی اقداماتی برای تحقق این آینده است. شکل بخشیدن به واقعیت اجتماعی آینده در فضای بینالاذهانی جمعی نیاز به رویکردها و ابزارهایی دارد که عمدتاً از جنس عناصر فرهنگی هستند و ریشه در تاریخ و عناصر نمادین مشترک و ارزشهای یک اجتماع دارند. یکی از مهمترین این عناصر، اسطوره است. در این مقاله ابتدا در چارچوب سنت پژوهش کیفی با تکیهبر روش تأملی و نظرورزی به تشریح نقش اسطوره در ساخت تصاویر ذهنی آینده پرداخته شده است و سپس دو مجموعه تلویزیونی «آب پریا» و «محله گلوبلبل» با استفاده از روش نقد اسطورهای، تحلیل شدهاند تا ظرفیتهای رسانه برای بازآفرینی اسطورهها به دقت بررسی شود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که رسانههای جمعی بهمثابه یکی از آبشخورهای فرهنگی، ظرفیت بالایی برای استفاده از اسطورهها بهمنظور تصویرپردازی از آینده مطلوب جمعی دارند؛ اما نکته مهم، فهم کهنالگوها و تلاش برای بازآفرینی مداوم اسطورهها در قالب داستانهایی است که نسلهای امروز و فردا، بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
محمودرضا اکرامیفر
دوره 16، شماره 30 ، شهریور 1394، ، صفحه 41-65
چکیده
پژوهش در فرهنگ عامه یا تحقیق در فولکلور، حرکت برای شناخت باورها، اعتقادات، آئینها و اسطورههای گذشتگان است و میتواند در خودشناسی، خودباوری و درنهایت هویتیابی نسل امروز مؤثر باشد.
بخش عمدهای از فرهنگ جامعه در ادبیات شفاهی متبلور است و ازاینرو، اینگونه ادبیات با نوع معیشت، سطح آرزوها، اقتصاد و اعتقاد مردم همخوانی شگرفی ...
بیشتر
پژوهش در فرهنگ عامه یا تحقیق در فولکلور، حرکت برای شناخت باورها، اعتقادات، آئینها و اسطورههای گذشتگان است و میتواند در خودشناسی، خودباوری و درنهایت هویتیابی نسل امروز مؤثر باشد.
بخش عمدهای از فرهنگ جامعه در ادبیات شفاهی متبلور است و ازاینرو، اینگونه ادبیات با نوع معیشت، سطح آرزوها، اقتصاد و اعتقاد مردم همخوانی شگرفی دارد. ادبیات شفاهی پدیدآورندگانی گمنام، ولی ناقلانی آشنا دارد و از نظر محتوایی در برگیرنده آرزوها و انتظارات بر باد رفته یا دور از دسترس، اسطورهها، اعتقادات و باورهای فردی و جمعی مردم گذشته است که برخی از این اسطورهها، باورها و اعتقادات به مخلوقات ماورایی از قبیل جن و پری مربوط میشود.
وقتی بشر دیروز نتوانست برای دیدهها و شنیدههایش از پدیدههای پیرامونش، پاسخی منطقی و متناسب با دانایی و تجربه و انتظاراتش پیدا کند، به تحیر فرو رفت، به خیالپردازی و افسانهسازی روی آورد و با خلق مخلوقاتی ماورایی و اسطورهای و نسبتدادن بسیاری از امور به آنها، به پرسشهای واقعی خود پاسخی خیالی داد و از نظر روانی خود را قانع کرد.
ادبیات شفاهی مردم خراسان که تجلّیگاه این امور است، گاهی به نثر و در قالب قصه و افسانه، نقل روایت، چیستان، ضربالمثل و گاهی به نظم و موزون بوده و در قالب مثنوی، قطعه، غزل، دوبیتی، رباعی، مفردات و ... بیان شده است. نگارنده تلاش دارد در این جستار کوتاه به بررسی جن و پری در ادبیات شفاهی منظوم (لالایی، دوبیتی، رباعی و...) خراسان بپردازد. به بیان دیگر در این مقالة پژوهشی در پی آن هستیم که دریابیم اسطوره جن و پری درکدام بخش از ادبیات شفاهی منظوم خراسان بیشتر بروز و ظهور دارند و بروز و ظهور این مخلوقات در قالبهای متعدد چگونه است؟ تحقیق و بررسی، مطالعه و پژوهش در فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی، حرکتی است بهمنظور شناخت نیاکان و بهرهگیری از ذهن و زبان آنها برای زندگی بهتر.
برای گردآوری دادههای این مقاله 2007 دوبیتی، 675 رباعی، 954 لالایی، 186 چیستان و حدود 30000 ضربالمثل منظوم بررسی شدکه درنهایت باید گفت: این مخلوقات که برای پاسخ به نیاز انسانها خلق شدهاند، در سایر فرهنگها مشابههایی دارند و برخی از آنها با اعتقادات مردم گره خورده و بعضی مواقع آفرینشی مردانهخواه دارند.
فرزانه نزاکتی؛ جلال درخشه
دوره 12، شماره 13 ، اردیبهشت 1390، ، صفحه 185-202
چکیده
این مقاله، ضمن معرفی روش نشانهشناسی به عنوان یکی از جدیدترین روشهای تحلیلی در مطالعات فرهنگی، با استفاده از آراء رولان بارت، به واکاوی جایگاه اسطوره در نظامهای نشانهای و قرائت رمزگشایانة اسطوره میپردازد. در این مقاله، مروری بر نظریههای سوسور، پیرس و امبرتو اکو صورت گرفته و وجوه تمایز و اختلافنظرهای کالر، چندلر ...
بیشتر
این مقاله، ضمن معرفی روش نشانهشناسی به عنوان یکی از جدیدترین روشهای تحلیلی در مطالعات فرهنگی، با استفاده از آراء رولان بارت، به واکاوی جایگاه اسطوره در نظامهای نشانهای و قرائت رمزگشایانة اسطوره میپردازد. در این مقاله، مروری بر نظریههای سوسور، پیرس و امبرتو اکو صورت گرفته و وجوه تمایز و اختلافنظرهای کالر، چندلر و فیسک در مورد آراء سوسور و بارت تشریح شده است. در پایان، انحاء مختلف قرائت اسطوره و قرائت مورد نظر برای شناخت و رمززدایی از اسطوره بیان شده و چند پرسش پیش روی تحلیلگران اسطوره مطرح شده است.