مقاله پژوهشی
محمدرضا مزیدیشرفآبادی؛ فائزه تقیپور؛ سیدعلیرضا افشانی
چکیده
این مقاله به بررسی رابطه بین مهارت کاربران در استفاده از شبکههای اجتماعی موبایلی و کاربردهای مثبت و منفی آن میپردازد. برای این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، 385 پرسشنامه محققساخته بین جوانان شهر یزد توزیع و جمعآوری شد. نتایج نشان داد که هر چه سطح مهارت کاربر افزایش یابد، میزان کاربردهای مثبت شبکههای ...
بیشتر
این مقاله به بررسی رابطه بین مهارت کاربران در استفاده از شبکههای اجتماعی موبایلی و کاربردهای مثبت و منفی آن میپردازد. برای این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، 385 پرسشنامه محققساخته بین جوانان شهر یزد توزیع و جمعآوری شد. نتایج نشان داد که هر چه سطح مهارت کاربر افزایش یابد، میزان کاربردهای مثبت شبکههای اجتماعی موبایلی نیز افزایش یافته و هرچه سطح مهارت کاربر کاهش پیدا کند میزان کاربردهای منفی شبکههای اجتماعی موبایلی افزایش مییابد. همچنین مهارتهای کاربر در استفاده از شبکه اجتماعی موبایلی 33 درصد واریانس کاربردهای مثبت و 14 درصد از کاربردهای منفی شبکههای اجتماعی موبایلی را تبیین میکند. علاوهبر این نتایج مدلیابی معادله ساختاری نشان داد که برازش دادهها به مدل برقرار است و شاخصهای برازش دلالت بر مطلوبیت مدل معادله ساختاری دارند.
مقاله پژوهشی
شقایق چیتساز؛ احمد نداییفرد؛ بهمن نامور مطلق
چکیده
زیورآلات معاصر در جایگاه هنر عینی و کاربردی، در پیکره خود علاوهبر نقشمایههای تصویری، دربرگیرنده نقشمایههای نوشتاری است، چنانکه پیکره زیورآلات بهمثابۀ بوم نقاشی به بازتاب روایتهای کلامی میپردازد. نقشمایه ﺷﺪن ﻧﻮﺷﺘﺎر به دنبال استفاده از ﻧﻘﻮش ﺳﻨﺘﯽ ﻫﻨﺮ اﯾﺮان و ﺑﻬﺮهﮔﯿﺮی از ﻋﻨﺎﺻﺮی از ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﺎمة ...
بیشتر
زیورآلات معاصر در جایگاه هنر عینی و کاربردی، در پیکره خود علاوهبر نقشمایههای تصویری، دربرگیرنده نقشمایههای نوشتاری است، چنانکه پیکره زیورآلات بهمثابۀ بوم نقاشی به بازتاب روایتهای کلامی میپردازد. نقشمایه ﺷﺪن ﻧﻮﺷﺘﺎر به دنبال استفاده از ﻧﻘﻮش ﺳﻨﺘﯽ ﻫﻨﺮ اﯾﺮان و ﺑﻬﺮهﮔﯿﺮی از ﻋﻨﺎﺻﺮی از ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﺎمة اﯾﺮاﻧﯽ و تایپوگرافی ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺮﺧﯽ از طراحان زیورآلات معاصر ایرانی با تأکید فراوانی در دهههای اخیر مورد استفاده قرار گرفته است. مطالعه پیشرو با نگاهی بینارشتهای به بررسی علتیابی حضور نقشمایههای نوظهور نوشتاری در رمزگان زیورآلات این عصر میپردازد. این جستار با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و اﺗﺨﺎذ روﯾﮑﺮد ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﻔﺘﻤﺎن لاکلو و موف و نشانهشناسی نوشتار، ﺑﻪ ﺑﺎزﺧﻮاﻧﯽ و ﺑﺮرﺳﯽ ﯾﮑﯽ از ﺗﺤﻮﻻت زیورسازی، در ﻣﻘﻄﻌﯽ از ﺗﺎرﯾﺦ ﻣﻌﺎﺻﺮ طراحی زیورآلات پرداخته است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که، ﭼﻪ ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﻣﻮﺟﺐ اﺳﺘﺤﺎلۀ ﻧﻮﺷﺘﺎر و ﺧﻮﺷﻨﻮﯾﺴﯽ ﺑﻪ نقشمایه در زیورآلات معاصر ایرانی شده است. رهاشدن از قیود کارکردهای سنتی و صرفاً تزیینی زیورآلات، تأکید بر اهمیت محتوای متون و انتقال پیام به مخاطب و تبدیل شدن زیورآلات به رسانه، عامل اصلی استحالۀ نقشمایههای تصویری ــــــ دیداری به نقشمایههای نوشتاری در پیکره زیورآلات معاصر شده است.
مقاله پژوهشی
داتیس خواجه ئیان؛ سمیه لبافی؛ افشین امیدی
چکیده
رسانهها با استفاده از چارچوببندی، ذهن مخاطبان و افکار عمومی را در مقابل رویدادها و مسائل شکل میدهند و بر واکنشهای جامعه در برابر پدیدهها تأثیر میگذارند. به این علت که در دهه اخیر تعداد قابل توجهی از ایرانیان به بیماری اماس مبتلا شدهاند و کیفیت زندگی بیماران و اطرافیان آنها تحت تأثیر قرار گرفته است؛ بازنمایی صحیح این ...
بیشتر
رسانهها با استفاده از چارچوببندی، ذهن مخاطبان و افکار عمومی را در مقابل رویدادها و مسائل شکل میدهند و بر واکنشهای جامعه در برابر پدیدهها تأثیر میگذارند. به این علت که در دهه اخیر تعداد قابل توجهی از ایرانیان به بیماری اماس مبتلا شدهاند و کیفیت زندگی بیماران و اطرافیان آنها تحت تأثیر قرار گرفته است؛ بازنمایی صحیح این بیماری از روش چارچوبهای خبری مناسب به افزایش آگاهی جامعه درباره این بیماری و افزایش کیفیت زندگی این بیماران منجر میشود. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل چارچوبهای خبری دربارة بیماری اماس و بهبود این چارچوبها برای افزایش کیفیت زندگی مبتلایان و اطرافیان آنها انجام شده است. این پژوهش با ااستفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی انجام شده است. جامعه این پژوهش را گزارشهای خبری منتشر شده از سوی خبرگزاریهای ایسنا، صدا و سیما، ایرنا و مهر درباره بیماری اماس تشکیل میدهند که از آنها نمونهای شامل 133 گزارش منتشر شدۀ این خبرگزاریها از ماه فروردین تا پایان آبانماه 1395 برای انجام تحلیل استخراج شد. با تحلیل یافتهها، سه چارچوب خبری اصلی «مشخصات بیماری اماس»، «مشکلات بیماران اماس» و «حمایت و امید» شناسایی شد و مضامین فرعی هر یک از این چارچوبها نیز استخراج و تحلیل شدند. این پژوهش تلاش کرده است تا درک بهتری از سیاستگذاری رسانهای در باره فهم و تنظیم رابطه اجتماعی با بیماران ارائه نماید که امید میرود به پژوهشهای بیشتری در این زمینه بینجامد.
مقاله پژوهشی
لیدا بلیلان اصل؛ زهرا کفاشیان؛ مولود اقبالی؛ میرداود هاشمی
چکیده
در دوران حکومت قاجار ارتباطات هر چه بیشتر شاهان قاجاری با اروپا تأثیری عمیق در حوزه هنر ایرانی داشته است. ارسال هنرمندان ایرانی به اروپا و ورود عناصر فرهنگی مانند کارتپستال، تمبر و در نهایت اختراع دوربین عکاسی و ورود این فناوری به کشور، همگی باعث تغییری عمیق بر نگرش هنرمندان ایرانی بهخصوص نقاشان داشته است. این پژوهش در راستای پاسخگویی ...
بیشتر
در دوران حکومت قاجار ارتباطات هر چه بیشتر شاهان قاجاری با اروپا تأثیری عمیق در حوزه هنر ایرانی داشته است. ارسال هنرمندان ایرانی به اروپا و ورود عناصر فرهنگی مانند کارتپستال، تمبر و در نهایت اختراع دوربین عکاسی و ورود این فناوری به کشور، همگی باعث تغییری عمیق بر نگرش هنرمندان ایرانی بهخصوص نقاشان داشته است. این پژوهش در راستای پاسخگویی به این سؤال اساسی که «عناصر نامبرده چه تأثیری بر هنر دیوارنگاری در دوره قاجار داشتهاند؟» انجام یافته است؛ این مقاله به روش تطبیقی ـ تاریخی در قالب مطالعات میدانی با حضور در محل و ثبت تصویری نگارهها و همچنین توصیف و تشریح آنها در کنار مطالعات کتابخانهای به انجام رسیده است. نتیجه بررسیها نشان داد: که در اکثر موضوعات دیوارنگاری، ویژگیهای هنر غرب مشاهده میشود که از آن جمله؛ به نحوه ژست گرفتن افراد در مقابل دوربین عکاسی، نوع پوشش زنان و نقاشی هنرمندان از روی تصاویر میتوان اشاره کرد و از دلایل این تأثیر میتوان به ورود دوربین عکاسی، کارتپستالها و تمبرها به کشور و کاربرد آن اشاره کرد.
مقاله پژوهشی
جمالالدین اکبرزاده؛ مسعود تقیآبادی
چکیده
این مقاله در صدد مطالعه ستارگان خرد ایرانی و استفاده آنها از رسانههای جدید برای ورود به نظام ستارگی است. تلاش بر این بوده است تا با بررسی پنج مورد از کاربران پرمخاطب اینستاگرام، نقش شبکههای اجتماعی مجازی در تعمیق فرهنگ شهرت و ایجاد نوع جدیدی از «ستارگی» مورد تحلیل قرار گیرد. برای بررسی صفحات اینستاگرام نمونههای مورد بررسی ...
بیشتر
این مقاله در صدد مطالعه ستارگان خرد ایرانی و استفاده آنها از رسانههای جدید برای ورود به نظام ستارگی است. تلاش بر این بوده است تا با بررسی پنج مورد از کاربران پرمخاطب اینستاگرام، نقش شبکههای اجتماعی مجازی در تعمیق فرهنگ شهرت و ایجاد نوع جدیدی از «ستارگی» مورد تحلیل قرار گیرد. برای بررسی صفحات اینستاگرام نمونههای مورد بررسی از روش کیفی نشانهشناسی اجتماعی استفاده شده است. تحقیق پیشرو نخستین تحقیق مستقل داخلی است که به پدیده ستارگان خرد ایرانی و بهویژه نحوه استفاده آنها از سلفی برای ورود به نظام ستارگی میپردازد. یافتههای این مقاله نشان میدهد که با فراگیری شبکههای اجتماعی فرهنگ شهرت در ایران نیز دستخوش تغییر شده است. نظام ستارگی سنتی که تا پیش از این مبتنی بر سلسلهمراتب و هنجارهای خاص رسانههای جمعی بود، اکنون دچار تحول شده است. از تبعات این تحول ورود افراد معمولی به جرگۀ ستارگان است. این افراد در کسوت یک ستاره، با ارائه نمایشی مطلوب از خود مخاطبان و هواداران خاص خود را گرد هم میآورند. در این میان یک شیوة اصلی برای ارائه یک خودِ مطلوب عکسهای سلفی است که اغلب بر پایه گفتمانی جنسیتی ارائه میشوند. برای مثال هر یک از نمونههای این تحقیق از نشانههای مختص به جنس خود (مرد بهمثابه بدن عضلانی و زن بهمثابه زیبایی) و همچنین تلاقی مذهب، هنر و مد برای همراه کردن ببینده استفاده میکنند. با انتشار و عمومی شدن عکسهای سلفی، بیننده به شخصیترین حالات زندگی این ستارگان نوظهور وارد میشود. این امر نشان میدهد که سازوکارهای گسترش شهرت خرد در شبکههای اجتماعی در حال دگرگون کردن جنبههایی مهم از فرهنگ و از جمله جابهجایی در مرزهای حریم خصوصی است. تغییر در فرهنگ شهرت را میتوان با دیگر تغییرات کلان فرهنگی همچون افزایش فردگرایی، تعمیق عرفیگرایی و تضعیف بعضی از شاخصهای دینداری در جامعه ایران همبسته دانست.
مقاله پژوهشی
انسیه ترابی؛ محمدرضا مریدی
چکیده
هنرمندان نوظهور در آستانه انتخاب مسیر در دوراهی ارزشهای بازار و ارزشهای هنری قرار دارند. هنرمندان برای ورود به دنیای هنر باید ارزشهای یک دنیای واژگونه را بپذیرند؛ هنرمندان تازهکار، آماتورها و تازه فارغالتحصیلان هنر، امیدوارانه برای تحقق هنر ناب و خالص تلاش میکنند؛ هنری که موفقیت آن، به معنای موفقیت در فروش نیست، ...
بیشتر
هنرمندان نوظهور در آستانه انتخاب مسیر در دوراهی ارزشهای بازار و ارزشهای هنری قرار دارند. هنرمندان برای ورود به دنیای هنر باید ارزشهای یک دنیای واژگونه را بپذیرند؛ هنرمندان تازهکار، آماتورها و تازه فارغالتحصیلان هنر، امیدوارانه برای تحقق هنر ناب و خالص تلاش میکنند؛ هنری که موفقیت آن، به معنای موفقیت در فروش نیست، بلکه برعکس شکست تجاری یک اثر هنری ممکن است به یک موفقیت نمادین در دنیای هنر تبدیل و تعبیر شود. هنرمندان نوظهور باید بتوانند به توافق جامعه هنری و جامعه بازار پیرامون آینده فعالیت هنریشان دست یابند. آنها باید بتوانند میان ارزشهای زیباشناختی و ارزشهای بازار یک توازن برقرار سازند. پیمودن این راه با کمک گالریها ممکن است. در این مقاله برای مطالعه موقعیت هنرمندان نوظهور در ایران به مطالعه عملکرد گالریها و نمایشگاههای فروش پرداخته خواهد شد؛ سپس با مطالعه میدانی نمایشگاه سالانه هفت نگاه، نقش این رویداد در معرفی هنرمندان نوظهور به جامعه هنری ایران مورد ارزیابی انتقادی قرار گرفت و این پرسش در مرکز مطالعه قرار گرفت که ارزشهای هنری و ارزشهای اقتصادی در بازار فروش هفت نگاه چه همسویی و تعارضهایی دارند؟ روش مطالعه مبتنی بر مطالعه میدانی (در چهار دوره 1391 تا 1394) هفت نگاه است که طی آن هنرمندانی که حداقل در سه دوره آثارشان به فروش رفته مورد ارزیابی قرار گرفتند و بخشی از آنها بهعنوان هنرمندان نوظهور شناسایی شدند. آثار این هنرمندان نوظهور توسط گروه داوران (متشکل از نه نفر از منتقدان، گالریداران و هنرمندان) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اختلاف دیدگاه زیادی میان ارزشهای فعالان جامعه هنری و ذینفعان بازار هنر ایران وجود دارد؛ در این بازار، معیارهایی چون نوآوری و نوجویی هنرمند کمترین اهمیت (کمترین ضریب تأثیر در مدل رگرسیون) را دارند و در مقابل آنچه اهمیت دارد کاهش ریسک پذیرش هنرمند در بازار با ترغیب هنرمند به پیروی از الگوهای زیبایی شناسی رایج در بازار است.
مقاله پژوهشی
مجید فدائی
چکیده
سینمای سیّار را در تعریفی ساده میتوانیم سینمایی متحرک یا قابل حمل بنامیم که امکان نمایش تصاویر متحرک را در هر مکان و فضایی چه داخلی و چه خارجی فراهم میآورد. سینمای سیّار به عنوان ابزار مؤثر تبلیغاتی بهخصوص بعد از جنگ جهانی دوم و تغییر شیوههای سلطهگری در دنیا، اهمیت و گسترش بیشتری پیدا کرد؛ زمانی که قدرتهای بزرگ جهانی ...
بیشتر
سینمای سیّار را در تعریفی ساده میتوانیم سینمایی متحرک یا قابل حمل بنامیم که امکان نمایش تصاویر متحرک را در هر مکان و فضایی چه داخلی و چه خارجی فراهم میآورد. سینمای سیّار به عنوان ابزار مؤثر تبلیغاتی بهخصوص بعد از جنگ جهانی دوم و تغییر شیوههای سلطهگری در دنیا، اهمیت و گسترش بیشتری پیدا کرد؛ زمانی که قدرتهای بزرگ جهانی برای تثبیت موقعیت و تسلط خود بر کشورهای مستعمره و کشورهای جهان سوم، با استفاده از ابزار تبلیغی ازجمله سینمای سیّار، راهبرد دیپلماسی فرهنگی را پیشه کردند؛ آنچه که هربرت شیلر از آن با عنوان امپریالیسم فرهنگی یاد میکند. ایران یکی از معدود کشورهایی است که سینمای سیّار امریکا در آن فعالیت طولانی و گسترده داشته است. این مقاله به این مسئله پرداخته است که دلایل حضور و تأثیر سینمای سیّار امریکا در ایران چه و چگونه بوده و با بهرهگیری از اسناد و گزارشهای موجود و از طریق روش توصیفی و تحلیلی نتیجه گرفته است که سینمای سیّار امریکا از طریق برنامۀ اصل چهار ترومن و به قصد جلوگیری از نفوذ کمونیسم و ایجاد کمربند محافظتی برای منافع امریکا در منطقه، کار خود را در ایران آغاز کرده و از سویی بهتدریج از طریق نمایش فیلمهای آموزشی و تفریحی در صدد تغییر نگرشها و تبلیغ سبک زندگی امریکایی بوده و از سوی دیگر، بهواسطۀ فیلمهای خبری و تبلیغاتی، ضمن تثبیت موقعیت حکومت مورد حمایت خود، قصد تسلط دائمی بر ایران را داشته است.
مقاله پژوهشی
سعید بزرگ بیگدلی؛ اکرم کرمی
چکیده
شعر شیعی با تنوع مضامین، رویکردها، کارکردها و قالبهای شعری در دورههای تاریخیِ مختلف توانسته است بهصورت جریانی مستمر و پویا تداوم یابد. محبان اهلبیت با عشق و شوری خاص، خالصانهترین بخش ادبیات تشیع را تا قبل از استقرار حکومت صفویان باوجود موانع و تهدیدات فراوان خلق کردند. هنوز پژوهشهای گسترده در دیوانها و جُنگهای ...
بیشتر
شعر شیعی با تنوع مضامین، رویکردها، کارکردها و قالبهای شعری در دورههای تاریخیِ مختلف توانسته است بهصورت جریانی مستمر و پویا تداوم یابد. محبان اهلبیت با عشق و شوری خاص، خالصانهترین بخش ادبیات تشیع را تا قبل از استقرار حکومت صفویان باوجود موانع و تهدیدات فراوان خلق کردند. هنوز پژوهشهای گسترده در دیوانها و جُنگهای شیعیِ بهجامانده از گذشته صورت نگرفته است؛ اما همین میزان انجامشده نشان میدهد شعر شیعی و گونههای مختلف آن توانسته است هم در حوزه شکلی و هم محتوایی بر تنوع و غنای شعری در ادبیات فارسی بیفزاید. از آن جمله شکلگیری گونهها و زیرگونههای جدید است که در این مقاله برآنیم تا نمونهای از آنرا معرفــی نماییم که از جُنگهای خطی استخــراج کردهایم. تقسیمبندی اینگونه براساس محتوا و درونمایه آن است که بهصورت عنوان در آغاز اشعار ذکرشده است. عنوانی که بعدها به مرور زمان و در اثر تکرار بیانگر یک نوع و گونه ادبی در ادبیات دینی ما شده است. در این مقاله برای نخستین بار گونۀ «وفاتنامه» مطرح و معرفی میشود و نمونههایی از دیوانها و نسخههای خطی برای شاهد مثال آورده میشود. بدیهی است با بررسیهای وسیعتر به انواع تازهتری در اشعار شیعی دست یافت.
مقاله پژوهشی
هادی بابائی فلاح؛ مهدی مهدیزاده؛ محمد خزایی
چکیده
ابلیس، شخصیتی مهم در داستان آفرینش است. او که سابقه طولانی در عبادت پروردگار داشته، پس از تمرد از دستورات خداوند، از بارگاه الهی رانده میشود. در منابع مکتوب، او و یارانش پس از رانده شدن از بارگاه الهی، با نام کلی شیاطین نیز معرفی شدهاند. در سنت کتابآرایی ایرانی، نیاز به ساخت تصویر برای شیاطینی که در داستانهای مکتوب مورد ...
بیشتر
ابلیس، شخصیتی مهم در داستان آفرینش است. او که سابقه طولانی در عبادت پروردگار داشته، پس از تمرد از دستورات خداوند، از بارگاه الهی رانده میشود. در منابع مکتوب، او و یارانش پس از رانده شدن از بارگاه الهی، با نام کلی شیاطین نیز معرفی شدهاند. در سنت کتابآرایی ایرانی، نیاز به ساخت تصویر برای شیاطینی که در داستانهای مکتوب مورد اشاره قرار گرفتهاند، باعث شد تا هنر نگارگری شاهد نمونههای بدیعی از تصاویر ابلیس و یارانش باشد. این مقاله از طریق یک مطالعه توصیفی و تحلیلی و با رویکرد نشانهشناسی و به شیوه کتابخانهای، یافتن وجوه بصری رایج برای تصویر کردن شیاطین و درک فرهنگ بصری حاکم بر ترسیم این موجودات را در دستور کار خود داشته است. پرسشهای مطروحه در پژوهش، چگونگی توصیف شیاطین در متون مکتوب، وجوه بصری رایج برای ترسیم ایشان و درک فرهنگ بصری حاکم بر ترسیم این موجودات در نگارگری قدیم را مورد جستجو قرار داده است. نتیجه پژوهش، بهرغم اعلام شباهت ظاهری شیاطین با آدمیان، دیوان و گروههایی از جنیان و خازنان جهنم و ذکر دشواری تشخیص این موجودات در نگارهها، آشنایی با موضوع و داستان هر نگاره را راهگشای تشخیص پیکره شیاطین دانسته است. فرهنگ بصری حاکم بر ترسیم شیاطین نیز بهرغم وابستگی به آگاهی مخاطب از موضوع نگارهها، در دو شکل دیوآسا و انسانی جلوهگر شده که هر یک مبتنی بر داستانی است که نگاره روایت میکند. بنابراین، نگارگران قدیم ایران، با توجه کامل به مضمون داستانها، شیاطینی مطابق با فحوای کلام روایات را ترسیم میکردهاند.
مقاله پژوهشی
امید علیاحمدی؛ ابراهیم یاقوتی
چکیده
اوقات فراغت را میتوان بهطور نسبی پدیده ای مدرن و شهری تلقی کرد. در فضای اجتماعی شهرها و روستاهای ماقبل مدرن به دلایل گوناگون نیاز به فراغت در معنای امروزین خود نبود یا حداقل فراغت به صورت نهادی اجتماعی یا تشکیل نشده بود و به شکلی ابتدایی در اختیار خانوادههای طبقات مرفه بود. در این مقاله با اتکا به سه مبحث در ادبیات اوقات فراغت یعنی ...
بیشتر
اوقات فراغت را میتوان بهطور نسبی پدیده ای مدرن و شهری تلقی کرد. در فضای اجتماعی شهرها و روستاهای ماقبل مدرن به دلایل گوناگون نیاز به فراغت در معنای امروزین خود نبود یا حداقل فراغت به صورت نهادی اجتماعی یا تشکیل نشده بود و به شکلی ابتدایی در اختیار خانوادههای طبقات مرفه بود. در این مقاله با اتکا به سه مبحث در ادبیات اوقات فراغت یعنی رابطه بین کنشگر و ساختار، رابطه بین جنسیت و فضاهای شهری و رابطه بین مدرنیته، سبک زندگی و اوقات فراغت، سعی شده است پایه ای نظری برای تحلیل نظری و تجربی وضعیت فراغت زنان واقع در دورههای مختلف زندگی فراهم شود. تحقیق گرداگرد دو مفهوم ساخته شده براساس دیدگاه گیدنز یعنی «فراغت شهروندی» و «ساختمندی فراغتی» پایهگذاری شده است و برخی شواهد را در این زمینه جمعآوری کرده است. دادهها از 1200 زن و دختر ساکن در شهر تهران به شیوه پیمایشی و با ابزار پرسشنامه بهدست آمده و پس از انجام مراحل مختلف تحلیل عاملی مشخص شده است که اولاً 11 سبک فراغتی مختلف بین زنان وجود داشته است و دوم اینکه وضعیت موجود فراغتی زنان را میتوان بسیار وابسته به خانواده و محتاج فاصلهگیری از فضای خانه و خانواده توصیف کرد. زنان عمدتاً از وضعیت فراغت خود ناراضیاند و عمده فراغت خود را با خانواده میگذرانند. تحقیق تفاوتهای مهمی را بین نسل های مختلف از نظر ذایقه فراغتی نشان داده است.