مقاله پژوهشی
سعیدرضا عاملی؛ یونس شکرخواه؛ تمنا منصوری
چکیده
این مطالعه که به تجربة سوگ افراد معمولی پس از مرگ عزیزان در میدان تحقیق خود، یعنی شبکة اجتماعی فیسبوک میپردازد، با پارادایم دوفضایی شدن و تکیه بر دیدگاه جامعهشناسانه و نیز شناخت اجتماعی به حافظه، حافظه جمعی و خاطرات روزمره را در کنار خاطرات خود زندگینامهای قرار داده است تا از چشمانداز میان رشتهای خاطرات واسطه رسانهای ...
بیشتر
این مطالعه که به تجربة سوگ افراد معمولی پس از مرگ عزیزان در میدان تحقیق خود، یعنی شبکة اجتماعی فیسبوک میپردازد، با پارادایم دوفضایی شدن و تکیه بر دیدگاه جامعهشناسانه و نیز شناخت اجتماعی به حافظه، حافظه جمعی و خاطرات روزمره را در کنار خاطرات خود زندگینامهای قرار داده است تا از چشمانداز میان رشتهای خاطرات واسطه رسانهای شده به پدیده سوگواری مجازی بنگرد. تحلیل محتوای کیفی مصاحبه با 16 کاربر فیسبوک با استفاده از نرمافزار MAX QDA نشان میدهد که اهمیت استمرار ارتباط با فرد متوفی هم انگیزه اولیه کاربران سوگوار برای ادامة این تجربه در فضای فیسبوک را تشکیل میدهد و نیز به وجوه مختلف در کردارهای آنلاین آنها اثر میگذارد. سوگواری نیز مانند دیگر عرصههای تجربه دچار کیفیتی دوفضایی در عصر دیجیتال شده است که به مدد فناوریهای ثبت و بایگانی این کردار اجتماعی فرهنگی را واجد جنبههای نمایشی، عادتی و آیینی میسازد.
مقاله پژوهشی
علی خوش زبان؛ محمد سلطانی فر؛ علی دلاور
چکیده
سواد رسانهای بهعنوان یک استراتژی، پس از آنکه بهعنوان یک ضرورت برای ترویج در کشور بهمنظور بهرهمندی مفید و مؤثر از رسانهها و کاهش عوارض مخرب آن شناخته شد و پشتوانة یک اجماع علمی را کسب نمود میبایست در کشور اجرائی گردد. بر همین اساس، درخصوص عملیاتی کردن آن اقدام نمود. به همین انگیزه و با ایجاد تفکر انتقادی و شکلگیری فضاهای ...
بیشتر
سواد رسانهای بهعنوان یک استراتژی، پس از آنکه بهعنوان یک ضرورت برای ترویج در کشور بهمنظور بهرهمندی مفید و مؤثر از رسانهها و کاهش عوارض مخرب آن شناخته شد و پشتوانة یک اجماع علمی را کسب نمود میبایست در کشور اجرائی گردد. بر همین اساس، درخصوص عملیاتی کردن آن اقدام نمود. به همین انگیزه و با ایجاد تفکر انتقادی و شکلگیری فضاهای شکبرانگیز در حوزة رسانه بود که به این مقوله نگاه خاصی بخشیده شد. برای این مهم جمعیت بالای 18 سال شهر تهران که حدود 6 میلیون و 600 هزار نفر بودند، با استفاده از نمونهگیری مورد آزمون قرار گرفت و با استفاده از پرسشنامه سه مؤلفة اعتماد، مشارکت، احساس تعلق سرمایه اجتماعی و دو مؤلفه اخلاقی و احساسی سواد رسانهای مورد آزمون قرار گرفت. نتیجه تحقیق نشان میدهد که رابطة مستقیم و معناداری بین بعد اخلاقی سواد رسانهای و سرمایة اجتماعی وجود دارد یعنی با بالا رفتن بعد اخلاقی سواد رسانهای، سرمایة اجتماعی فرد نیز افزایش مییابد. بعد اخلاقی به توانایی درک و دریافت ارزشهای نهفته در پیام رسانهها تأکید دارد. همچنین نتیجه تحقیق نشان میدهد که رابطة مستقیم و معناداری بین بعد احساسی سواد رسانهای و سرمایة اجتماعی وجود دارد یعنی با بالا رفتن بعد شناختی سواد رسانهای، سرمایة اجتماعی فرد نیز افزایش مییابد.
مقاله پژوهشی
محیا برکت؛ سمیه سادات شفیعی
چکیده
بررسی روشمند محتوای کتابهای کودکان به جهت نقش زیاد آنان در جامعهپذیری نسل آینده، موضوعی میان رشتهای است که در قلمرو علوم اجتماعی بهطور عام و در جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی و نیز با رویکرد جنسیتی در مطالعات زنان بهطور خاص مطرح است. جامعه آماری این پژوهش کتابهای گروه سنی الف است که نویسنده و تصویرگر ایرانی دارند و از سوی شورای ...
بیشتر
بررسی روشمند محتوای کتابهای کودکان به جهت نقش زیاد آنان در جامعهپذیری نسل آینده، موضوعی میان رشتهای است که در قلمرو علوم اجتماعی بهطور عام و در جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی و نیز با رویکرد جنسیتی در مطالعات زنان بهطور خاص مطرح است. جامعه آماری این پژوهش کتابهای گروه سنی الف است که نویسنده و تصویرگر ایرانی دارند و از سوی شورای کتاب کودک در زمینه تصویرگری در سالهای 1395-1342 برگزیده شدهاند. بیست کتاب با 716 تصویر، این ویژگیها را داشت و تصاویر با کل شماری تحلیل شدند. روش این پژوهش کیفی و تحلیل نشانهشناسی اجتماعی است که نظریات هلیدی، کرس و ون لیون برای تحلیل تصاویر بکار رفته است. یافتهها حاوی گزارشی از افت و خیزهای موضوعی تصاویر کتاب کودک در نیم قرن گذشته و نیز نمایی از پرسوناژهای انسانی است که در قالب زنان در برابر چشم مخاطب قرار گرفتهاند. همچنین نقشهای اجتماعی زنان را معرفی کرده، به ارزشهای ضمنی نظر داشته و روندهای تاریخی را پی میگیرد.
مقاله پژوهشی
محمود خانزاده؛ پژمان جعفری؛ فرهاد غفاری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر ایجاد و تقویت ارتباطات برندها و مصرفکنندگان در شبکههای اجتماعی و تاثیر این ارتباطات بر برندها است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کاربران شبکهی اجتماعی اینستاگرام هستند که عضو اجتماعات برند صنایع غذایی/ نوشیدنی و آرایشی/ بهداشتی هستند. با استفاده از سه معیار بیشترین دنبال کننده، بیشترین میزان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر ایجاد و تقویت ارتباطات برندها و مصرفکنندگان در شبکههای اجتماعی و تاثیر این ارتباطات بر برندها است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کاربران شبکهی اجتماعی اینستاگرام هستند که عضو اجتماعات برند صنایع غذایی/ نوشیدنی و آرایشی/ بهداشتی هستند. با استفاده از سه معیار بیشترین دنبال کننده، بیشترین میزان درگیری و همچنین میزان فعالیت در شبکههای اجتماعی، برندهای «مای»، «عش»، «زعفران سحرخیز» و «تکدانه» به عنوان برندهای مورد بررسی، انتخاب گردیدند. روش پژوهش در دو بخش کیفی و کمی تنظیم شده است. در مرحلهی تحلیل داده های کیفی، از طریق فرایند مقایسة مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مفاهیم، مقوله ها و مضمون ها سازماندهی شدند و با استفاده از تحلیل تناظر، به اکتشاف روابط مضمون های استخراج شده و متغیرهای جمعیت شناختی پرداخته شد و مدل بومی روابط ارائه گردید در ادامه و در رویکرد کمی با انجام دو مطالعهی کمی در صنعت غذایی/ نوشیدنی و آرایشی/ بهداشتی و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و رگرسیون سلسله مراتبی، مدل مفهومی حاصل از مطالعهی کیفی آزمون گردید. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که انگیزه های «اجتماعی»، «کارکردی»، «مالی»، «مرتبط با برند» و « لذت جویانه » به عنوان عوامل تاثیرگذار در ایجاد تعاملات میان برند ها و مصرف کنندگان به شمار میروند که تحت تاثیر ویژگیهای جمعیت شناختی افراد قرار میگیرند.
مقاله پژوهشی
میثم فرخی؛ مهدی نادری نژاد
چکیده
در این مقاله محقق در راستای پاسخ به تحولات سیاستگذاری فرهنگی شبکههای اجتماعی مجازی در جمهوری اسلامی ایران، اسناد بالادستی کشور در بازة زمانی 1370 تا 1396 را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است. جهتگیری اصلی این پژوهش کاربردی و هدف آن اکتشافی است که با استفاده از روش اسنادی، اطلاعات مورد نیاز تحقیق جمعآوری شده و تحلیل تماتیک (مضمون) ...
بیشتر
در این مقاله محقق در راستای پاسخ به تحولات سیاستگذاری فرهنگی شبکههای اجتماعی مجازی در جمهوری اسلامی ایران، اسناد بالادستی کشور در بازة زمانی 1370 تا 1396 را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است. جهتگیری اصلی این پژوهش کاربردی و هدف آن اکتشافی است که با استفاده از روش اسنادی، اطلاعات مورد نیاز تحقیق جمعآوری شده و تحلیل تماتیک (مضمون) صورت گرفته است. نتایج سیاست پژوهی مذکور حاکی از آن است که پنج محور سیاستی در این حوزه شامل بهرهگیری از فرصتهای شبکههای اجتماعی و توسعة محتوا و خدمات کارآمد»، «توسعه جامعة شبکهای»، «حفظ امنیت و هویت فرهنگی ایرانی ـ اسلامی»، «رویکرد حمایتی نسبت به ظرفیتهای سختافزاری و نرمافزاری شبکههای اجتماعی داخلی»، و «مدیریت راهبردی شبکههای اجتماعی» حائز اهمیت است. دهه هفتاد را میتوان نمود دیدگاه دولتی دانست؛ چرا که شرایط بعد از جنگ اقتضا میکرد تا ویرانیهای جنگ ترمیم یابد. رویکرد دولت در دهة هشتاد و نود، دیدگاه این است که در راستای نگاه ارتباطی، مردم را در این حوزه مشارکت دهد که مردم با تشکیل فضاهای عمومی به تبادل نظر و ایده با هم پردازند. همچنین در این راستا اسنادی مانند سیاستهای کلی شبکههای اطلاعرسانی رایانهای، سند راهبردی نظام جامع فناوری اطلاعات کشور، سند راهبردی امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات کشور، نقشه مهندسی فرهنگی کشور، وظایف شورای عالی فضای مجازی در حکم نصب اعضای جدید توسط رهبری بیشترین و مهمترین بندهای سیاستی مرتبط با مسأله شبکههای اجتماعی مجازی را به خود اختصاص دادند.
مقاله پژوهشی
صغری صالحی
چکیده
جریان سنتگرایان ایدئولوژیک پس از انقلاب و از درون جدالهای فکری دههی هفتاد درباره مدرنیته، مفهومسازی الگوی توسعه و عملی کردن نظریههای بومی سربرآورد و زمینه برای طرح بیشتر مسئله تقابل سنت و مدرنیته فراهم شد. مهدی نصیری بهعنوان نماینده این جریان، نقش فعالی در این زمینه داشته است. بنابراین، با بررسی دیدگاههای او میتوان ...
بیشتر
جریان سنتگرایان ایدئولوژیک پس از انقلاب و از درون جدالهای فکری دههی هفتاد درباره مدرنیته، مفهومسازی الگوی توسعه و عملی کردن نظریههای بومی سربرآورد و زمینه برای طرح بیشتر مسئله تقابل سنت و مدرنیته فراهم شد. مهدی نصیری بهعنوان نماینده این جریان، نقش فعالی در این زمینه داشته است. بنابراین، با بررسی دیدگاههای او میتوان به بنمایههای گفتمان سنتگرایان ایدئولوژیک دست یافت. هدف این پژوهش، بررسی نوع نگاه نصیری بهعنوان نماینده جریان فکری سنتگرایان ایدئولوژیک به الگوی توسعه مدرن و پیامدهایی این رویکرد برای برنامههای توسعه و سیاستگذاری فرهنگی است. از اینرو، با روش مطالعه موردی میکوشد به این سوال پاسخ دهد که مهمترین مبانی سنتگرایان ایدئولوژیک در رابطه با توسعه مدرن چیست و این رویکرد چه پیامدهایی برای برنامههای توسعه و سیاستگذاری فرهنگی دارد؟ رویکرد سنتگرایان ایدئولوژیک بر مبنای نفی کلی توسعه مدرن، ردّ نوظهورها، جدال معرفتی با توسعه، استناد به توقیفی بودن و دفاع از ارزشهای سنتی و اسلامی بازنمایی شده است. در این گفتمان، توسعهخواهی بهشیوه غربی نه تنها محلی از اعراب ندارد بلکه توسعه بهشیوه اسلامی نیز جایگاهی ندارد؛ چون بنابر دیدگاههای سنتی نماینده این جریان، ماهیت توسعه، غربی است و با منطق اسلامی ناسازگار است. این دیدگاهها، موضع انفعالی را به پیش میکشد که باید به انتظار آیندهای نشست که نوسازی آن مبتنی بر بازگشت به سنت است. این گفتمان بهرغم تاکید بر ارزشهای مثبت، نظر بدیلی برای الگوی توسعه ارائه نداده و برای رویارویی با مشکلات فعلی سیاستگذاری فرهنگی کشور فاقد بنمایه ایجابی است که بتوان از آن بهرهبرداری عملی کرد.
مقاله پژوهشی
جواد افشارکهن؛ زهرا زمانی
چکیده
با پیشرفت سریع تکنولوژی، تغییرات وسیع جامعه و گذر از جامعهی تولیدی به سمت جامعهی مصرفی، شالودههای هویتیابی نیز دچار تغییر شدهاست و بدن را به مثابه رسانهی هویت در نظر میگیرند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه ی زمینه ای و ابزار مصاحبه ی عمیق در میان 21 جوان شهر همدان بدنبال مطالعه ی جراحی زیبایی و سبک های هویتی جوانان می باشد. ...
بیشتر
با پیشرفت سریع تکنولوژی، تغییرات وسیع جامعه و گذر از جامعهی تولیدی به سمت جامعهی مصرفی، شالودههای هویتیابی نیز دچار تغییر شدهاست و بدن را به مثابه رسانهی هویت در نظر میگیرند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه ی زمینه ای و ابزار مصاحبه ی عمیق در میان 21 جوان شهر همدان بدنبال مطالعه ی جراحی زیبایی و سبک های هویتی جوانان می باشد. نتایج این پژوهش بیانگر آنست که من در خویشتن منفی، دیگری در خویشتن من همراه با انگ و طرد چهره به عنوان عواملی علّی در گرایش کنشگران به سمت جراحی زیبایی نقش داشتند. اقتضائات سنی و فرهنگ جوانی به عنوان عوامل زمینه ای، تصوّر ایده آل ذهنی و اعتقادات مذهبی در مورد رابطه جسم و روح نیز عنوان عامل مداخلهگر در گرایش کنشگران به سمت عمل جراحی است. در مواجه با شرایط فوق آنها به دنبال انتخاب پزشک و انتخاب مدل بینی به عنوان راهبرد جراحی زیبایی هستند. مشارکت کنندگان پژوهش بعد از اقدام به جراحی بر اساس سه ملاک دستیابی یا عدم دستیابی به تصوّرات ایده آل بدنی، چگونگی درک خودپنداره و چگونگی اندیشه ی تغییر به سه سبک هویت ترمیمی با تجربه ی مثبت، هویت ترمیمی با تجربه منفی و هویت مشروعیت بخش دستهبندی شدند که نتایج جراحی زیبایی با توجه به سبک های هویتی آنان متفاوت است
مقاله پژوهشی
داریوش مطلبی
چکیده
هدف. هدف مطالعه حاضر، شناسایی مشکلات صنعت نشر کتاب ایران، بر اساس دیدگاه منتشرشدۀ متخصصان و پژوهشگران حوزۀ نشر است. روششناسی. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوای استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه مقالات، کتابهای و پایاننامههای است که در ایران منتشر شده و موضوع آنها با نشر کتاب ایران در ارتباط است. در فرآیند مطالعه متون، ...
بیشتر
هدف. هدف مطالعه حاضر، شناسایی مشکلات صنعت نشر کتاب ایران، بر اساس دیدگاه منتشرشدۀ متخصصان و پژوهشگران حوزۀ نشر است. روششناسی. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوای استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه مقالات، کتابهای و پایاننامههای است که در ایران منتشر شده و موضوع آنها با نشر کتاب ایران در ارتباط است. در فرآیند مطالعه متون، تنها به اطلاعاتی استناد شده که حاصل پژوهشها و یا تجربیات زیسته پژوهشگران بوده است. یافتهها. یافتههای نشان میدهد، نابسامانی وضعیت توزیع کتاب، حرفهای نبودن بخش اعظم ناشران و نداشتن تخصص کافی در حوزه نشر و بیتوجهی به سازوکارهای اقتصادی در "تولید، توزیع و مصرف کتاب" مهمترین مشکلات حرفهای (درون صنفی) صنعت نشر محسوب میشود. در بخش مشکلات بیرونی یافتهها نشان میدهد نبود فرهنگ کتابخوانی در ایران و عدم ترویج کتابخوانی از سوی نهادهای آموزشی، مهمترین مشکل فرهنگی؛ و نبود نهادهای صنفی (اتحادیه نشر) قوی و تاثیرگذار و عدم توسعه کتابخانهها - بهویژه کتابخانههای عمومی و مدارس ـ و نبود آرامش فکری و روحی مردم، مهمترین مشکلات اجتماعی بوده است. نگرش صرفا فرهنگی و بیتوجهی به سازوکارهای اقتصادی مهمترین مشکل اقتصادی صنعت نشر و ممیزی کتاب و نارکارآمدی قوانین مرتبط با حق نشر (مؤلف) و همچنین دخالت بیشاز حد دولت در نشر بهعنوان مهمترین مشکلات سیاسی صنعت نشر مطرح شدهاند. نتایج. بررسی متون نشان میدهد که مشکلات موجود در صنعت نشر به دو دسته عمده مشکلات درونی (درون صنفی) و بیرونی (برون صنفی و فرهنگی، احتماعی، اقتصادی و سیاسی) قابل دسته بندی است و حل یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست.
مقاله پژوهشی
آرزو حیدری؛ نسرین فقیه ملک مرزبان؛ مرتضی منادی
چکیده
داستان، بهمثابه یک مدل از جامعه، رسانهای است که قادر به بازنمایی جنبههای مختلف روانی و اجتماعی انسانها و افزایش تواناییهای اجتماعی و موجب جامعهپذیری و تغییر در ابعاد شخصیتی انسانهاست. این پژوهش، به شیوه کتابخانهای، مبتنی بر پژوهش کیفی و تحلیل محتوا، نگرش شخصیتهای داستان کوتاه «یک روایت معتبر درباره کشتن» ...
بیشتر
داستان، بهمثابه یک مدل از جامعه، رسانهای است که قادر به بازنمایی جنبههای مختلف روانی و اجتماعی انسانها و افزایش تواناییهای اجتماعی و موجب جامعهپذیری و تغییر در ابعاد شخصیتی انسانهاست. این پژوهش، به شیوه کتابخانهای، مبتنی بر پژوهش کیفی و تحلیل محتوا، نگرش شخصیتهای داستان کوتاه «یک روایت معتبر درباره کشتن» را بر اساس مطالعات روانشناسی اجتماعی «نگرش» و «کارکرد نگرش» بررسی و نگرش افراد را در روابط فردی، بینافردی و اجتماعی نسبت به رفتار انحرافی «قتل» تحلیل کرده است. مصطفی مستور در این داستان، جنبههای مختلف نگرش- مثبت و منفی- چند طیف از مردم جامعه را نسبت به قتل به تصویر کشیده و القای نگرش و ترسیم چشمانداز ایدئولوژیک کنشگران داستان، بهویژه شخصیت اول داستان، در کانون توجه متن قرار دارد. نظریه کارکردی نگرش، با رونمایی از انگیزههای درونی انسان، علت پدیداری نگرشها را تبیین و نقش نگرشها را در جهت دهی به رفتارهای اجتماعی تشریح میکند. به نظر میرسد، نگرش افراد جامعه نسبت به این پدیده غیر انسانی، مبتنی بر کارکردهای ارزش خواهانه قابل ارزیابی باشد؛ اما تحلیل متن نشان میدهد، نگرش افراد حتی نسبت به این پدیده مذموم میتواند بر اساس عوامل مختلف، در جهت کارکردهای سودجویانه تغییر جهت دهد و همچنین با وجود پایداری نسبی نگرش افراد مختلف جامعه نسبت به یک پدیده؛ کیفیت تعامل و ارتباطات بینافردی انسانها در رویارویی با رخدادها و پدیدههای اجتماعی، میتواند منجر به ناهماهنگی شناختی شده و به میزان قابل توجهی در تغییرعناصر عاطفی و شناختی نگرش و نیز شکلگیری رفتارهای پیش بینی نشده موثر باشد.
مقاله پژوهشی
نسترن نوروزی؛ اشرفسادات موسویلر؛ فهیمه دانشگر
چکیده
نقاشی «حکایت یوسف و زلیخا» از زیباترین و عرفانیترین نقاشیهای ایرانی، اثر کمالالدین بهزاد است که در دنیای پستمدرن بسیار مورد خوانش و ارزیابی قرار گرفته است. انجام پژوهشها و جستارهای بسیار پیرامون این نقاشی، هنرمندان را نیز بر آن داشته تا دست به اقتباسهای هنری از آن بزنند. چنانکه سه هنرمند معاصر ایرانی و اروپایی، ...
بیشتر
نقاشی «حکایت یوسف و زلیخا» از زیباترین و عرفانیترین نقاشیهای ایرانی، اثر کمالالدین بهزاد است که در دنیای پستمدرن بسیار مورد خوانش و ارزیابی قرار گرفته است. انجام پژوهشها و جستارهای بسیار پیرامون این نقاشی، هنرمندان را نیز بر آن داشته تا دست به اقتباسهای هنری از آن بزنند. چنانکه سه هنرمند معاصر ایرانی و اروپایی، حبیبالله صادقی، عبدالحمید قدیریان و کلودیا پالماروسی، نقاشیهایی را با اقتباس از آن خلق کردهاند. این چهار متن تصویری هر یک گفتمانی را بازتولید میکنند. از اینرو میان نقاشی بهزاد و اقتباسهای آن پیوندهای متنی و گفتمانی ایجاد شده است. هدف از این پژوهش بازخوانی روابط بیناگفتمانی میان چهار متن نامبرده با خوانشی فرامتنی و گفتمانی با توجه به جایگاه اقتباس در نگرش پستمدرن است و به این پرسشها پاسخ میدهد: هر یک از این متنها چه گفتمانی را بازتولید میکنند؟ چه رابطهای میان گفتمانهای آنها وجود دارد؟ همچنین هر یک از این روابط بیناگفتمانی چه تأثیری بر بازیابی هویت فرهنگی ـ هنری ایرانی دارد؟ این پژوهش از نوع بنیادی و روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی و رویکرد بیناگفتمانی است. خوانش فرامتنی و گفتمانی چهار متن تصویری نوشتار پیشرو نشان داد که این متنها سه گفتمان عرفانی ـ اسلامی گذشته، ایرانی ـ اسلامی معاصر و فرهنگی ـ اروپایی معاصر را بازتولید میکنند. همچنین پیشینه و بافت فرهنگی و سنت هنری نقش مهمی در نوع رابطه میان این گفتمانها و چگونگی بازیابی هویت فرهنگی ـ هنری ایرانی در دورة پستمدرن داشته است.