مقاله پژوهشی
زهرا زمانی؛ حسن ملائکه؛ منصور حقیقتیان
چکیده
بهرهگیری صحیح و مناسب از فناوریهای نوین اطلاعرسانی، سطح آگاهی افراد را افزایش داده و باعث تغییر در توقعات آنان از زندگی و در نتیجه عملکرد دولت میشود. بنابراین سطح رضایتمندی شهروندان از زندگی تغییر میکند و میتواند زمینههای تغییر در عملکردها و شیوههای اجرایی نظام سیاسی را بهوجود آورد. هدف این ...
بیشتر
بهرهگیری صحیح و مناسب از فناوریهای نوین اطلاعرسانی، سطح آگاهی افراد را افزایش داده و باعث تغییر در توقعات آنان از زندگی و در نتیجه عملکرد دولت میشود. بنابراین سطح رضایتمندی شهروندان از زندگی تغییر میکند و میتواند زمینههای تغییر در عملکردها و شیوههای اجرایی نظام سیاسی را بهوجود آورد. هدف این پژوهش، مطالعه ارتباط میان سواد رسانهای دیجیتال و رضایتمندی سیاسی شهروندان تهرانی است. بنابراین تأثیر سواد رسانهای دیجتال بر مؤلفههای رضایتمندی شهروندان از نظام سیاسی شامل وضعیت موجود، کارگزاران و ساختارهای نظام سیاسی با استفاده از روشهای دلفی، اسنادی و پیمایشی مطالعه شده است. جامعه آماری را شهروندان ایرانی بالای 18 سال ساکن شهر تهران تشکیل میدهند که تعداد آنها 6559171 نفر است. حجم نمونه به روش کوکران 385 نفر تعیین و پرسشنامهها با استفاده از روش نمونهگیری خوشهی تصادفی توزیع و دادههای لازم جمعآوری شدند معناداری بین سواد رسانهای و رضایتمندی سیاسی شهروندان تهرانی، وجود نداشته و بهرغم سطح متوسط سواد رسانهای دیجیتال، رضایتمندی سیاسی شهروندان تهرانی بسیار اندک است. به همین دلیل و به منظور بهرهمندی مناسب از رسانههای دیجیتال در سیاستگذاریهای نظام سیاسی، پیشنهادهابی برای سیاستگذاران و مدیران حوزههای رسانهای ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
مهدخت بروجردی علوی؛ محمدمهدی رحمتی
چکیده
برخورداری از نظام اطمینانبخش مدیریت و ارزیابی عملکرد در فرایند مدیریت راهبردی، رمز موفقیت پایدار هر سازمان، بهویژه سازمانهای رسانهای، در محیط متغیر و پیچیدۀ صنعت رسانه است. راهبردهای محتوایی نقش حساسی در تحقق رسالت و مأموریت سازمان صداوسیما دارند و بخش اصلی فعالیت این سازمان در این راستاست. مسئله این پژوهش، عدمارزیابی ...
بیشتر
برخورداری از نظام اطمینانبخش مدیریت و ارزیابی عملکرد در فرایند مدیریت راهبردی، رمز موفقیت پایدار هر سازمان، بهویژه سازمانهای رسانهای، در محیط متغیر و پیچیدۀ صنعت رسانه است. راهبردهای محتوایی نقش حساسی در تحقق رسالت و مأموریت سازمان صداوسیما دارند و بخش اصلی فعالیت این سازمان در این راستاست. مسئله این پژوهش، عدمارزیابی راهبردهای حوزۀ تولید و توزیع پیام، پس از گذشت حدود یک سال و نیم از اجرای برنامۀ راهبردی پنجسالۀ سازمان صداوسیما(1397-1401) است. هدف اصلی پژوهش، شناسایی «شاخصهای ارزیابی راهبردهای سازمان صداوسیما در حوزۀ تولید و توزیع پیام است.» برای دستیابی به این هدف، از کارت امتیازی متوازن استفاده شده است. در فرایند این پژوهش، با استفاده از نظرات کارشناسان و صاحبنظران در قالب دو جلسۀ گروه متمرکز، با محورقراردادن ابعاد کارت امتیازی متوازن(مالی، مشتری، فرایندهای داخلی، رشد و یادگیری) و راهبردها و برنامههای بلندمدت سازمان صداوسیما در حوزۀ محتوایی، شاخصهای موردنظر شناسایی شدند. «درصد برنامههای تولیدشدۀ دارای پیوست پژوهشی»، «وضعیت خبرگزاری بینالمللی تصویری»، «تعداد بخشهای خبری در شبکههای تخصصی»، «انعقاد تفاهمنامۀ همکاری با مجامع بینالمللی و جهانی رسانه»، «میزان تولیدات مستقل در باندِ پهن و در دستهها و گونههای گوناگون»، «درآمدزایی از طریق سازوکارهای مختلف درآمدی در فضای بادِ پهن»، «تعداد تعاملات مردمی با سازمان صداوسیما»، «باشگاه مخاطبان شبکهها و برنامههای رادیوتلویزیونی»، «وضعیت کانالهای شبکهها و برنامههای رادیوتلویزیونی در پیامرسانها»، ازجمله مهمترین شاخصهای شناساییشده برای ارزیابی راهبردی سازمان صداوسیما در حوزۀ محتوا و پیام و مطابق با الگوی کارت امتیازی متوازن است.
مقاله پژوهشی
زرین زردار؛ سپیده پالیزدار
چکیده
حوزۀ ارتباطات سلامت، یکی از حوزههای در حال رشد است که مفاهیم سلامت را به ارتباطات پیوند میدهد. یکی از بخشهای مهم این حوزه، رابطۀ پزشک و بیمار است. موضوع اصلی این مقاله، بررسی رابطۀ پزشک و بیمار در بستر ارتباطات فرهنگی است. با توجه به الگوهای ارتباطی مختلف که در رابطۀ پزشک و بیمار حاکماند، پیشبینی میشود الگوی ارتباطی ...
بیشتر
حوزۀ ارتباطات سلامت، یکی از حوزههای در حال رشد است که مفاهیم سلامت را به ارتباطات پیوند میدهد. یکی از بخشهای مهم این حوزه، رابطۀ پزشک و بیمار است. موضوع اصلی این مقاله، بررسی رابطۀ پزشک و بیمار در بستر ارتباطات فرهنگی است. با توجه به الگوهای ارتباطی مختلف که در رابطۀ پزشک و بیمار حاکماند، پیشبینی میشود الگوی ارتباطی حاکم در نظام درمانی، الگوی پدرسالارانه یا والدینی باشد. در این تحقیق که به روش مصاحبۀ کیفی انجام شده و دادهها با استفاده از نرمافزار مکس کیودا تحلیل شدهاند، برای رسیدن به هدف تحقیق، با 15 بیمار که دارای قومیتها و گویشهای متفاوت بودند و همچنین 10 پزشک و اینترن و رزیدنت که در سال 1398 تجربۀ کار را در بیمارستانهای دولتی شهر تهران داشتند، مصاحبه انجام شد و نتایج آن در سه مرحله کدگذاری و تحلیل شدند. در هر دو گروه، 3 دسته کد فراگیر شامل اختلالات ارتباطی اطلاعاتی، اقتدار پزشک و اختلال در ارتباطات میان فرهنگی به دست آمد. با توجه به تحلیل و بررسی یافته های تحقیق، این نتیجه حاصل شد که اختلال ارتباطی در رابطۀ پزشک و بیمار بهطورعام وجود دارد و مسئلۀ تفاوت فرهنگی، تنها یکی از عوامل تشدیدکنندۀ اختلال ارتباطی میان پزشک و بیمار و در حاشیۀ این ارتباط است. همچنین این نتیجه حاصل شد که نظام درمانی درحال حاضر درزمینۀ مهارتهای ارتباطی، ضعفهای زیادی دارد و الگوی ارتباطی پدرسالارانه بر آن حاکم است و خلأ آموزش دانشگاهیِ مهارتهای ارتباطی به جامعۀ پزشکی و همچنین جامعۀ بیماران، مهمترین عامل این ضعف است. با توجه به تحلیل مصاحبههای پزشکان، میتوانیم پیشبینی کنیم با ورود نسل جدید و جوان به جامعۀ پزشکی، الگوی ارتباطی پدرسالارانه، به الگوهای مشارکتی و هدایتی تغییر شکل دهند و شاهد خلأهای ارتباطی کمتری در محیط درمان باشیم.
مقاله پژوهشی
مهدی خسروشاهی؛ فائزه تقی پور؛ رضا ابراهیم زاده دستجردی
چکیده
هدف این پژوهش، طراحی و ارائۀ الگو از روزنامهنگاری شهروندی بهمنظور گسترش مشارکت مدنی در ایران براساس نظریۀ دادهبنیاد است. برایناساس، دادههای پژوهش از 25 نفر از صاحبنظران و خبرگان حوزۀ علوم ارتباطات اجتماعی، با استفاده از مصاحبۀ نیمهساختاریافته و بهواسطۀ روش نمونهگیری نظری انتخاب و گردآوری شدهاند. همچنین ...
بیشتر
هدف این پژوهش، طراحی و ارائۀ الگو از روزنامهنگاری شهروندی بهمنظور گسترش مشارکت مدنی در ایران براساس نظریۀ دادهبنیاد است. برایناساس، دادههای پژوهش از 25 نفر از صاحبنظران و خبرگان حوزۀ علوم ارتباطات اجتماعی، با استفاده از مصاحبۀ نیمهساختاریافته و بهواسطۀ روش نمونهگیری نظری انتخاب و گردآوری شدهاند. همچنین برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها، از فرایند کدگذاری نظری بهمنظور شمارش مفاهیم(مقولات پایهای)، مقولات فرعی و مقولات اصلی استفاده شد. پس از اشباع نظری در مباحث کارشناسی مطرحشده، نتایج پژوهش پیشرو به الگویی مطلوب و جدید که شامل 14 مقولۀ اصلی، 41 مقولۀ فرعی و 509 مفهوم بود سوق داده شد. بدینمنظور، برای اعتبارسنجی مقولات و الگوی برساختهشده، از دو روش ارزیابی به شیوۀ ارتباطی و تشکیل گروه کانونی یا متمرکز و برای پایاییسنجی در بخش قابلیت تکرارپذیری، از روش ضریب توافق بین دو کدگذار و نیز در بخش قابلیت تعمیمپذیری، از شیوۀ نمونهگیری نظری جامع و منظم استفاده شده است.
مقاله پژوهشی
شجاعت پورصدیقی؛ شادی ضابط؛ سیدعلیرضا افشانی
چکیده
نتایج برخی تحقیقات، نشاندهندۀ تأثیر فنّاوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در روابط خانوادگیاند. هدف این تحقیق، بررسی نقش فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی در برقراری صلۀ رحم بین جوانان و اعضای خانواده است. بهبیاندیگر، این پژوهش میکوشد نقش استفاده از فنّاوریهای ارتباطی دیجیتال مانند رایانه، تلفن همراه، اینترنت و نظایر آنها را در ...
بیشتر
نتایج برخی تحقیقات، نشاندهندۀ تأثیر فنّاوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در روابط خانوادگیاند. هدف این تحقیق، بررسی نقش فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی در برقراری صلۀ رحم بین جوانان و اعضای خانواده است. بهبیاندیگر، این پژوهش میکوشد نقش استفاده از فنّاوریهای ارتباطی دیجیتال مانند رایانه، تلفن همراه، اینترنت و نظایر آنها را در برقراری صلۀ رحم فیزیکی (برقراری ارتباطات رودررو) و صلۀ رحم دیجیتالی (برقراری ارتباط با خویشاوندان از طریق فنّاوریهای ارتباطی) مطالعه کند. روش تحقیق از نوع پیمایش است و از پرسشنامۀ محققساخته برای گردآوری دادهها استفاده شد. جامعۀ آماری این پژوهش شامل جوانان 15 تا 29 سالۀ شهر یاسوج بود که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر از آنان از طریق نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. تجزیهوتحلیل دادهها بهوسیلۀ نرمافزار SPSS21 اجرا شد. نتایج تحقیق نشان میدهد، هرچه میزان استفاده از فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی افزایش یابد، میزان صلۀ رحم از طریق ابزارهای ارتباطی دیجیتال هم تقویت میشود. بین استفاده از فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و کمرنگترکردن صلۀ رحم فیزیکی، رابطۀ معناداری وجود ندارد. بهبیاندیگر، نتایج این پژوهش نهتنها نشان میدهند که این ابزارها به برقراری نوع جدیدی از صلۀ رحم یعنی صلۀ رحم دیجیتالی کمک میکنند، بلکه مدعیاند که استفاده از این فنّاوریها نقشی در کمکردن صلۀ رحم فیزیکی ندارد.
مقاله پژوهشی
احسان طاهری حاجی وند؛ حمیدرضا جمالی
چکیده
حقوق فرهنگی بشر، به شکل رسمی و امروزین آن، همزمان با لایحه جهانی حقوق بشر و آن هم در قالب بخش کوچکی از میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطرح شد. این دسته از حقوق در مقایسه با دیگر انواع حقوق بشر، همواره مورد غفلت و نادیدهانگاری واقع شده است. با توجه به اهمیت بنیادین حقوق فرهنگی بشر و تاثیر مهمی که اجرای این حقوق و پایبندی ...
بیشتر
حقوق فرهنگی بشر، به شکل رسمی و امروزین آن، همزمان با لایحه جهانی حقوق بشر و آن هم در قالب بخش کوچکی از میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطرح شد. این دسته از حقوق در مقایسه با دیگر انواع حقوق بشر، همواره مورد غفلت و نادیدهانگاری واقع شده است. با توجه به اهمیت بنیادین حقوق فرهنگی بشر و تاثیر مهمی که اجرای این حقوق و پایبندی به آن بر زندگی بشر میگذارد، این ضرورت احساس میشود که شاید با شناخت موانع موجود بر سر راه حقوق فرهنگی بشر، بتوان گامی به منظور رفع آنها برداشته و نتیجه آن نیز به حمایت و ارتقاء این دسته از حقوق منتهی شود. این پژوهش با طرح این سئوال که «چه موانعی بر سر راه رشد، توسعه و اجرای حقوق فرهنگی بشر قرار دارد؟» با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوا، به ارزیابی این فرضیه میپردازد که «استیلای اندیشه رئالیسم، بدبینی به رویکردهای ایدهآلیستی، عدم امکان رشد آرمانهای سوسیالیستی، عدم توجه کافی به مبانی انسانشناختی حقوق فرهنگی بشر و... همگی از موانع رشد و عدم ارائه تعریفی مشترک از فرهنگ و حقوق فرهنگی بشر، عدم ارائهفهرستی جامع از مصادیق آن، پراکندگی مبانی این حقوق در اسناد مختلف و... از موانع توسعه و همچنین عدم وجود نهادهای مشخص در زمینه اجرای این حقوق، نگرانی دولتها از اجرا و نبود آموزش بینالمللی از موانع اجرای حقوق فرهنگی بشر میباشد.»
مقاله پژوهشی
محسن ظریفینیا؛ محمود بشیری
چکیده
سبک زندگی مجموعهای از اصول رفتاری در عرصههای مختلف زندگی است. در دهههای اخیر برای کاربردی کردن مفهوم آن در محافل ادبی، مخاطب با کارکردهای مثبت و منفی سبک زندگی در ادبیات داستانی مواجه شده است و با مطالعة موارد ذهنی و عینی، ذهنش بسوی سبکهای برتر نیز، جلب شده است. مطلب حائز اهمیت، بازخوانی سبک زندگی رزمندگان ...
بیشتر
سبک زندگی مجموعهای از اصول رفتاری در عرصههای مختلف زندگی است. در دهههای اخیر برای کاربردی کردن مفهوم آن در محافل ادبی، مخاطب با کارکردهای مثبت و منفی سبک زندگی در ادبیات داستانی مواجه شده است و با مطالعة موارد ذهنی و عینی، ذهنش بسوی سبکهای برتر نیز، جلب شده است. مطلب حائز اهمیت، بازخوانی سبک زندگی رزمندگان در ادبیات داستانی دفاع مقدس است. این بازخوانی میتواند هویت فرهنگی، نظامی، اجتماعی و سیاسی مرزداران ایرانی را برای تحقق آرمانگرایی «دفاع» از سرزمین و اعتقادات جامعه به افراد منعکس و دستاوردهای گرانسنگ آنرا بهویژه در زمان بحران حفظ کند. درواقع، شناخت منشاء انگیزههای رفتاری مدافعان میهن، ظرفیتهای اندیشه و فرهنگ ایرانیان و قدرت راهبرد «دفاع» را آشکار مینماید. این پژوهش تلاش دارد شاخصههای سبک زندگی را در رمان «نخلهای بیسر» و «ریشه در اعماق» با روشگفتمانی «ارنستولاکلاو» منعکس کند. در این روش، پیوند مولفههای سبک زندگی، چگونگی خلق هویت جهادی رزمندگان بیان میشود. یافتهها نشان میدهد علل رفتاری شخصیتها با تکیه بر پایبندی بر مبانی باورهای دینی و غیرت ملی، دستاورد استقلال و امنیت کشور را بهدنبال داشته است.
مقاله پژوهشی
فاطمه جواهری؛ سیدیاسر جلالی
چکیده
انواع مختلفی از ناسازگاریها در سیاستگذاری فرهنگی ایران وجود دارد. هدف این نوشتار تحلیل نقش ناسازههای شناختی در ایجاد ناهماهنگی میان محتوای سیاستهای فرهنگی با ارزشها و هنجارهای ذینفعان آن سیاست است. هدف این مقاله ارائه یک مدل پیشنهادی برای مطالعه و تحلیل این قبیل ناسازهها است. با بهرهگیری از روش تحلیل نظری و با تکیه ...
بیشتر
انواع مختلفی از ناسازگاریها در سیاستگذاری فرهنگی ایران وجود دارد. هدف این نوشتار تحلیل نقش ناسازههای شناختی در ایجاد ناهماهنگی میان محتوای سیاستهای فرهنگی با ارزشها و هنجارهای ذینفعان آن سیاست است. هدف این مقاله ارائه یک مدل پیشنهادی برای مطالعه و تحلیل این قبیل ناسازهها است. با بهرهگیری از روش تحلیل نظری و با تکیه بر رویکردهای شناختی در سیاستگذاری عمومی شامل «پارادایم سیاستگذاری»، «مرجعیت» و «چارچوب ائتلاف حامی» تلاش شده است تا یک چارچوب پیشنهادی برای مطالعه ناسازههای سیاست فرهنگی ارائه شود. به همین دلیل و بهطور خاص زمینههای اجتماعی شکلگیری ناسازهها در نظام قشربندی جامعه ردیابی شده است، زیرا نظام قشربندی بازنمای تنوعات فرهنگی و ذخائر شناختی متنوع است. تفاوت منابع شناختی و مرجعیتهای فکری سیاستگذاران و ذینفعان سیاستها که حاصل تعلق به قشرهای متفاوت است موجب جهتگیریهای فرهنگی ناسازگار میشود. همچنین نقش گروههای اقتصادی و سیاسی ذینفوذ، لابیگرها و گروههای مرجع نیز بارز است. این واسطهها برخی از مرجعیتها را برای سیاستگذاران برجسته کرده و با تأثیر بر سازمان و ائتلاف سیاستگذاران تلاش میکنند سیاستها را به سمت منافع خود، هدایت کنند.
مقاله پژوهشی
رامین مرادی
چکیده
این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که سیاستگذاری فرهنگی در حوزه خانواده مبتنی بر چه اقتضائاتی بوده و این سیاستها تا چه حد به اهداف تعیین شده دست یافتهاند؟ برای این منظور با رویکرد کیفی و تحلیل اسناد مکتوب به ترسیم خانواده مطلوب سیاستگذاران فرهنگی پرداخته شده است. برای ارزیابی وضعیت موجود خانواده از نتایج گزارشهای ...
بیشتر
این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که سیاستگذاری فرهنگی در حوزه خانواده مبتنی بر چه اقتضائاتی بوده و این سیاستها تا چه حد به اهداف تعیین شده دست یافتهاند؟ برای این منظور با رویکرد کیفی و تحلیل اسناد مکتوب به ترسیم خانواده مطلوب سیاستگذاران فرهنگی پرداخته شده است. برای ارزیابی وضعیت موجود خانواده از نتایج گزارشهای رسمی، پژوهشهای علمی، واقعیتهای موجود و تجارب زیسته و ملموس استفاده شده است. بررسیها نشان میدهد خانواده مطلوب سیاستگذاران فرهنگی از نظر شکلی و محتوایی خانوادهای است که پاسخگوی نیازهایی چون رفع نیازهای مادی و غیرمادی، تربیت صحیح فرزندان، کانون روابط گرم و صمیمی، و مهمتر از همه بنیان اصلی تشکیلدهنده جامعه باشد. واقعیتهای موجود نشان میدهد خانوادۀ ایرانی نیز همچون جوامع دیگر، دچار تغییراتی شده و انتظارات سیاستگذاران فرهنگی را در تحقق شکل مطلوب آن برآورده نکرده است، بهگونهای که در شرایط کنونی، خانواده با چالشها و آسیبهای مختلفی مواجه است و با انتظارات سیاستهای فرهنگی فاصله دارد. در خانواده کنونی، مواردی نظیر افزایش طلاق، افزایش سن ازدواج، سست شدن پیوندهای زناشویی، شکاف بین نسلها، شیوع برخی آسیبها و انحرافها و نظایر آن وجود دارد که نشان دهنده این است که خانواده آنگونه که سیاستهای فرهنگی طراحی شده بودند، شکل نگرفته است. در تحلیل فاصله بین سیاستهای فرهنگی و وضعیت موجود میتوان گفت برخی سیاستها، به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران و تغییرات جهانی در حوزه فرهنگ و فناوری توجه زیادی نکردهاند. با وجود چنین تنوع و تغییراتی، به نظر میرسد بازاندیشی در برخی سیاستها ضروری به نظر میرسد.
مقاله پژوهشی
رضا عظیمی
چکیده
هدف این مقاله بررسی روند تغییرات ارزشها و نگرشها در زمینۀ برابری جنسی و خانواده براساس دادههای پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان است. روش مطالعه تحلیل ثانویه است. اساس تحلیل بیشتر با اتکا به یافتههای موجهای دوم و سوم انجام گرفته است. دادههای موج دوم در سال 82 نشان میدهد که گرایش نوین و فردگرایانۀ زنان در بازتفسیر ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی روند تغییرات ارزشها و نگرشها در زمینۀ برابری جنسی و خانواده براساس دادههای پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان است. روش مطالعه تحلیل ثانویه است. اساس تحلیل بیشتر با اتکا به یافتههای موجهای دوم و سوم انجام گرفته است. دادههای موج دوم در سال 82 نشان میدهد که گرایش نوین و فردگرایانۀ زنان در بازتفسیر خانواده و مفهوم جنسیتاند. این یافتهها بیان میکنند که در جامعۀ ایرانی، یک دگردیسی جدّی در زمینۀ تغییر ارزشها و نگرشهای جنسیتی در حال شکلگیری است. یافتههای موج سوم همچنان نشان از گرایش بیشتر زنان در مقایسه با مردان در زمینۀ ارزشهای مدرن در جامعهاند. با این حال، یافتهها، در مقایسه با سال 82، نشان از نوعی عقبگرد هم در گرایشهای کلّ جامعه و هم در زنان در زمینۀ حرکت بهسوی برخی نگرشهای برابری جنسیتی دارد. این امر نشان میدهد با غلبۀ ارزشهای بقا در جامعه، گرایش به ارزشهای سنّتی در یک روند طولی بیشتر شده است.
مقاله پژوهشی
علیرضا باریکلو؛ جلیل قنواتی؛ رحیم پیلوار؛ زهرا امید
چکیده
نقش آثار ادبی و هنری در توسعه و پیشرفت فرهنگی یک جامعه به حدی پررنگ است که بسیاری از جامعهشناسان، اساس تربیت را در هنر دانسته و بر نقش بنیادین آن در رشد و اعتلای جامعه تأکید کردهاند. تأثیر انکارناپذیر آثار ادبی و هنری به گونهای است که اگر این آثار در راستای اخلاق و آموزههای انسانی و دینی باشند، موجب اعتلای علمی و فرهنگی شده و حرکت ...
بیشتر
نقش آثار ادبی و هنری در توسعه و پیشرفت فرهنگی یک جامعه به حدی پررنگ است که بسیاری از جامعهشناسان، اساس تربیت را در هنر دانسته و بر نقش بنیادین آن در رشد و اعتلای جامعه تأکید کردهاند. تأثیر انکارناپذیر آثار ادبی و هنری به گونهای است که اگر این آثار در راستای اخلاق و آموزههای انسانی و دینی باشند، موجب اعتلای علمی و فرهنگی شده و حرکت بر خلاف مسیر، ثمرهای جز انحطاط و سقوط در پی نخواهد داشت. با توجه به این ضرورت که باید در این شرایط میان منافع جامعه برای دستیابی به آثار ادبی و هنری جدید و تعالیدهنده از یک سو و حمایت از پدیدآورندگان آثار هنری برای ایجاد آثار بدیع از سوی دیگر تعادلی برقرار شود، مقاله حاضر به دنبال آن است تا با بیان نقش آثار ادبی و هنری بر اجتماع مشخص سازد که آیا در قوانین ایران، در حمایت قانونی از این آثار محدودیتی وجود دارد یا مطلق آثار قابل حمایت هستند؟ و در صورتی که حکم به لزوم محدودیت داده شود، ملاک اعمال محدودیت چیست؟ حاصل مطالعه نشان میدهد که مطلق آثار ادبی و هنری در نظامهای حقوقی غایتگرا، اخلاقمحور و مبتنی بر کرامت انسانی، بر خلاف سیستمهای حقوقی سرمایهداری و مبتنی بر مادیگرایی و لذتگرایی، قابل حمایت قانونی نیستند و برای تعیین موارد قابل حمایت، باید از ملاک" مشروعیت" و "منفعت عقلایی مشروع" بهره برد.
مقاله پژوهشی
سردار فتوحی
چکیده
در دهۀ نخست پیروزی انقلاب اسلامی ایران، موجی عظیم در مخالفت با علوم انسانی ایجاد شده بود و به سه سال تعطیلی علوم انسانی منتهی شد. این مخالفان معتقد بودند این علوم مبنای مادّیاندیشی دارند؛ اما امروزه بعد از 35 سال از بازگشایی آن، این علوم بیش از هر دورۀ تاریخی در ایران بهسمت مادّیاندیشی حرکت کردهاند و خود علوم انسانی به کالا ...
بیشتر
در دهۀ نخست پیروزی انقلاب اسلامی ایران، موجی عظیم در مخالفت با علوم انسانی ایجاد شده بود و به سه سال تعطیلی علوم انسانی منتهی شد. این مخالفان معتقد بودند این علوم مبنای مادّیاندیشی دارند؛ اما امروزه بعد از 35 سال از بازگشایی آن، این علوم بیش از هر دورۀ تاریخی در ایران بهسمت مادّیاندیشی حرکت کردهاند و خود علوم انسانی به کالا تبدیل شده یا بهعبارتی بازاری شده است. این پژوهش به دنبال این پرسش است که: «وضعیت بازاریشدن علوم انسانی چگونه است و چه سیاستهایی دراینخصوص عملیاتی شدهاند؟» ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻣﻮﺿﻮع، روش ﺗﺤﻘﯿﻖ در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، تحلیل تاریخی و شیوۀ گردآوری دادهها، اسنادی است. این پژوهش بهصورت روﺷﻤﻨﺪ و ﻣﻨﺴﺠﻢ، وضعیت بازاریشدن علوم انسانی و سیاستهای مرتبط با آن را با دقت بحث و بررسی کرده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که بازاریشدن، در قالبهای مختلفی همچون افزایش پذیرش دانشجوی پولی بهویژه در مقطع تحصیلات تکمیلی، افزایش استادان حقالتدریس، تبصرهها و شروط منتهی به درآمد و همچنین پژوهشهای پولی رخ داده که در این پژوهش، بهتفکیک دربارۀ آنها بحث شده است. همچنین نتایج کلی نشان میدهند که سیاستهای بازاریشدن علوم انسانی، تابع سیاستهای دولتهای مختلفِ بعد از انقلاب(چپ و راست) نبودهاند.