مقاله پژوهشی
رؤیا معتمدنژاد؛ مرضیه اسماعیلی فلاح
چکیده
چکیده بحث جنسیت و زن در آگهیهای تجاری یکی از مباحث جنجالی است. این موضوع بین منتقدان آگهیها بهویژه در کشورهای غربی که شیوع استفادۀ ابزاری از زنان رایجتر است، از جایگاه خاصی برخوردار است. برخوردهای کلیشهای و برداشتهای اجتماعی معین از نقش زنان در جامعه موضوع این مناقشات را شکل میدهد. با توجه به تأثیرگذاری تولیدات رسانهای ...
بیشتر
چکیده بحث جنسیت و زن در آگهیهای تجاری یکی از مباحث جنجالی است. این موضوع بین منتقدان آگهیها بهویژه در کشورهای غربی که شیوع استفادۀ ابزاری از زنان رایجتر است، از جایگاه خاصی برخوردار است. برخوردهای کلیشهای و برداشتهای اجتماعی معین از نقش زنان در جامعه موضوع این مناقشات را شکل میدهد. با توجه به تأثیرگذاری تولیدات رسانهای و از آن جمله تبلیغات بر فرهنگ، چگونگی بازنمایی زنان در تبلیغات و قوانین حمایتگر جهت تضمین بازنمایی صحیح دارای اهمیت ویژهای است. این مقاله در پی آن است که به شیوه توصیفی و با بهرهگیری از روش مطالعۀ اسنادی و کتابخانهای به بررسی و ارزیابی حمایتهای صورت گرفته از شأن و منزلت زن در قوانین و مقررات آگهیهای تجاری موجود بپردازد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که در کشور ما هنوز مقررات جامعی در این زمینه وضع نشده است و با وجود زمینههای بسیار مساعد و مناسب در فقه و قانون اساسی، کشور ما بدون حقوق تدوین شده در این زمینه است. از سوی دیگر همین قواعد موجود نیز بعضاً از ضمانت اجرای کافی و مؤثری برخوردار نمیباشند.
مقاله پژوهشی
مجتبی امیری؛ شهرزاد نیری؛ سارا محمودی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش معرفی الگوی کارکردی رسانه جمعی سیمای جمهوری اسلامی ایران جهت مدیریت خشونت آحاد جامعه است. یافتههای این پژوهش با استفاده از روش تئوری مفهومسازی بنیادی استخراج شده است. تعداد ده نفر از اعضای هیأت علمی رشتههای مدیریت رفتار سازمانی، مدیریت رسانه، روانشناسی، جامعهشناسی، ارتباطات و مدیرانی که حداقل دارای 10 ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش معرفی الگوی کارکردی رسانه جمعی سیمای جمهوری اسلامی ایران جهت مدیریت خشونت آحاد جامعه است. یافتههای این پژوهش با استفاده از روش تئوری مفهومسازی بنیادی استخراج شده است. تعداد ده نفر از اعضای هیأت علمی رشتههای مدیریت رفتار سازمانی، مدیریت رسانه، روانشناسی، جامعهشناسی، ارتباطات و مدیرانی که حداقل دارای 10 سال تجربه مدیریت در حوزه رسانههای جمعی بودند به صورت نمونهگیری هدفمند و بر اساس تکنیک گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. دادههای حاصل از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که رسانه ملی در راستای مدیریت خشونت آحاد جامعه ظرفیت ایفای سه کارکرد شکوفایی عقلانیت انتقادی، آموزش پرخاشگری حقمدار و مهارتآموزی غلبه بر خشونت و ایفای پنج کژکارکرد نهادینهسازی خشونت در نگرش و رفتار افراد جامعه، ترویج چارچوبهای متعصبانه شخصی و قومی، ترویج خشونت به مثابه ابزار تفریح، انتقال ضد ارزشهای مرتبط با خشونت و ایجاد ادراک فقدان عدالت در جامعه و ترویج خشونت به مثابه ابزاری جهت غلبه بر این ادارک را دارد.
مقاله پژوهشی
رضا پیشقدم؛ آیدا فیروزیان پوراصفهانی؛ سحر طباطبائی فارانی
چکیده
پژوهش پیشرو سعی بر آن دارد تا در پرتوی مفهوم هَیجامَد (هیجان+ بسامد) و با بهرهگیری از مدل هایمز (1967)، به بررسی موشکافانۀ قطعۀ زبانی «ناز کردن» در زبان فارسی بپردازد. یافتههای این پژوهش نمایانگر آن است که قطعۀ زبانی «ناز کردن» و ترکیبهای حاصل از آن، همواره در فرهنگ سنتی و جمعگرای ایرانی جاری و ساری است و واژگان ...
بیشتر
پژوهش پیشرو سعی بر آن دارد تا در پرتوی مفهوم هَیجامَد (هیجان+ بسامد) و با بهرهگیری از مدل هایمز (1967)، به بررسی موشکافانۀ قطعۀ زبانی «ناز کردن» در زبان فارسی بپردازد. یافتههای این پژوهش نمایانگر آن است که قطعۀ زبانی «ناز کردن» و ترکیبهای حاصل از آن، همواره در فرهنگ سنتی و جمعگرای ایرانی جاری و ساری است و واژگان مرتبط با آن، چه بسا دربارة گذشته، دارای گستردگی بیشتری میباشد. تعدد کاربرد این زباهنگ (زبان+ فرهنگ) بر پایۀ رویکردهای مبتنی بر هیجانات، حاکی از آن است که مردم ایران نسبت به این مفهوم دارای درجۀ بالایی از حس عاطفی بوده و در نتیجه، سطح هَیجامَد آنان از این زباهنگ در سطح بالایی (هَیجامَد درونی و هَیجامَد کلی) قرار دارد. برخورداری از هَیجامَد بالا به این زباهنگ، منجر به درک کامل و عمیق آن توسط ایرانیها و در نتیجه افزایش شمار واژگان مرتبط با این مفهوم در زبان فارسی شده است. علاوهبر این، نتایج حاصل از بررسی دقیق این قطعۀ زبانی با در نظر گرفتن الگوی هایمز (1967)، حاکی از آن است که این زباهنگ اغلب در موقعیتهای غیررسمی در گفتار، توسط شرکتکنندگانی که رابطۀ میانشان ممکن است از نوع همتراز یا غیرهمتراز باشد، عمدتاً با هدف حفظ معیارهای ادب با لحنهای مختلفی نظیر لحنهای ملتمسانه، تحسینآمیز، توهینآمیز، کنایهآمیز و ... در مکالمات شفاهی مورد کاربرد قرار میگیرد.
مقاله پژوهشی
علی قنبری برزیان
چکیده
هدف پژوهش پیشرو، مطالعه تأثیر محتوی، میزان و مدت زمان استفاده از فضای مجازی بر هویت دینی نوجوانان است. این پژوهش حاصل پیمایشی است که در میان 3800 نفر از دانشآموزان دبیرستانی دختر و پسر 15تا 17سال تهران، اصفهان، تبریز، اهواز، مشهد، شیراز، کرج، رشت در سال 1395 انجام شده است. اعتبار ابزار تحقیق، از نوع اعتبار صوری بوده، که اساتید خبره در ...
بیشتر
هدف پژوهش پیشرو، مطالعه تأثیر محتوی، میزان و مدت زمان استفاده از فضای مجازی بر هویت دینی نوجوانان است. این پژوهش حاصل پیمایشی است که در میان 3800 نفر از دانشآموزان دبیرستانی دختر و پسر 15تا 17سال تهران، اصفهان، تبریز، اهواز، مشهد، شیراز، کرج، رشت در سال 1395 انجام شده است. اعتبار ابزار تحقیق، از نوع اعتبار صوری بوده، که اساتید خبره در این حوزه، آن را تایید کردند. پایایی آن هم با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به صورت میانگین، برای گویههای ابعاد هویت دینی میزان (ɑ˃0/82) محاسبه شد. بر اساس یافتههای توصیفی این تحقیق، دانشآموزان تهرانی بیشترین میانگین میزان استفاده از فضای مجازی (128دقیقه در روز) و دانشآموزان اصفهانی کمترین (64 دقیقه) میزان استفاده را انجام دادهاند. یافتههای تبیینی این پژوهش، نشان میدهد که آزمون تا-کندال c رابطه بین محتوی مصرف فضای مجازی با هویت دینی نوجوانان را تأیید نموده است. همچنین رابطه بین میزان ساعات مصرف فضای مجازی با هویت دینی نوجوانان با استفاده از آزمون تا-کندال b با سطح اطمینان 99/0 تأیید گردید. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که میانگین استفاده دختران نوجوان از فضای مجازی بیشتر از پسران نوجوان است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، سه متغیر میزان ساعات استفاده از فضای مجازی، محتوی فضای مجازی و جنسیت، 87/0 از هویت دینی نوجوانان در مواجه با فضای مجازی برای نوجوانانرا تبیین میکنند. پیشنهاد این پژوهش برای سیاستگذاران حوزه فرهنگی، طراحی، تقویت و دسترسیپذیری آسان و ارزان برنامهها و بازیهای رایانهای متناسب با ساختار فرهنگی ـ اجتماعی جامعه ایرانی ـ اسلامی در فضای مجازی برای نوجوانان است.
مقاله پژوهشی
رحمان سعیدی؛ سیدرضا نقیبالسادات؛ علیرضا حسینی پاکدهی؛ رحیم نریمانی
چکیده
پژوهش پیشرو درصدد تدوین مدل مطلوب روابط عمومی ایرانی اسلامی بوده است. از این منظر از روش تحقیق آمیخته کیفی و کمی استفاده شد. در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه استاندارد و روش نمونهگیری هدفمند با 15 نفر از خبرگان و نیز تحلیل مضمون و از نوع روش شبکه مضامین مدل مفهومی مطلوب روابط عمومی ایرانی اسلامی تدوینشد. جهت احتساب اعتبار و پایایی ...
بیشتر
پژوهش پیشرو درصدد تدوین مدل مطلوب روابط عمومی ایرانی اسلامی بوده است. از این منظر از روش تحقیق آمیخته کیفی و کمی استفاده شد. در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه استاندارد و روش نمونهگیری هدفمند با 15 نفر از خبرگان و نیز تحلیل مضمون و از نوع روش شبکه مضامین مدل مفهومی مطلوب روابط عمومی ایرانی اسلامی تدوینشد. جهت احتساب اعتبار و پایایی مضامین و نیز مدل احصاء شده به ترتیب از روش ارزیابی به شیوه ارتباطی و نیز ضریب توافق پایایی استفاده شده است. در بخش کمی به منظور برازش مدل، دادههای پژوهش از روی 66 نفر از کارکنان و مدیران چهار روابط عمومی نهادهای انقلابی که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و نیز روش نمونهگیری طبقهایی نسبتی انتخاب شده بودند؛ گردآوری گردید. یافتههای کیفی پژوهش نشان داد که مدل مطلوب روابط عمومی ایرانی اسلامی از 4 مضمون فراگیر مدیریتی، محتوایی، الکترونیکی و سرمایه اجتماعی به اشباع نظری رسیده است و آنگاه نگاره شبکه مضامین ترسیم شد. یافتههای پژوهش کمی در بخش تحلیل توصیفی نشان داد که میزان شاخص کل روابط عمومی مطلوب ایرانی اسلامی در میان چهار نهاد انقلابی در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. دوماً یافتههای پژوهش کمی در بخش تحلیل استنباطی و از نوع تحلیل عاملی تأییدی نشان دادند که مدل آزمون شده (بازتولید شده) روابط عمومی مطلوب ایرانی اسلامی از همانندی و برازش مطلوبی با مدل مفهومی برخوردار است.
مقاله پژوهشی
زهرا شاکری؛ وحید موسیپور؛ سهیلا نورعلی
چکیده
اجراکنندگان آثار ادبی و هنری (ازجمله بازیگران و خوانندگان)، مانند هر مالک فکری دیگری حق بهرهبرداری از اجرای هنری خود را دارند. آنها میتوانند شخصاً از این حق بهرهبرداری کنند یا از طریق قرارداد، اجازه بهرهبرداری آن را به دیگری اعطا نمایند یا اساساً حقوق خود را به دیگری انتقال دهند. قراردادهای مذکور معمولاً با مسائل حقوقی مانند ...
بیشتر
اجراکنندگان آثار ادبی و هنری (ازجمله بازیگران و خوانندگان)، مانند هر مالک فکری دیگری حق بهرهبرداری از اجرای هنری خود را دارند. آنها میتوانند شخصاً از این حق بهرهبرداری کنند یا از طریق قرارداد، اجازه بهرهبرداری آن را به دیگری اعطا نمایند یا اساساً حقوق خود را به دیگری انتقال دهند. قراردادهای مذکور معمولاً با مسائل حقوقی مانند مشخص نبودن ماهیت عقد، موضوع انتقال حقوق اجراکننده به تولیدکنندگان و قید مباشرت اجراکننده روبرو هستند و بنابراین، روشن نبودن این امور در بسیاری قراردادها میتواند بهرهبرداری از اجرای اثر ادبی و هنری را در هالهای از ابهام قرار دهد. افزون بر اینکه مطالعات نشان میدهد اجراکنندگان آشنایی چندانی با حقوق خود ندارند. خلاقانه بودن اجراهای هنری و مبتنی بودن اجراها بر شخصیت مجری خود از عناصری هستند که قراردادهای اجرا را از سطح قراردادهای کارگر و کارفرمایی ارتقا میدهند و با مانع حقوقی برای تحقق عقد بیع یا اجاره مواجه میشود. مسئله پژوهش پیشرو آن است که آیا قراردادهای اجراکنندگان، ماهیت و مقررات ویژهای میطلبند؟ این قراردادها چه ویژگیهایی باید داشته باشند؟ پژوهش کنونی با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی و از طریق ابزار کتابخانهای و میدانی به گردآوری اطلاعات میپردازد و تلاش میکند ضمن بررسی حقوق هنرمندان اجراکننده و یافتههای بهدستآمده از طریق پرسشنامه و مصاحبه با اجراکنندگان شهر تهران، به ارزیابی و تحلیل این قراردادها بپردازد و سرانجام نتیجهگیری مینماید که قراردادهای هنرمندان اجراکننده اگرچه در بسیاری موارد تابع قواعد عمومی است اما در پارهای موارد نیاز به مقررات ویژهای دارد که هدف از آن، تعدیل روابط میان هنرمندان اجراکننده و تولیدکنندگان و نهایتاً رفاه بیشتر عموم مردم است.
مقاله پژوهشی
فرهاد سراجی؛ سعید شریفی رهنمو؛ اصحاب حبیبزاده
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی انگیزههای دانشآموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر همدان در استفاده از شبکههای مجازی اجتماعی بود. این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی و طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی با بیست نفر از دانشآموزان که با استفاده از روش نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شده بودند، مصاحبه عمیق صورت ...
بیشتر
هدف این پژوهش، شناسایی انگیزههای دانشآموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر همدان در استفاده از شبکههای مجازی اجتماعی بود. این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی و طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی با بیست نفر از دانشآموزان که با استفاده از روش نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شده بودند، مصاحبه عمیق صورت گرفت. سوالات مصاحبه حول انگیزههای استفاده نوجوانان از شبکههای اجتماعی بود که با استفاده روش پنج مرحلهای اسمیت تحلیل شد. سپس بهمنظور بسط دامنه یافتهها با استفاده از روش توصیفی و پیمایشی، پرسشنامه محقق ساخته 23 سؤالی بین 300 نفر از دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه توزیع شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات هفت نفر از متخصصان شبکههای اجتماعی مجازی و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرانباخ به میزان 88/0r= محاسبه گردید. یافتهها نشان میدهد، دانشآموزان برای کسب اطلاعات جدید، سرگرمی و تفریح، ارتباط و تعامل با دیگران و خود ابرازی از شبکههای اجتماعی مجازی استفاده میکنند. همچنین انگیزههای دانشآموزان در استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی به ترتیب اولویت کسب اطلاعات، سرگرمی، ارتباط و تعامل و خودابرازی است.