پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطاتفصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات2008-8760162920150601Survey of Satisfaction Scale 22nd Quran International Exhibition’s visitorsبررسی میزان رضایتمندی بازدیدکنندگان بیست و دومین نمایشگاه بینالمللی قرآن73310431FAسیدجواد صالحیعضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه شیرازبرزین ضرغامیعضو هیئت علمی جهاد دانشگاهیفاطمه پورقاسمدانشجوی دکتری ترویج کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاهJournal Article20140823This research being implemented based on assessment of visitors satisfaction from 22nd international Quran exhibition which being considered within descriptive –surveying groups in information classification approach. Statistical society includes visitors which being used as sample method because of large crowded of visitors in exhibition hall (approximately 4242 persons). Empirical methods proof its reliability amongst some university professors and its validity through Cornbrash’s \ alpha. The result represents that average satisfactions is intermediate to high among universities, internationals, written texts, ceremonies, Childs and adolescents, Islamic council, digital media , fine art, scientific sector, female sector, public relation, education and Quran writer According result, visitors were satisfied from Quran culture, Quran reciting development, moreover the booth guide and size was suitable meanwhile the time and date was appropriate but the publicity and the Varity of product was low to intermediate in exhibition hall.پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان رضایتمندی بازدیدکنندگان از بیست و دومین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم صورت گرفت که از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات در گروه تحقیقات توصیفی ـ پیمایشی قرار میگیرد. جامعه آماری شامل تمام بازدیدکنندگان بیست و دومین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم بود که به علت حجم زیاد جامعه مورد بررسی از نمونهگیری در دسترس استفاده شد (4242 نفر). ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط تعدادی از اساتید دانشگاه و میزان پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (84/0). نتایج نشان داد که میانگین رضایت بازدیدکنندگان از بخشهای دانشگاهیان، بینالملل، آثار مکتوب، محافل و مراسم، کودک و نوجوان، تشکلهای قرانی، رسانههای دیجیتال، فعالیتهای هنری، بخش علمی، بخش بانوان، روابط عمومی، بخش قرآننویسان، آموزش و پرورش، حوزویان و خادمان قران در حد متوسط به بالا بوده است. براساس نتایج، بازدیدکنندگان از نقش نمایشگاه در گسترش فرهنگ قرآن و قرآنخوانی، شیوه برخورد و راهنمایی مسئولان غرفهها، ساعات برگزاری نمایشگاه و اندازه غرفهها در حد متوسط تا زیاد رضایت داشتند. اما رضایت از محل قرارگیری غرفهها در نمایشگاه، محل برگزاری نمایشگاه، میزان تبلیغات صورت گرفته و تنوع محصولات ارائهشده در نمایشگاه بین کم تا متوسط بوده است.https://www.jccs.ir/article_10431_b3c646e45182dcf290bfc12880df5d67.pdfپژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطاتفصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات2008-8760162920150601Effect of Religiosity on Muslims’ Perceptions of Islamic Advertisementتأثیر دینداری بر ارزیابی مخاطبان از آگهیهای بازرگانی اسلامی355010432FAعباس ناصری طاهریاستادیار دانشکده ارتباطات دانشگاه صدا و سیماJournal Article20140405Islam has sets of laws, rules, values and norms that ritualistically and symbolically influence both attitude and behavior of Muslim consumers. Therefore Muslims degree of religiosity should moderate their perceptions of advertisements which carry Islamic symbol. To test this moderating effect of religiosity, this experimental study examined the Malaysian Muslims women attitude toward advertisement portraying spokesperson with Islamic symbol of hijab. A total of 120 UPM female undergraduate students participated in four groups of experiment. Participants in each group were exposed to four different advertisements. Three of these advertisements portray a spokesperson without hijab and one advertisement portrays a spokesperson with hijab. Findings revealed that Islamic symbol of hijab significantly influences advertising evaluative efficacy and degree of religiosity positively moderates participants’ attitude toward advertisement, attitude toward brand, and purchase intention. Furthermore, the results revealed that this effect is not contingent upon or interlinked with the type of advertised product. اسلام مجموعهای از قوانین، مقررات، ارزشها و هنجارهاست که بهصورت آیینی و نمادین بر نگرش و رفتار مصرفی مسلمانان تأثیر میگذارد. ازاینرو، میزان دینداری مسلمانان میتواند ارزیابی آنان را از آگهیهای بازرگانی که حامل نمادی اسلامی است تعدیل کند. برای آزمون این تأثیر تعدیلکننده مثبت، پژوهشی آزمایشگاهی انجام شد تا تأثیر دینداری را بر نگرش مصرفکنندگان مالزیایی مسلمان به آگهیهای بازرگانی را بررسی کند که در آن زنان باحجاب کالا تبلیغ میکنند. 120 دانشجوی زن مسلمان دانشگاه دولتی یوپیام مالزی درچهار گروه در این پژوهش آزمایشگاهی شرکت کردند. آزمودنیها در هر گروه، چهار آگهی بازرگانی را که یکی از آنها بهوسیله یک زن باحجاب و سه آگهی دیگر با استفاده از زنان بیحجاب تولید شده است تماشا کردند. سپس دیدگاه آزمودنیها درباره هریک از این آگهیها با استفاده از پرسشنامه سنجیده و پاسخها با استفاده از آزمون تحلیل چند متغیره کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد استفاده از زن باحجاب در تبلیغ کالا بهگونة موثری بر ارزیابی آزمودنیها از آگهی بازرگانی، نام تجاری کالای تبلیغشده و قصد خرید اثر گذاشته است و میزان دینداری آزمودنیها نیز نقش تعدیلکننده مثبتی در این فرایند داشته است. افزون براین، یافتهها نشان داد که این تأثیر با نوع کالای تبلیغشده ارتباطی ندارد.https://www.jccs.ir/article_10432_870ce233a565470ade3bf41feaa7cdca.pdfپژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطاتفصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات2008-8760162920150601Communicative Silence in Shams lyricsسکوت ارتباطی در غزلیات شمس517210433FAحسن حیدریدانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراکیداله رحیمیدانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراکJournal Article20140530Communicative silence is one of the new discussions that have been studied in different texts of literal linguistics. This paper regarding to the roles and functions that Roman jacobson deems necessary for each of verbally communicative elements, investigates eloquent silence and its functions in Shams lyrics as an absent meaningful element that remains a trace of it.
The question of this research is the kind and function of those six types of silence in contrast to speech and its purpose is to find those techniques that Maulavi uses as silence to effect on receivers in order to express appoint by avoiding of saying that to have a successful relationship.
Studies indicated that silence in maulavi's speech has different methods and functions and has a major role to activate audiences.سکوت ارتباطی و کارکرد آن از مباحث نوینی است که در زبانشناسی ادبی برای مطالعه و بررسی متون مختلف به آن توجه میشود. این مقاله باتوجه به نقشها و کارکردهایی که رومن یاکوبسن برای هرکدام از عناصر ارتباطی کلام لازم میداند، به بررسی سکوت بلیغ و کارکردهای آن در غزلیات شمس بهمنزلۀ عنصر غیابی معنادار که ردّی از آن باقی میماند، میپردازد. پرسش این پژوهش چگونگی عملکرد نقشهای ششگانۀ سکوت در برابر گفتار است و هدف آن دستیافتن به شگردهایی است که مولوی بهواسطۀ سکوت و خاموشی برای اثرگذاری بر مخاطبان به کار میگیرد تا چگونه گفتن مطلبی را بهواسطۀ نگفتن آن برای ایجاد ارتباط موفق مطرح کند. مطالعه نشان میدهد که سکوت در سخن مولوی شیوهها و کاربردهای گوناگون دارد و در فعالسازی مخاطب نقش مهمی ایفا میکندhttps://www.jccs.ir/article_10433_8227b40ec5aa258a8e731cedc766ddb5.pdfپژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطاتفصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات2008-8760162920150601A Study on Membership Categorization of BBC Persian TV:
(A Discourse Analysis Approach towards Pargar Programs, focusing on Religious Subjects)بررسی شیوههای طبقهبندی اعضا در تلویزیون بیبیسی فارسی: رویکردی تحلیل گفتمانی به برنامههای متمرکز بر موضوعهای دینی «پرگار»739910434FAمحمدمهدی فرقانیدانشیار علوم ارتباطات اجتماعی؛ دانشگاه علامه طباطباییحسین بصیریان جهرمیدکترای علوم ارتباطات اجتماعی؛ دانشگاه علامه طباطبایی؛ مدرس و پژوهشگر . این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی«تحلیل گفتمان انتقادی و مخاطب برنامه تلویزیونی پرگار» است که در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انجام شده است.0000-0001-9900-0382سارا مهدویکارشناس ارشد تبلیغ و ارتباطات فرهنگی؛ دانشگاه سورهJournal Article20121022Membership Categorization, first explored as a term by Harvey Sacks in the mid-1960s. The primary efforts of Sacks led to present the Membership Categorization Devices (or MCDs), in which the categories and their characteristics introduced. This article, studies the procedures of Membership Categorization as a discourse analysis approach, towards Pargar Programs, focusing on Religious Subjects broadcasted from BBC Persian during 2010 to 2012, trying to find key points of Sacks’ work in combination with Norman Fairclough's semantics of three levels of description, interpretation and explanation. Findings show that just around one of the three words which representing Islam, were relatively positive, while the two of them, were negative and usually based on anti-Islamic stereotypes. Critical Discourse Analysis (CDA) of these programs emphases on one episode (Islam Nature) also shows that Pargar represented Islam as a religious of violence, putrefaction, untruth, anti-modernism, and anti human rights.طبقه بندی اعضا[1]، اصطلاحی است که ابتدا هاروِی ساکس[2] در اواسط دهة 1960 مطرح کرد. کوششهای اولیة ساکس به ارائة طرح اولیهای از ابزار طبقه بندی اعضا (MCD)[3] انجامید که در آن به خودِ طبقهها و ویژگیهایشان پرداخت. مقالة حاضر، با هدف بررسی شیوههای طبقهبندی اعضا بهمثابه رویکردی تحلیل گفتمانی، با بررسی برنامههای متمرکز بر موضوعهای دینی پرگار که در فاصلة سالهای 1389 تا 1392 از تلویزیون بیبیسی فارسی پخش شدهاند، تلاش میکند عناصر کلیدی کار ساکس در پیوند معناشناسانه با الگوی سهمرحلهای نورمن فرکلاف[4] را، توصیف، تفسیر و تبیین کند. نتایج بدستآمده، گویای آن است که تنها در حدود یکسوم واژهها و تعابیر استفادهشده برای اسلام بهنسبت مثبت بوده و دوسوم دیگر، منفی و در بسیاری از مواقع مبتنیبر کلیشههای ضداسلامی بوده است. تحلیل گفتمان انتقادی این برنامهها با محوریت برنامة ذات اسلام نیز نشان داد که پرگار، اسلام را بهطورعمده دین خشونت، تحجر، ناراستی، ضدمدرنیسم و ناقض حقوق بشر معرفی کردهاست. <br clear="all" /> [1]. Membership Categorization [2]. Harvey Sacks [3]. Membership Categorization Devices [4]. Norman Faircloughhttps://www.jccs.ir/article_10434_17fdeca91d7e87f58e22562c9f73b7a0.pdfپژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطاتفصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات2008-8760162920150601Explanation of a Model for Media's Function Concerning Islamic Valuesتبیین الگوی عملکرد رسانه در راستای تقویت کارکردهای خانواده اسلامی13314810436FAزهره خوشنشیناستادیار دانشگاه خوارزمیJournal Article20140801It is noted in the holy Quran that "God desired to give the feel of peace to the kinds of human been who lives within family as wife or husband". This is the best way to think the importance of family as an institution in each society and it could present the main dimensions of family as individual or social presence. Each family around the world has the special way of treating their children and contact others based on accepted values and norms of their societies. The values In Islamic society have special instructions. These orders and instructions are applicable through families. This paper aims at study Media’s functions as explanation and promotion of family values from Islamic viewpoint as well as fulfilling the desires of audiences. In this paper, by gathering data through documentary research method and analyzing many sources and existing researches tried to define a model for media to fulfill the desires of audiences effectivelyازمنظر قرآن کریم، حکمت تشکیل خانواده رسیدن به آرامش روانی است. برایناساس در سوره شریفه روم بیان شده که « ...از نشانههای او این است که از جنس خودتان همسری آفرید تا در کنارش آرام گیرید...(آیه21)» .این مطلب به بهترین شکلی به ابعاد اجتماعی و فردی خانواده اشاره دارد. سبکی که خانواده برای تعامل با فرزندان انتخاب میکند بر انتخاب ارزشهای ایشان و همچنین از جمله حقوق فرزندان، به ایشان در تشکیل خانواده کمک میکند. این امر بهطور طبیعی با تأکید بر ارزشهای اسلامی تدوین میشود و بیانگر ارتباط دو جانبه کارکردها و تقویت ارزشهاست. کارکردهای رسانه در تبیین و ترویج ارزشهای خانواده از دیدگاه اسلام در کنارِ کارکردهای رسانه در تأمین نیاز مخاطبان قابل بررسی است. این مقاله با تکیه بر پژوهش اسنادی به جمعآوری اطلاعاتی در مورد عملکرد رسانههای داخلی بهویژه تلویزیون در تقویت کارکردهای خانواده اسلامی پرداخته است و با نگاهی تحلیلی بر حجم گستردهای از منابع و تحقیقات موجود، تلاش شده تا الگویی برای کارآیی مؤثر رسانهها در تأمین نیاز مخاطبان تعریف شود.https://www.jccs.ir/article_10436_3eff92e2ec4002c52368955d7cefdf9c.pdfپژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطاتفصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات2008-8760162920150601A Philosophical Approach to Urbanرویکردی فلسفی به فضا و سیمای شهر14916610437FAمرضیه پیراوی ونکدکترای فلسفه، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهانJournal Article20131122Urban visage is the language of city; the language that is the indicator of human’s perception or thinking of being in the world. "Building" is the symbolic and creative disclosure of thinking that reveals the approach of humans towards life in the world, and his or her view to the world and place. Contravention of the authentic meaning of a Building- that is dwelling, peace, intimacy, ensconcing, protection – involves contemporary human in the crisis of being "homeless" and insecure. Because of this crisis, contemporary human is alien or unfamiliar with his or her urban space even in his or her own city. Only when urban visage (face) is appropriated with content of the city (culture, beliefs, creeds,…) we have urban space. In this situation every element in the urbanization can bring familiar and meaningful feelings for citizens. Reflections on the authentic meaning of Building, place, space may present proposed pattern for authentication to urban face, the face that is language.چهرة شهر، زبان شهر است؛ زبانی که نشانگر تلقی یا تفکر انسان از هستی و جهان است. «ساختن» که بروز نمادین و خلاقانة اندیشیدن است، نحوة وجود انسان در جهان و نگاه او به عالم و مکان را آشکار میسازد. شهرسازی و معماری بهمثابه بروز نمادین تفکر در قالب مادی و عینی در دورههای مختلف تاریخی با ایجاد تغییر در تلقی انسان از جهان و مکان دستخوش تغییر و تحول شده است. عدول از معنای اصیل کلمة «ساختن» و «بنا کردن» که به معنای سکونت، آرامش و قرار، الفت، اُنس و محافظت است، انسان معاصر را چنان دچار بحران «بیمکانی» و «بیخانمانی» (احساس عدم امنیت و آرامش) کرده که حتی در شهر و دیار خویش با فضای شهر خود بیگانه و ناآشناست. تنها زمانی میتوانیم از فضای شهری به معنای واقعی برخوردار باشیم که ظاهر و چهرة شهر متناسب با معنا و باطن (یعنی فرهنگ، باورها و عقاید) شکل گیرد تا بتواند برای تکتک افراد احساس آشنایی و معناداری را ایجاد کند. تأمل در معنای اصیل «ساختن» و «مکان» میتواند ارائهدهندة الگوی پیشنهادی بهمنظور اصالت بخشیدن به سیمای شهر در راستای معناداری (دلالتگری) و زبانی بودن آن باشد.
این مقاله با نگاهی پدیدارشناسانه سعی در خوانش سیمای شهر بهمثابه زبان شهر دارد.https://www.jccs.ir/article_10437_073bdf60d0a006ba36ba29f8bc44d3ef.pdfپژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطاتفصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات2008-8760162920150601Angel representation in the media, according o Islamic doctrineبازنمایی فرشته در رسانه براساس آموزههای اسلامی16718710438FAاسدالله غلامعلیدانشجوی دکتری پژوهش هنر. دانشکده هنر و معماری. دانشگاه تربیت مدرساصغر فهیمیفرمدیر گروه پژوهش هنر. عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری. دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20140522Angels and their nature have been attractive and questionable to human being in all ages. This attractiveness is not just because angels could not be seen by ordinary people as other components of the invisible world are being seen, but there are other reasons. Most important reason is the role of angels in existence world and their relations with mans worldly and Hereafter life. However, representation of angels in the western media contradicts Islamic truth and doctrine; but because of Magical power of the media has great effect on Public opinion.
This paper has tried to analyze angels’ feature in national media according Islamic doctrine and suggest some practical and applied solutions for representing angels in the media.
Results indicated that, media producers should be fully aware of the concept and doctrine of Islam In addition to technical affair of the media.
در همه اعصار، فرشتگان و ماهیت آنها برای انسان، جذاب و پرسش برانگیز بوده است. این جذابیت تنها به این دلیل نیست که بشر نمیتواند ملائک را همچون دیگر ارکان عالم مشاهده کند، بلکه دلایل دیگری را نیز در خود دارد. از مهمترین این دلایل نقش فرشتگان در جهان هستی و ارتباط آنها با زندگی دنیوی و اُخروی آدمی است. بازنماییِ فرشتگان در رسانههای غربی، با حقیقت و آموزههای اسلامی مغایرت دارد، ولی متأسفانه بهدلیل قدرت جادویی رسانه، تأثیرات فراوانی بر اذهان عمومی گذاشته است.
این پژوهش تلاش دارد براساس آموزههای اسلامی سیمایِ فرشتگان را در رسانه ملّی تحلیل کند و همچنین راهکارهای عملی و کاربردی را در چگونگی بازنمایی فرشتگان در رسانه را پیشنهاد کند. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان میدهد که اهالی رسانه باید همانطورکه به امور فنی رسانه تسلط داشته باشند، به مفاهیم و آموزههای اسلامی نیز واقف باشند.https://www.jccs.ir/article_10438_f74489cfa8876aabffd367c2846b8d3e.pdfپژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطاتفصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات2008-8760162920150601Tatbir, Superstitious or Mourning?قمهزنی؛ عزاداری یا خرافه؟18921410439FAاحمدعلی قانعاستادیار دانشگاه امام صادق(ع)محمدرضا فتحالله بیاتیدانشجوی کارشناسی ارشد فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع)Journal Article20140728The epic of Ashoura in Karbala is one of the eternal epics of creation. This epic has been created by Allah the almighty for guidance of human. Mourning for Imam Hussein (Pbuh) is for reviving this epic. Although the quality and quantity of this mourning is different in every time and place but it should not disagree with wisdom and traditions. In this paper we introduced using of the Tatbir (Qamazani) as an act which wise people are not agree with. And there is no tradition or any historical evidence to confirm it. We narrated the verdicts of many Jurists in this ground for condemning this action. This action can be a pretext for the enemies of Islam for propaganda against Islam and Shiite thought..حماسه عاشورا در کربلا از حماسههای جاودان خلقت است که در راستای هدایت انسانها توسط خداوند متعال در خلال اختیار انسانها طراحی شده است و عزاداری احیای این حماسه انسان ساز است. اگرچه مصادیق عزاداری توسط عرف مردم در هر عصر تعیین میشود، اما این عرف نباید با اصول و مبانی عقلی و نقلی تعارض داشته باشد. در این مقاله قمهزنی بهمنزله روشی که نه تنها عرف اندیشمندان آن را تأیید نمیکنند، بلکه عمل بدعت و خرافی که هیچ دلیل استواری آن را حمایت نمیکند معرفی میشود. شبه ادلهای که طرفداران اندک این عمل برای خود دارند معرفی شده و مورد نقد قرار میگیرند و ادلّه فقهای عظام مبنی بر بدعت بودن، مصداق اضرار و ایذاء نفس، وسیله وهن و تضعیف مذهب و دین و سوءاستفاده دشمنان بهمثابه ادله حرمت این عمل معرفی شده است. کلمات و فتاوی جمع قابل توجهی از فقهای حال و گذشته بهمنزله مؤید این فتوی آورده شده و در نهایت به انعکاس این عمل خرافی در سایتها و فیلمها و رسانههای دشمنان پرداخته میشود.https://www.jccs.ir/article_10439_e59ddae405fb097f6353d279017cece2.pdfپژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطاتفصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات2008-8760162920150601Women Social Interactions and Cover
Visual reading of representing women veil
In private & public places at Iranian Classic Paintingsتعاملات اجتماعی و پوشیدگی زنان «خوانش بصری بازنمایی پوشش زنان، در فضاهای خصوصی و عمومی در نگارههای اصیل ایرانی»10113238965FAسیده راضیه یاسینیعضو هیات علمی0000-0002-8023-5752Journal Article20150809The way of visual representing women cover in private & public communities by considering religious culture of Islam & Islamic Iranian literature at Iranian paintings (miniatures) is the subject of this paper. The research method is reading common signs in miniatures hypertexts and analyzing their intertextuality to find the functions of lingual system & the context of miniatures on the women veil. In this approach, each painting includes a cohesive lingual system which combined signs of visual art, literal discourse & religious teachings. Simultaneous presence of these text in Iranian paintings, obliged transtextual analysis as comprehensive reading at comprehending these paintings. Thus selected works were analyzed based on this method. The sample was selected purposively and the reflection of women veil in public & private communities and the kind of their social presence were considered at reading paintings. The main question of this paper is: by considering women veil, how the social interactions of women have been represented at Iranian paintings? Is the way of visual representing women veil at miniatures is dependent on their location in public & private places? The findings of paintings analysis shows that women images at Iranian paintings include an intimate concealing which is not so much dependent on the women presence in public or private places and the women have been imaged at both places by religious advised veil.چگونگی بازنمایی بصری پوشش زنان در اجتماعات خصوصی و عمومی، با نظر به فرهنگ دینی اسلام و ادبیات ایران اسلامی در نگارههای ایرانی موضوع این مقاله است. روش تحقیق، خوانش نشانههای مشترک در زِبَرمتن نگارهها و تحلیل بینامتنی آنها، به منظور دریافت کارکرد نظام زبانی و موقعیت زمانی مربوط به آنها در خصوص پوشش زنان در نگارهها بوده است. در این رویکرد، هر نگاره دارای نظام زبانی به هم پیوستهای تلقی شد که نشانههایی از هنر تصویری، کلام ادبی و نیز آموزههای دینی در آن به تجمیع رسیده بود. تداخل همزمان این متون در آثار نگارگری، تحلیل ترامتنی را به عنوان خوانشی فراگیر در فهم معنای نگارهها اقتضا کرد و از اینرو آثار منتخب بر این مبنا تحلیل شدند. نمونهها به طور هدفمند انتخاب شدند و در خوانش آنها، چگونگی بازتاب تصویر پوشش زنان در اجتماعات عمومی و خصوصی و نوع حضور اجتماعی زنان مد نظر قرار گرفت. <br /> پرسش اصلی آن بود که تعامل اجتماعی زنان در نگارهها با توجه به متغیر پوشش، چگونه بازنمایی شده است و آیا نوع بازتولید تصویری از پوشش زنان در نگارهها، به موقعیت مکانی آنها در فضاهای عمومی یا خصوصی مرتبط است؟ نتایج تحلیل آثار نشان داد که تصویر زنان در نگارهها، واجد مستوری ذاتی است که ارتباط چندانی با حضور ایشان در فضای عمومی یا خصوصی ندارد و زنان در هر دو فضا، با رعایت حدود پوشش توصیه شده به نمایش درآمدهاند.https://www.jccs.ir/article_38965_5f2afa17da9ba9ae4a6872dffc0d8eeb.pdf