نجمه کاظمی؛ سید مجید امامی؛ پروین بهارزاده
چکیده
تمایل فطری انسانها به داشتن نگاه معنادار به جهان اطراف و فرار از پوچی موجب شده دین به عنوان عاملی برای معنابخشی به زندگی، نگرشی جدید و معنادار به زندگی را پدید آورد. این رهیافت با ارائه تفسیری نوظهور از انسان و دین و نیز ارتباط آن دو، درصدد شناخت انسان و ابعاد دین از بینش و اعتقادات تا رفتار و عادات و آداب دینی است. مناسک دینی به مثابه ...
بیشتر
تمایل فطری انسانها به داشتن نگاه معنادار به جهان اطراف و فرار از پوچی موجب شده دین به عنوان عاملی برای معنابخشی به زندگی، نگرشی جدید و معنادار به زندگی را پدید آورد. این رهیافت با ارائه تفسیری نوظهور از انسان و دین و نیز ارتباط آن دو، درصدد شناخت انسان و ابعاد دین از بینش و اعتقادات تا رفتار و عادات و آداب دینی است. مناسک دینی به مثابه عاملی جهت ارتباط و اتحاد افراد، نقش تعیین کنندهای در ساختار هویتی-فرهنگی- اجتماعی را دارا بوده است. سوره مبارکه حج به عنوان کانون تمرکز مناسک قرآنی، دربرگیرنده گزارههای دینی فرهنگساز در ابعاد مختلف همچون: سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... بوده که هریک ریشه در ظهورات و بطون آیات داشته است. بر اساس این مهم پژوهش حاضر باهدف استخراج آموزههای فرهنگی مناسک، با روش تحلیلی-توصیفی و تکیه بر رویکرد استنطاقی، درصدد تحلیل کارکردی آموزههای فرهنگی این سوره و تبیین تقابل کارکردی منسک حج با دوران جاهلیت بوده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن بوده که در سوره حج، با گزارههای مفهومیِ اصلاح آسیبها و انحرافات فرهنگی مناسک مواجهیم که در رأس این اصلاحات بازگرداندن تقوا به مثابه اتحاد دنیاداری و دینداری به مناسک مورد توجه قرار گرفته شده است.
سیاستگذاری ملی ارتباطی، فرهنگی و رسانهای
شهلا باقری؛ ابراهیم حاجیانی؛ مهدی نوید ادهم؛ محمد حسین زاده
چکیده
سیاستگذاری در مورد آموزش زبانهای قومی و محلی مانند هر موضوع دیگری نمیتواند تنها با تکیه بر رهنمودهای ارزشی و هنجاری و بدون توجه به اقتضائات محیط و ملاحظات راهبردی باشد. برای این منظور پژوهشی با هدف شناسایی عوامل پیشران و بازیگران تأثیرگذار در موضوع آموزش زبانهای قومی و محلی در ایران صورت گرفت. برای شناسایی عوامل پیشران از روش ...
بیشتر
سیاستگذاری در مورد آموزش زبانهای قومی و محلی مانند هر موضوع دیگری نمیتواند تنها با تکیه بر رهنمودهای ارزشی و هنجاری و بدون توجه به اقتضائات محیط و ملاحظات راهبردی باشد. برای این منظور پژوهشی با هدف شناسایی عوامل پیشران و بازیگران تأثیرگذار در موضوع آموزش زبانهای قومی و محلی در ایران صورت گرفت. برای شناسایی عوامل پیشران از روش «تحلیل اثرات متقابل» با استفاده از نرمافزار میکمک و برای «تحلیل بازیگران» از نرمافزار مکتور بهره جستیم. به عنوان مهمترین نتایج: برای پیشگیری از فرو افتادن گروه مهم «فعال قومی» در ائتلاف مخالفان نظام سیاسی؛ برای تداوم همراهی گروه «همگرای خواهان افزایش سهم قومی»؛ و همچنین برای خنثی نمودن عوامل «ملتسازی قومی» و «واگرایی قومی»، پیشنهاد میشود سیاستگذار بیعملی نسبی خود در موضوع آموزش زبانهای قومی و محلی را کنار گذاشته و با اقدامی سنجیده کنترل میدان را بهدست بگیرد. لیکن برنامه آموزشی زبان و ادبیات قومی و محلی به هیچ عنوان نباید واجد ویژگیهای «فراگیری» و «معیارسازی» که مطالبه اصلی «مبارزان قومی» با هدف ملتسازی است، باشد. در مقابل برنامه آموزشی مطلوب میبایست «نخبهگرایانه»، با هدف شناسایی و شکوفا نمودن استعدادها و ناظر به حفظ گونههای مختلف زبانهای بومی به عنوان میراث زبانی کشور و به دور از تأثیرپذیری از گونههای خارجی باشد.
فرهنگ، ارتباطات و جامعه
نصیبه اسمعیلی؛ محمد جلال عباسی شوازی
چکیده
با توجه به کاهش باروری درسالهای اخیر و همزمانی آن با تغییرات نگرشی و فرهنگی مقاله حاضر بررسی و پیشبینی رفتار باروری زنان استان تهران با استفاده از مدلسازی عامل بنیان و تمرکز بر رویکرد فرهنگی در قالب سناریوهای تغییر نگرش به سقط جنین، اهمیت دینداری و تاثیر وسایل ارتباط جمعی را مورد توجه قرار میدهد. در ساخت مدل عامل بنیان دادههای ...
بیشتر
با توجه به کاهش باروری درسالهای اخیر و همزمانی آن با تغییرات نگرشی و فرهنگی مقاله حاضر بررسی و پیشبینی رفتار باروری زنان استان تهران با استفاده از مدلسازی عامل بنیان و تمرکز بر رویکرد فرهنگی در قالب سناریوهای تغییر نگرش به سقط جنین، اهمیت دینداری و تاثیر وسایل ارتباط جمعی را مورد توجه قرار میدهد. در ساخت مدل عامل بنیان دادههای تهیّه شده در طرح بررسی تحولات باروری (1396) مورد استفاده قرار گرفت. فرآیند پیادهسازی عاملها و اجرای شبیهسازی در نرم افزار انی لاجیک انجام شد. نتایج شبیه سازی، میزان باروری کل زنان استان تهران را 06/1 فرزند در سال 1408 پیشبینی مینماید. در بخش دیگری از شبیهسازیها با فرض سناریوهای افزایش و کاهش اهمیت دینداری زنان این عدد به ترتیب به مقادیر 07/1 و 03/1 فرزند میرسد. درصورت تحقق سناریوی افزایش و کاهش نگرش مثبت به سقط جنین میزان باروری به ترتیب اعداد 07/1 و 02/1 فرزند را به خود اختصاص خواهد داد و اگر افزایش آگاهی و اقناع سازی توسط رسانه های جمعی نیز در نظرگرفته شود میزان باروری کل به 16/1 فرزند خواهد رسید. البته با توجه به افزایش سواد و آگاهی جامعه هدف و نیاز به برنامه ریزی مبتنی بر شواهد علمی، رسانه زمانی می-تواند به عنوان بازویی توانا در راستای سیاستهای افزایش باروری کارآمد باشد که نخبگان متخصص نسبت به آن اقناع شده و با مخاطبین گفتمان اقناعی داشته باشند. این مهم باید همواره مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان قرار گیرد.
ژیلا حیدری نقدعلی؛ محمد جاودانی؛ امین باقری کراچی؛ جهانگیر زر
چکیده
هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی چهارچوب سواد فرهنگی معلمان دوره ابتدایی بود که با رویکرد آمیخته از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. مشارکت-کنندگان بالقوه بخش کیفی، متخصصان دانشگاهی در سال تحصیلی 1399 بودند که تعداد11 نفر به شیوه هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب ...
بیشتر
هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی چهارچوب سواد فرهنگی معلمان دوره ابتدایی بود که با رویکرد آمیخته از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. مشارکت-کنندگان بالقوه بخش کیفی، متخصصان دانشگاهی در سال تحصیلی 1399 بودند که تعداد11 نفر به شیوه هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. اصالت و صحت داده ها در بخش کیفی با استفاده از زاویه بندی تحلیلی و بررسی قابلیت اعتمادپذیری داده های پژوهش تامین شد. برای تحلیل دادههای کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در بخش کمی، از تحلیل عامل تاییدی برای روایی و از ضریب آلفای کرونباخ برای تایید پایایی استفاده شد. یافتههای بخش کیفی شامل 1020گزاره مفهومی اولیه و 3 مولفه اصلی و ده ملاک و 85 نشانگر بود که با ترسیم روابط بین آنها، چهارچوب مفهومی سواد فرهنگی معلمان شکل گرفت. در پایان بخش کیفی، بر اساس چهارچوب اولیه حاصل از این بخش،پرسشنامهای تنظیم و با استفاده از آن، نظر 200 نفر از معلمان دوره ابتدایی ناحیه یک شهر شیراز در خصوص ارتباط و تناسب اجزاء چهارچوب دریافت شد. انجام تحلیل عامل تاییدی بر روی دادههای بخش کمی، چهارچوب برآمده از یاقتههای بخش کیفی را تایید نمود و بر این اساس، چهارچوب پیشنهادی سواد فرهنگی معلمان دوره ابتدایی مورد تایید قرار گرفت. این چهارچوب می تواند به عنوان ابزاری برای سنجش سواد فرهنگی و نیز طراحی برنامههای توسعه حرفهای معلمان دوره ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد.
سواد رسانهای، سواد فرهنگی و سواد اطلاعاتی در عصر رسانههای دیجیتال
مهناز جلیلی بال؛ زهرا میرزاآقا
چکیده
مقاله حاضر بر اساس تحقیقی با عنوان «مطالعه جامعه شناختی رابطه میان سرمایه فرهنگی و سواد رسانه ای در میان جوانان شهر تهران» در سال 1400 تهیه شده است، جامعه آماری شامل کلیه جوانان 18 تا 35 ساله ساکن شهر تهران (4177178 نفر) است. تحقیق از نوع کاربردی و روش بررسی پیمایشی است. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، اقدام به جمع آوری اطلاعات شده است ...
بیشتر
مقاله حاضر بر اساس تحقیقی با عنوان «مطالعه جامعه شناختی رابطه میان سرمایه فرهنگی و سواد رسانه ای در میان جوانان شهر تهران» در سال 1400 تهیه شده است، جامعه آماری شامل کلیه جوانان 18 تا 35 ساله ساکن شهر تهران (4177178 نفر) است. تحقیق از نوع کاربردی و روش بررسی پیمایشی است. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، اقدام به جمع آوری اطلاعات شده است و اطلاعات تکمیلی با مطالعه اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته است. روش نمونه گیری به صورت سهمیه ای می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون های آماری نظیر ضریب همبستگی و سایر آزمون های آماری استنباطی سود جسته است. چارچوب نظری تحقیق با استفاده از نظریات بوردیو در زمینه سرمایه فرهنگی و هابز، تامن و پاتر و شکاف آگاهی در زمینه سواد رسانه ای ساخته شده و سپس اقدام به طراحی مدل مفهومی تحقیق گردید. تحلیل های آماری نشان می دهد که سرمایه فرهنگی جامعه آماری، نزدیک به متوسط است. سواد رسانه ای پاسخگویان که از جمع نتایج مؤلفه های دسترسی، تحلیل، ارزیابی و تولید محتوای رسانه ای به دست آمده است، کمی بالاتر از حد متوسط است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که به طور کلی میان سواد رسانه ای و سرمایه فرهنگی متجسد و عینیت یافته جوانان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد اما میان سواد رسانه ای و سرمایه فرهنگی نهادینه شده رابطه معناداری وجود ندارد. علاوه بر این، میان جنسیت، تأهل و سطح درآمد با سواد رسانه ای رابطه وجود ندارد.
فرهنگ، ارتباطات، رسانهها و سبک زندگی
محمدتقی کرمی؛ شیما فرزادمنش
چکیده
پژوهش حاضر به تاثیر همه گیری ویروس کوید19 بر بازنمایی زندگی روزمره در صفحات زنان متاهل اینفلوئنسر سبک زندگی در چهارماه نخست همهگیری در ایران می پردازد. مسئلۀ پژوهش، چگونگی بازنمایی دوران قرنطینه در صفحات اینفلوئنسرهاست و محققان تلاش می کنند نوع معنایابی ویروس کوید19 را در این صفحات تحلیل کنند. اینفلوئنسرهای سبک زندگی در اینستاگرام ...
بیشتر
پژوهش حاضر به تاثیر همه گیری ویروس کوید19 بر بازنمایی زندگی روزمره در صفحات زنان متاهل اینفلوئنسر سبک زندگی در چهارماه نخست همهگیری در ایران می پردازد. مسئلۀ پژوهش، چگونگی بازنمایی دوران قرنطینه در صفحات اینفلوئنسرهاست و محققان تلاش می کنند نوع معنایابی ویروس کوید19 را در این صفحات تحلیل کنند. اینفلوئنسرهای سبک زندگی در اینستاگرام پرطرفدارترین راویان زندگی روزمره هستند و به دلیل دسترسی به منابع اقتدار، ظرفیت های بالایی در معناسازی از پدیده ها دارند. در این پژوهش، شیوه های روایت زندگی روزمرۀ مجازی در دوران همه گیری ویروس کوید19، براساس نظریۀ تحلیل روایت رِیسمن مورد مطالعه قرار گرفته و روش تحقیق کیفی و مبتنی بر مردمنگاری مجازی بوده است. براساس تکنیک تحلیل روایت، داده ها که شامل پستهای اینفلوئنسرهای سبک زندگی بوده اند، پردازش شده و انواع استراتژی های روایت زندگی خانوادگی در دوران قرنطینه در دو سطح مضمونی و ساختاری تحلیل شده اند. در بخش اول«زنان سایبورگ به مثابه راویان قرنطینه»، یافته ها تحلیل مضمونی شدهاند و چهار گونۀ: برساخت فانتزی-کرونا، برساخت مضاعف گفتمان انگیزشی، نوستالژی پیشاکرونا، پزشکی کردن زندگی روزمره سنخ شناسی شده است. در بخش دوم یافته ها به تحلیل ساختاری نسبت عکسها با نوشتار در پستها و مکانیزمهای تاثیرگذاری اینفلوئنسرها پرداخته شده و دو گونۀ: چرخش پلتفرمی و استراتژیهای رفع چالش تاثیرگذاری بر مخاطب، صورت بندی شده است.
فرهنگ، ارتباطات و جامعه
میرداود هاشمی؛ محمد عباس زاده
چکیده
فقرای نامرئی حکایت زندگی قشری از افراد تحصیل کرده در محیط های شهری است، که معمولاً فقیر به نظر نمی رسند. فقرای نامرئی، افرادی هستند که درآمد دارند اما پس انداز ندارند، بقای اقتصادی آنها سه تا چهار ماه بیشتر نیست، این قشر شغل رسمی با حقوق اولیه دارند و ممکن است بیش از یک شغل داشته باشند، آنها از نظر جغرافیایی شهرنشین هستند اما در محله ...
بیشتر
فقرای نامرئی حکایت زندگی قشری از افراد تحصیل کرده در محیط های شهری است، که معمولاً فقیر به نظر نمی رسند. فقرای نامرئی، افرادی هستند که درآمد دارند اما پس انداز ندارند، بقای اقتصادی آنها سه تا چهار ماه بیشتر نیست، این قشر شغل رسمی با حقوق اولیه دارند و ممکن است بیش از یک شغل داشته باشند، آنها از نظر جغرافیایی شهرنشین هستند اما در محله های فقیر نشین شهر زندگی نمی کنند. هدف این مطالعه کیفی دست یابی به فهم معنا و برداشت ذهنی مشارکتکنندگان از پدیده فقر بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش کارمندان دانشگاه بوده، راهبرد نمونه گیری، نظری و شیوه نمونه گیری، هدفمند بوده است. داده ها با فن کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل و در نهایت، 5 مقوله اصلی مانند دفن آرزوها، شرم ساری، داغ ننگ جغرافیائی، رنج مزمن بدنی و فقر در قامت احساس ناتوانی؛ تولید بدن های رام و مطیع به عنوان معنا و مفاهیم فقر ساخته شدند. همچنین در خصوص علل زمینه ای کلان 4 مقوله مفهومی همچون خانواده و شکستن بال پرواز، جامعه پذیری فقر، فقر شبکه ای در حاشیه شهری، دیده نشدن نهادی و در خصوص علل خرد نیز 2 مقوله اصلی قفس فولادین فرهنگ فقر و همرنگی با دوستان برساخته شدند.
سیاستگذاری ملی ارتباطی، فرهنگی و رسانهای
مجید شعرای نجاتی؛ صدیقه ببران؛ مقداد مهرابی
چکیده
زمینه و هدف: رویکرد فرارسانهای ماحصل تغییر شرایط بازار است که به دفاع از مدلهای تجاری جدید میپردازد. این رویکرد به روشهای سنتیِ رابطهی رسانه با مخاطب پایان داده و آغازگر شیوههای جدید است که در آن رضایت مخاطب در اولویت قرار دارد. از طرفی داستانسرایی فرارسانهای را میتوان یک الگوی تجاری برای تولیدکنندگان رسانه تلقی نمود ...
بیشتر
زمینه و هدف: رویکرد فرارسانهای ماحصل تغییر شرایط بازار است که به دفاع از مدلهای تجاری جدید میپردازد. این رویکرد به روشهای سنتیِ رابطهی رسانه با مخاطب پایان داده و آغازگر شیوههای جدید است که در آن رضایت مخاطب در اولویت قرار دارد. از طرفی داستانسرایی فرارسانهای را میتوان یک الگوی تجاری برای تولیدکنندگان رسانه تلقی نمود که وضعیت موجود در بازارهای همگرا را مورد مطالعه و هدف خود قرار داده است. همچنین در دهه اخیر با ورود رسانههای نوینِ دیجیتال به ایران و شکلگیری مباحث همگرایی رسانه ای، لزوم ورود به این موضوع ضروری و نیاز به پژوهش در مبحث فرارسانه ای بیش ازقبل احساس می شود. از این رو در پژوهش حاضر با سنتز نظری انواع همگرایی و داستانسرایی فرارسانهای به دنبال واکاوی این فرم در تولیدات رسانهای ایران و چالشهای بهکارگیری آن هستیم. این تحلیل، شرایط رفع چالش در تولیدات فرارسانهای را برای تولیدکنندگان و صاحبنظران حوزه رسانهها ترسیم میکند تا بتوانند تولیداتی مورد سلیقه و نیاز مخاطب تولید داشته باشند. روش: روش تحقیق کیفی و گردآوری دادههای تحقیق از روش مصاحبهی عمیق نیمهساختاریافته با صاحبنظران حوزة رسانههای نوین انجامگرفته و با روش تحلیل مضمونی (مقولهبندی دادهها) یافتههای تحقیق در هشت مضمون اصلی و هفت مضمون فرعی دسته بندی شد. یافته ها: براساس نتایج تحقیق، چالشهای ایجاد و گسترش داستانسرایی فرارسانهای در تولیدات رسانهای ایران عبارتاند از انحصارگرایی، محدودیتهای قانونی، تکثر نهادهای رگولاتوری، فقدان فرهنگ مشارکتی، فقدان قوانین مالکیت فکری، عدم توجه به بخش خصوصی می باشد.
تحولات جهانی در حوزۀ فرهنگ، ارتباطات و رسانه
جهاندار امیری
چکیده
عقلانیت ارتباطی، وضعیتی از ارتباط و مفاهمه است که بدون دخالت و نظارت نهادهای دولتی و برآمده از قدرت با گفتگوی انتقادی و سازنده به فهم، منافع و خیر مشترک منتج میشود. فقدان سلطه، اجبار، وجود اختیار وآزادی، عملیاتی شدن از طریق زبان و مبتنی بودن بر فرهنگ و اخلاق از پششرطهای عقلانیت ارتباطی است. هدف این پژوهش به چالش کشیدن شبکههای ...
بیشتر
عقلانیت ارتباطی، وضعیتی از ارتباط و مفاهمه است که بدون دخالت و نظارت نهادهای دولتی و برآمده از قدرت با گفتگوی انتقادی و سازنده به فهم، منافع و خیر مشترک منتج میشود. فقدان سلطه، اجبار، وجود اختیار وآزادی، عملیاتی شدن از طریق زبان و مبتنی بودن بر فرهنگ و اخلاق از پششرطهای عقلانیت ارتباطی است. هدف این پژوهش به چالش کشیدن شبکههای اجتماعی است که آیا بر آن عقلانیت ارتباطی حاکم است یا موارد و مظاهر غیر عقلانی در آن بیشتر از عقلانیت است؟ روش انجام پژوهش مصاحبه عمیق با رویکرد گراندد تئوری است که نتایج در مراحل مختلف به اساتید و کارشناسان آگاه به موضوع، ارجاع داده شده است. بر اساس یافتهها، عملکرد شبکههای اجتماعی بر مبنای مولفههای عقلانیت ارتباطی و پیششرطهای آن تایید نشده و مواردی همچون ایجاد دسترسی، محدودیت و نظارت بر شبکههای اجتماعی توسط دولتها، وجود اخبار جعلی، فریبکارانه و شایعه، جاسوسی و کاربرهای فاقد هویت یا با هویت جعلی، استفاده تروریستها و کلاهبرداران از شبکههای اجتماعی، تشویق به خودکشی، ناامنی، بحرانزایی و ناهنجاریهای اخلاقی، رویکردهای احساسی، هیجانی، حاشیهایی و پوپولیستی به جای استدلالهای منطقی، افراطگرایی، فرقهگرایی، تعصبهای قبیلهایی و قومی، استفاده از تکنیکهای جنگ روانی و تبلیغاتی، سیاستزدگی، قطبیگرایی و استفادههای ابزاری دلیلی بر این نتیجه است.