سیدامیر آذرشین؛ سمیه تاجیک اسماعیلی
چکیده
با وجود رسانههای اجتماعی مجازی چون تلگرام پدیده شایعه رواج بسیاری پیدا کرده است. از طرفی دیگر وقتــی مخاطــب از اطلاعرسانی شبکههای رسمی، مانند تلویزیون قانع نشود و حس کنــد در جریان کل پدیده یا رخداد قرار نگرفته اســت، ضمن کم شــدن اعتماد به جریان اطلاعرســانی رســمی، ســعی در کسب اطــلاع از طــرق دیگر مانند پیام رسانهای ...
بیشتر
با وجود رسانههای اجتماعی مجازی چون تلگرام پدیده شایعه رواج بسیاری پیدا کرده است. از طرفی دیگر وقتــی مخاطــب از اطلاعرسانی شبکههای رسمی، مانند تلویزیون قانع نشود و حس کنــد در جریان کل پدیده یا رخداد قرار نگرفته اســت، ضمن کم شــدن اعتماد به جریان اطلاعرســانی رســمی، ســعی در کسب اطــلاع از طــرق دیگر مانند پیام رسانهای موبایلی میکند. به مرور زمان و در نتیجه منطقی این اتفاق، اخبار منتشــر شــده در پیام رسانهای موبایلی کــه همواره ممکن است آمیخته با شایعات باشد بهعنوان منبع مورد مراجعه مخاطبان قرار میگیرد. در این پژوهش با هدف بررسی میزان باورپذیری پدیده «شایعه» در پیام رسانهای موبایلی بین مردم شهرستان اهواز با تأکید بر نقش «رسانۀ ملی» به انجام رسیده است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار اندازهگیری، مصاحبه و پرسشنامه است. جامعه آماری کلیه افراد 15 تا 60 سال ساکن شهر اهواز هستند که بر اساس آمارنامه کلانشهر اهواز در سال 1390، 728955 نفر بودهاند. روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای است. نتایج نشان داد 8/48 درصد پاسخ افراد اعتماد خود را به مطالب ارائه شده از رسانه ملی را زیاد و خیلی زیاد دانسته و 2/51 درصد افراد اعتماد زیادی به مطالب ارائه شده از رسانه ملی ندارند. همچنین 62 درصد افراد اظهار داشتهاند که در صورت مواجهه با اخبار متناقض رسانه ملی را جهت آگاهی از اخبار واقعی انتخاب میکنند. همچنین در حدود 80 درصد افراد رسانه ملی را قابل اطمینانتر از پیام رسانهای موبایلی میدانند.
سیاوش صلواتیان؛ سعید قنبری؛ صابر نوری محب
چکیده
تحقیق پیشرو با هدف امکانسنجی شیوة نوین تأمین مالی جمعی در سینمای ایران و شناخت الزامات، موانع و ظرفیتها برای تحقق آن شکل گرفت. برای تحقق هدف تحقیق از بین متولیان سینما در کشور، براساس قاعده اشباع نظری و بهواسطه نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی 31 تن از صاحبنظران حوزه سینما انتخاب و مصاحبه باز با آنها انجام شد. این مصاحبههای به ...
بیشتر
تحقیق پیشرو با هدف امکانسنجی شیوة نوین تأمین مالی جمعی در سینمای ایران و شناخت الزامات، موانع و ظرفیتها برای تحقق آن شکل گرفت. برای تحقق هدف تحقیق از بین متولیان سینما در کشور، براساس قاعده اشباع نظری و بهواسطه نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی 31 تن از صاحبنظران حوزه سینما انتخاب و مصاحبه باز با آنها انجام شد. این مصاحبههای به روش تحلیل محتوای کیفی تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها نشان داد که ظرفیتهایی نظیر مهربانی مردم، نقدینگی بالا، علاقه مردم به سینما، اعتماد مردم به سلبریتیها و غیره و موانعی همچون دخالت بالای دولت در سینما، وجود فساد در کشور، ضعیف بودن زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری سینما، بیاعتمادی، نبود ثبات اقتصادی، مقاومت صنفی در برابر تغییر، ناآگاهی عمومی و نخبگانی و عدم امکان ورود به بورس توسط شرکتهای فعلی سینمایی و غیره برای تحقق تأمین مالی جمعی بهعنوان یک شیوه نوین وجود دارد؛ مهمترین الزامات تحقق تأمین مالی جمعی در سینما نیز شامل کاهش دخالت دولتی در سینما، اعتمادسازی، راهاندازی بورس سینما و صندوقهای سرمایهگذاری، آگاهیبخشی، صنعتی شناخته شدن سینما، به رسمیت شناختن سینما توسط بیمه و بانک، اجرای قانون کپیرایت در کشور و غیره بود. براساس یافتههای این تحقیق میتوان نتیجه گرفت امکان تحقق مدل سهام بهعنوان یکی از شقوق تأمین مالی جمعی با برآورده شدن الزامات آن در کشور ما وجود دارد؛ با این حال تأمین مالی جمعی در ابتدا نباید بهعنوان یک مدل مستقل تأمین مالی بکار گرفته شود، بلکه از آن باید بهعنوان یک مدل مکمل استفاده کرد.
محمد جواد ایمانی خوشخو؛ بهاره ناجی
چکیده
اگر صدا را توانایی بازاندیشانه کنشگران برای ارائه روایت از زندگی خود و دیگران و انتخابی مهم برای اصلاح شرایط موجود در نظر بگیریم، در این صورت شعر طنز دوره مشروطه ازنظر شکلگیری صدای عمومی و ظهور و بروز یک قالب شعری انتقادی رو بهسوی جامعه، منحصربهفرد است. اینکه چرا این قالب در چنین دورهای امکان ظهور یافت موضوع بررسی این پژوهش ...
بیشتر
اگر صدا را توانایی بازاندیشانه کنشگران برای ارائه روایت از زندگی خود و دیگران و انتخابی مهم برای اصلاح شرایط موجود در نظر بگیریم، در این صورت شعر طنز دوره مشروطه ازنظر شکلگیری صدای عمومی و ظهور و بروز یک قالب شعری انتقادی رو بهسوی جامعه، منحصربهفرد است. اینکه چرا این قالب در چنین دورهای امکان ظهور یافت موضوع بررسی این پژوهش است. در این مقاله، با مطالعه اشعار طنز چهار شاعر مطرح مشروطه (ایرج میرزا، عارف قزوینی، فرخی یزدی و ملکالشعرای بهار)، ضمن تحلیل چگونگی بروز این صدا، بسترهای شکلگیری آن با استفاده از نظریه صدای آلبرت هیرشمن تحلیل شده است. عوامل مؤثر بر شکلگیری و گسترش صدای عمومی عبارتاند از: نارضایتی حاصل از مقایسه ایران با کشورهای مدرن، عدم سهولت فرصت خروج در عین ممکن بودن خروج، وجود احساس وفاداری ملی و احتمال تأثیر صدا بهدلیل ضعف حاکمیت. درحالیکه صدای عمومی دورۀ مشروطه در نقد فرهنگ عمومی، صریح و فاصلهگذارانه است، این امر در نقد سیاست (شاه، اهالی سیاست و استعمار) تا حدی به صدای مورب نیل کرده است. طنز مشروطه فارغ از صحت محتوای آن، قالبی درخشان برای تجلی صدای افقی جمعی بوده که زمینهساز شکلگیری هویتهای سیاسی جمعی و بالطبع، صدای عمودی خطاب به صاحبان قدرت شده است.
فرزین بانکی؛ مرتضی گوهریپور
دوره 9، شماره 3 ، آبان 1387، ، صفحه 67-88
چکیده
برای صورتبندی مسئلة «معناپژوهی ارشاد اسلامی»، بررسی دیدگاههای متفاوت دربارة معنا ضرورت دارد. در این نوشتار به رابطة میان «دیالکتیک»[1] و «معنا» میپردازیم، با این امید که در انتها، بررسی این رابطه ما را در دستیابی به معنای ارشاد اسلامی یاری کند.
پیش از پرداختن به رابطة «معنا و دیالکتیک»، باید ببینیم ...
بیشتر
برای صورتبندی مسئلة «معناپژوهی ارشاد اسلامی»، بررسی دیدگاههای متفاوت دربارة معنا ضرورت دارد. در این نوشتار به رابطة میان «دیالکتیک»[1] و «معنا» میپردازیم، با این امید که در انتها، بررسی این رابطه ما را در دستیابی به معنای ارشاد اسلامی یاری کند.
پیش از پرداختن به رابطة «معنا و دیالکتیک»، باید ببینیم که مقصود از دیالکتیک چیست؟
برای جستوجوی پاسخ این پرسش به تاریخ تفکر و فلسفه مراجعه میکنیم؛ این کنجکاوی، ما را با افرادی مواجه میکند که به نوعی به دیالکتیک پرداختهاند و درعینحال تفاوتهای اساسی در تفکر و فلسفة آنها دیده میشود. زیرا مفاهیم، خصوصاً مفاهیم فلسفی، در طول تاریخ تغییر و تحول پیدا میکنند و بیتردید دیالکتیک نیز از این امر مستثنا نیست؛ یعنی دیالکتیک مثلاً مورد نظر افلاطون با مراد کانت از این واژه متفاوت است. در این نوشتار قصد «معناپژوهی دیالکتیک» را نداریم. ازاینرو، سعی میشود به جنبههای مشترک در تبیین معنای دیالکتیک اشاره شود و درعینحال جنبههای متفاوت دیدگاههای متفکران و فیلسوفان نیز بیان شود.
[1]. Dialektik/Dialectic
محمدرضا رسولی؛ سعیده بندگی منفرد
دوره 15، شماره 27 ، مهر 1393، ، صفحه 67-86
چکیده
این نوشتار با هدف بررسی ساختار و مضامین فرهنگى و اجتماعى صفحههای فیسبوک جوانان شهر تهران انجام گرفته است و این مسئله را بررسی میکند که در شبکة اجتماعى (فیسبوک) مضامین فرهنگى و اجتماعى به چه شکلی نمایان شده است؟ بررسی حاضر از نوع توصیفی ـ تحلیلی و روش انجام آن تحلیلمحتواست که بر اساس نمونهگیری هدفمند30 نفر از کاربران ایرانی ...
بیشتر
این نوشتار با هدف بررسی ساختار و مضامین فرهنگى و اجتماعى صفحههای فیسبوک جوانان شهر تهران انجام گرفته است و این مسئله را بررسی میکند که در شبکة اجتماعى (فیسبوک) مضامین فرهنگى و اجتماعى به چه شکلی نمایان شده است؟ بررسی حاضر از نوع توصیفی ـ تحلیلی و روش انجام آن تحلیلمحتواست که بر اساس نمونهگیری هدفمند30 نفر از کاربران ایرانی فیسبوک که بین سنین 15 تا 29 سال قرار داشتند برگزیده شدند. شیوة گردآوری اطلاعات، پرسشنامة معکوس بوده که پردازش آنها از طریق نرمافزار SPSS 21 صورت گرفته است. روایی این بررسی از نوع صوری و پایایی آن برحسب ضریب اسکات با مقدار 85 درصد مورد تأیید قرار گرفته است. یافتهها حاکی از آن است که در جامعة مورد بررسی، زنان بیشتر از مردان عضو فیسبوک بوده و بیشتر در سن 25 سال و از افراد تحصیلکرده هستند.
حسن بشیر؛ سیدباقر حسینی
دوره 16، شماره 30 ، شهریور 1394، ، صفحه 67-87
چکیده
آیا فیلم«سنگ صبور» بیانکننده ماهیت واقعی زندگی زناشویی جامعه افغانستان است؟
برای جواب به این سؤال و اینکه آیا شخصیتها و کارکردهای زن و مرد در این فیلم، نشاندهنده فرهنگ مردان و زنان افغانی هست یا خیر؛ مفاهیم تشکیل دهندة مردانگی و زنانگی دیالوگهای یکی از معروفترین فیلمهای افغانی به نام «سنگ صبور» با استفاده ...
بیشتر
آیا فیلم«سنگ صبور» بیانکننده ماهیت واقعی زندگی زناشویی جامعه افغانستان است؟
برای جواب به این سؤال و اینکه آیا شخصیتها و کارکردهای زن و مرد در این فیلم، نشاندهنده فرهنگ مردان و زنان افغانی هست یا خیر؛ مفاهیم تشکیل دهندة مردانگی و زنانگی دیالوگهای یکی از معروفترین فیلمهای افغانی به نام «سنگ صبور» با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلاو و موف و با نظریه روانکاوانه «کارن هورنای» و نظریه انتقادی شرقشناسی تحلیل شدهاند. فیلم سنگ صبور، زندگی زناشویی یک مرد جنگی مجروح و همسرش را در زمان جنگهای داخلی در شهرکابل بازنمایی میکند. تحلیل انجام گرفته بیانگر این است که مفاهیم زنانگی و مردانگی بازنمایی شده در سنگ صبور نمایانگر ماهیت فرهنگ روابط زناشوهری افغانیها نیست. البته، شیوههای گفتمانی، بهخصوص گفتمان رد و بدل شده میان مرد مجروح جنگی و همسرش بیانگر بخشی از گفتمان حاکم در افغانستان است که نمیتوان آنرا تنها گفتمان حاکم دانست.
مریم سروش؛ ایمان محمدتقی؛ یاسر رستگار؛ محسن فرودستان
چکیده
هدف تحقیق مقایسه الگوهای فراغتی نوجوانان (18-15 سال) و میانسالان (55-35 سال) برای نشاندادن تغییر الگوهای فراغتی و منطق شکلگیری آنها در خانوادههای ایرانی و بررسی نقش هویت جنسیتی و دینداری در این الگوها است. تحقیق به روش پیمایشی بوده و 2615 نفر از نوجوانان و میانسالان از 15 منطقه اصفهان انتخاب شدند. فراغت بهصورت فردی، خانوادگی و دوستانه ...
بیشتر
هدف تحقیق مقایسه الگوهای فراغتی نوجوانان (18-15 سال) و میانسالان (55-35 سال) برای نشاندادن تغییر الگوهای فراغتی و منطق شکلگیری آنها در خانوادههای ایرانی و بررسی نقش هویت جنسیتی و دینداری در این الگوها است. تحقیق به روش پیمایشی بوده و 2615 نفر از نوجوانان و میانسالان از 15 منطقه اصفهان انتخاب شدند. فراغت بهصورت فردی، خانوادگی و دوستانه دستهبندی شده و در یک پرسشنامه محقق ساخته الگوها با تحلیلعاملی استخراج شدند. درگروه نوجوانان فراغت خانوادگی در دو الگو، فراغت فردی در سه الگو و فراغت دوستانه در دو الگوی دستهبندی شدند. در میانسالان فراغت فردی در سه الگو، فراغت خانوادگی در سه الگو و الگوهای فراغت دوستانه در دو الگو شبیه به نوجوانان دستهبندی شدند. نتایج نشان میدهد که الگوهای فردی در دوگروه با هم تفاوت کیفی دارند. در گروه نوجوان مصرف موسیقی و فیلم اهمیت زیادی داشته و دینداری الگوها را از هم جدا میکند. در گروه میانسالان هویت جنسیتی و تحصیلات الگوها را از هم جدا کرده است. برخی از سبکهای فردی و خانوادگی با دینداری رابطه منفی دارند. سپس پاسخگویان بر اساس الگوهای فراغت فردی با استفاده از تحلیلخوشه دو مرحلهای دستهبندی شدند. در گروه نوجوان یک خوشه دیندار درکنار سه خوشه کمتر دیندار قرار دارد. در خوشه دیندار فراغت در هر سه حوزه، مذهبی است. در گروه میانسال یک خوشه با تحصیلات پایین و هویت جنسیتی سنتیتر و یک خوشه با تحصیلات بالا و هویت جنسیتی مدرنتر بدست آمد که گروه اول در الگوهای فردی مذهبی میانگین بالاتری دارند. گروه دوم در الگوهای غیرمذهبی میانگین بالاتری داشته و در الگوهای خانوادگی نیز فعالتر بودهاند.
لیلا اژدری؛ علیاکبر فرهنگی؛ سیدرضا صالحی امیری؛ محمد سلطانیفر
چکیده
در این مقاله، به مفهوم و عملکرد دیپلماسی فرهنگی بهمنظور ارائه مدل دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. دیپلماسی فرهنگی که توسط دولتها هدایت میشود، با استفاده از ابزار و ظرفیتهای فرهنگی، بهعنوان پشتیبان اهداف سیاست خارجی و اهداف دیپلماسی محسوب میشود. روش تحقیق، روش ترکیبی است و از ابزار مختلف همچون منابع ...
بیشتر
در این مقاله، به مفهوم و عملکرد دیپلماسی فرهنگی بهمنظور ارائه مدل دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. دیپلماسی فرهنگی که توسط دولتها هدایت میشود، با استفاده از ابزار و ظرفیتهای فرهنگی، بهعنوان پشتیبان اهداف سیاست خارجی و اهداف دیپلماسی محسوب میشود. روش تحقیق، روش ترکیبی است و از ابزار مختلف همچون منابع مکتوب، سایتهای رسمی و معتبر، مصاحبههای عمقی و پرسشنامه استفاده شده است. دادههای کمی پژوهش با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرمافزارPSS20 و لیزرل 5/8 مورد تحلیل قرار گرفته است. اطلاعات منتج از بررسی پرسشنامهها پس از انجام تحلیلهای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی، پالایش و دستهبندی و وزندهی شده و در نتیجه مدل نهایی دیپلماسی فرهنگی ایران طراحی گردید. نتایج بررسیها نشان میدهد که دیپلماسی فرهنگی در سه بعد زمینهای، قانونی و اجرایی قابل تفکیک است. مدل طراحی شده بر اهمیت ابعاد سهگانه دیپلماسی فرهنگی و بر اقدامات بهبود شاخصهای آموزش، فرهنگ، ارتباطات، سیاست عمومی دولت، حکمرانی خوب و حقوق فرهنگی تأکید دارد.در بعد اجرایی توجه به ارتقای شاخصهای تجارت و سرمایهگذاری فرهنگی و نیز ارتقای سطح مشارکت و همکاریهای بینالمللی و استفاده از فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات بهخصوص افزایش حضور فرهنگی در شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزاری کارآمد و مؤثر در بهبود تصویر کشور در جامعه بینالملل و افزایش ضریب نفوذ فرهنگی و ارتقای قدرت نرم ج. ا. ایران در جهان خواهد بود.
رضا پیشقدم؛ آیدا فیروزیان پوراصفهانی؛ سحر طباطبائی فارانی
چکیده
پژوهش پیشرو سعی بر آن دارد تا در پرتوی مفهوم هَیجامَد (هیجان+ بسامد) و با بهرهگیری از مدل هایمز (1967)، به بررسی موشکافانۀ قطعۀ زبانی «ناز کردن» در زبان فارسی بپردازد. یافتههای این پژوهش نمایانگر آن است که قطعۀ زبانی «ناز کردن» و ترکیبهای حاصل از آن، همواره در فرهنگ سنتی و جمعگرای ایرانی جاری و ساری است و واژگان ...
بیشتر
پژوهش پیشرو سعی بر آن دارد تا در پرتوی مفهوم هَیجامَد (هیجان+ بسامد) و با بهرهگیری از مدل هایمز (1967)، به بررسی موشکافانۀ قطعۀ زبانی «ناز کردن» در زبان فارسی بپردازد. یافتههای این پژوهش نمایانگر آن است که قطعۀ زبانی «ناز کردن» و ترکیبهای حاصل از آن، همواره در فرهنگ سنتی و جمعگرای ایرانی جاری و ساری است و واژگان مرتبط با آن، چه بسا دربارة گذشته، دارای گستردگی بیشتری میباشد. تعدد کاربرد این زباهنگ (زبان+ فرهنگ) بر پایۀ رویکردهای مبتنی بر هیجانات، حاکی از آن است که مردم ایران نسبت به این مفهوم دارای درجۀ بالایی از حس عاطفی بوده و در نتیجه، سطح هَیجامَد آنان از این زباهنگ در سطح بالایی (هَیجامَد درونی و هَیجامَد کلی) قرار دارد. برخورداری از هَیجامَد بالا به این زباهنگ، منجر به درک کامل و عمیق آن توسط ایرانیها و در نتیجه افزایش شمار واژگان مرتبط با این مفهوم در زبان فارسی شده است. علاوهبر این، نتایج حاصل از بررسی دقیق این قطعۀ زبانی با در نظر گرفتن الگوی هایمز (1967)، حاکی از آن است که این زباهنگ اغلب در موقعیتهای غیررسمی در گفتار، توسط شرکتکنندگانی که رابطۀ میانشان ممکن است از نوع همتراز یا غیرهمتراز باشد، عمدتاً با هدف حفظ معیارهای ادب با لحنهای مختلفی نظیر لحنهای ملتمسانه، تحسینآمیز، توهینآمیز، کنایهآمیز و ... در مکالمات شفاهی مورد کاربرد قرار میگیرد.
داتیس خواجه ئیان؛ سمیه لبافی؛ افشین امیدی
چکیده
رسانهها با استفاده از چارچوببندی، ذهن مخاطبان و افکار عمومی را در مقابل رویدادها و مسائل شکل میدهند و بر واکنشهای جامعه در برابر پدیدهها تأثیر میگذارند. به این علت که در دهه اخیر تعداد قابل توجهی از ایرانیان به بیماری اماس مبتلا شدهاند و کیفیت زندگی بیماران و اطرافیان آنها تحت تأثیر قرار گرفته است؛ بازنمایی صحیح این ...
بیشتر
رسانهها با استفاده از چارچوببندی، ذهن مخاطبان و افکار عمومی را در مقابل رویدادها و مسائل شکل میدهند و بر واکنشهای جامعه در برابر پدیدهها تأثیر میگذارند. به این علت که در دهه اخیر تعداد قابل توجهی از ایرانیان به بیماری اماس مبتلا شدهاند و کیفیت زندگی بیماران و اطرافیان آنها تحت تأثیر قرار گرفته است؛ بازنمایی صحیح این بیماری از روش چارچوبهای خبری مناسب به افزایش آگاهی جامعه درباره این بیماری و افزایش کیفیت زندگی این بیماران منجر میشود. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل چارچوبهای خبری دربارة بیماری اماس و بهبود این چارچوبها برای افزایش کیفیت زندگی مبتلایان و اطرافیان آنها انجام شده است. این پژوهش با ااستفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی انجام شده است. جامعه این پژوهش را گزارشهای خبری منتشر شده از سوی خبرگزاریهای ایسنا، صدا و سیما، ایرنا و مهر درباره بیماری اماس تشکیل میدهند که از آنها نمونهای شامل 133 گزارش منتشر شدۀ این خبرگزاریها از ماه فروردین تا پایان آبانماه 1395 برای انجام تحلیل استخراج شد. با تحلیل یافتهها، سه چارچوب خبری اصلی «مشخصات بیماری اماس»، «مشکلات بیماران اماس» و «حمایت و امید» شناسایی شد و مضامین فرعی هر یک از این چارچوبها نیز استخراج و تحلیل شدند. این پژوهش تلاش کرده است تا درک بهتری از سیاستگذاری رسانهای در باره فهم و تنظیم رابطه اجتماعی با بیماران ارائه نماید که امید میرود به پژوهشهای بیشتری در این زمینه بینجامد.
عارف دانیالی؛ خدیجه آقائی
چکیده
مقاله پیشرو با تحلیل گفتمان انتقادی 24 برنامه از مجموعه برنامههای پرگار شبکۀ تلویزیونی بیبیسی فارسی میخواهد نشان دهد که چگونه گفتمان هژمونیکِ مسلط بر این مجموعه برنامۀ گفتمان سکولاریسم ـ سعی در القای این ایده دارد که دین در جهان معاصر تنها در شکل عرفانهای نوظهور یا معنویتهای شخصی میتواند به حیات خود ادامه دهد، دینی ...
بیشتر
مقاله پیشرو با تحلیل گفتمان انتقادی 24 برنامه از مجموعه برنامههای پرگار شبکۀ تلویزیونی بیبیسی فارسی میخواهد نشان دهد که چگونه گفتمان هژمونیکِ مسلط بر این مجموعه برنامۀ گفتمان سکولاریسم ـ سعی در القای این ایده دارد که دین در جهان معاصر تنها در شکل عرفانهای نوظهور یا معنویتهای شخصی میتواند به حیات خود ادامه دهد، دینی که از قلمروی عمومی غایب است. در راستای صورتبندی این شکل دینورزی، از طریق دوقطبیسازیهایی همچون کارشناسان مدرن مراجع سنتی، عرفان ـ فقه، گوهر دین ـ مناسک دین، فردگرایی ـ مرجعیتگرایی میکوشد از تمامی عناصری که در میان دینداران سنتی همچون ذاتیات و مسلمات فرض شده، جوهرزدایی کند. «دین پیرایی» و «دینزدایی» دو رویکردی است که سکولاریسم برای جوهرزدایی از دین بکار میگیرد. تحت این رویۀ جوهرزدایی است که دین به چیزی نحیف و خنثی بدل میشود و دیگر در زندگی اجتماعی همچون پدیداری عینی قابل تشخیص نخواهد بود.
رسول بابازاده؛ حبیب اله زنجانی؛ سیف اله سیف اللهی
چکیده
مقاله پیشرو به تحلیل جامعهشناختی گفتمان فولکلور قوم آذری در ایران از منظر تحلیل گفتمان انتقادی میپردازد. این تحقیق داستانها و ضربالمثلهای زبان قوم آذری را بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف در سطح توصیف، تفسیر و تبیین واکاوی کرده است. در این تحقیق مسئله اساسی این است که داستانها و ضربالمثلهای فولکلور ...
بیشتر
مقاله پیشرو به تحلیل جامعهشناختی گفتمان فولکلور قوم آذری در ایران از منظر تحلیل گفتمان انتقادی میپردازد. این تحقیق داستانها و ضربالمثلهای زبان قوم آذری را بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف در سطح توصیف، تفسیر و تبیین واکاوی کرده است. در این تحقیق مسئله اساسی این است که داستانها و ضربالمثلهای فولکلور قوم آذری دارای چه گفتمانهایی بوده است و شرایط، زمینههای شکلگیری آن گفتمانها چه بوده است؟ برای تحلیل و تبیین از نظریههای تحلیل گفتمانهای لاکلائو و موفه، نظریۀ تحلیل انتقادی نورمن فرکلاف و نظریۀ تفسیر فرهنگ کلیفورد گیرتز بهعنوان چارچوب نظری و مفهومی استفاده شده است و از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بهعنوان روش تحقیق بهره گرفته شده است. نوع تحقیق کیفی بوده و دادههای موردبررسی شامل سه داستان و سی ضربالمثل فولکلوریک ترکی آذری است که به جهت اختصار دو نمونه داستان عامیانه و ده ضربالمثل در این مقاله تحلیل گفتمان شده است. متون و دادههای این تحقیق کیفی از سه منبع مکتوب فولکلوریک قوم آذری به شیوۀ هدفمند انتخاب شده است. یافتههای تحقیق بیانگر وجود گفتمان تقابلی بین سیاست و مردم بوده است و زبان فولکلور قوم آذری ابزاری برای بیان انتقاد، اعتراض و نقد سیاست و اوضاع اجتماعی بوده است.
عباس ناصری طاهری؛ سیاوش صلواتیان؛ مصیبعلی اکبرزاده آرانی
دوره 16، شماره 32 ، اسفند 1394، ، صفحه 69-92
چکیده
هدف این مقاله، مطالعه تطبیقی عملکرد دو طیف رسانهای جریانساز (خبرگزاری ایسنا، روزنامه شرق و شبکه خبری بیبیسی فارسی) و رقیب (خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان و خبر صداوسیما) در مدیریت جریان خبری اسیدپاشیهای اصفهان در بازه زمانی 24مهر تا 9 آبان 1393 بود. نمونهگیری به روش هدفمند انجام و برای تحلیل دادهها از دو روش تحلیل مضمون و تحلیل ...
بیشتر
هدف این مقاله، مطالعه تطبیقی عملکرد دو طیف رسانهای جریانساز (خبرگزاری ایسنا، روزنامه شرق و شبکه خبری بیبیسی فارسی) و رقیب (خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان و خبر صداوسیما) در مدیریت جریان خبری اسیدپاشیهای اصفهان در بازه زمانی 24مهر تا 9 آبان 1393 بود. نمونهگیری به روش هدفمند انجام و برای تحلیل دادهها از دو روش تحلیل مضمون و تحلیل محتوای کمی استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که ایسنا پیشتازی جریانسازی خبری را بر عهده داشته و در کنار آن بیبیسی فارسی و روزنامۀ شرق در زنده نگاه داشتن این جریان خبری نقش داشتهاند. در مقابل، خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان و خبر صداوسیما در ابتدای شکلگیری جریان خبری، سکوت و پس از ایجاد جریان خبری به این موضوع وارد شدند. تأخیر در ورود، رویکرد انفعالی، زاویه نگاه حکومتی و زبان رسمی مهمترین عواملی بود که باعث شد این طیف نتوانند تأثیر چندانی در مدیریت این جریان خبری داشته باشند.
زهرا خرازی آذر؛ افسانه مظفری؛ شفیع بهرامیان
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تأثیر استفاده رسانههایجمعی و اجتماعی بر همگرایی اقوام ایرانی است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و حجم نمونه آماری، ۱۲۰۰ نفر بالای ۱۷ سال از اقوام مورد نظر بوده و نمونهگیری نیز براساس ترکیبی از روشهای احتمالی طبقهای و خوشهای چندمرحلهای انجام شدهاست. براساس یافتهها، میانگین همگرایی ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تأثیر استفاده رسانههایجمعی و اجتماعی بر همگرایی اقوام ایرانی است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و حجم نمونه آماری، ۱۲۰۰ نفر بالای ۱۷ سال از اقوام مورد نظر بوده و نمونهگیری نیز براساس ترکیبی از روشهای احتمالی طبقهای و خوشهای چندمرحلهای انجام شدهاست. براساس یافتهها، میانگین همگرایی اقوام بین نمونه موردنظر برابر با ۴۷/۶۲درصد بوده و به ترتیب افراد قوم بلوچ، کرد، لر، فارس، آذری و عرب بیشترین تا کمترین میزان گرایش همگرایی بینقومی را داشتهاند. استفاده از شبکههای ماهوارهای قومی و تلویزیونهای خارجی، بیشترین تأثیر منفی را بر همگرایی اقوام داشته و پس از آن، شبکههای ماهوارهای فارسیزبان در مسیر افزایش واگرایی، نقش ایفا کردهاند. شبکههای سراسری صداوسیما و مطبوعات، نقش ایجابی در همگرایی اقوام داشته اما نقش اینترنت معنادار نیست. استفاده از رسانههای اجتماعی وب محور بیش از شبکههای اجتماعی بر بستر تلفن همراه هوشمند، باعث افزایش همگرایی اقوام ایرانی شده است.
حسن شرفی؛ نادر سلسبیلی
دوره 11، شماره 11 ، آبان 1389، ، صفحه 71-96
چکیده
در یک تعریف، ایجاد فرصتهای یادگیری به منزلة خلق یک برنامه درسی است. این فرصتها میتواند به شکل زمینهها و فعالیتهای یادگیری توسط معلم و دانشآموز در کلاس درس با ایجاد یک محیط محرک و جذاب؛ خانواده در محیط خانه و نیز ارگانهای فرهنگی در جامعه و محیط اجتماعی، بوجود آید. به این ترتیب، برنامهدرسی فرصتهای یادگیریای ...
بیشتر
در یک تعریف، ایجاد فرصتهای یادگیری به منزلة خلق یک برنامه درسی است. این فرصتها میتواند به شکل زمینهها و فعالیتهای یادگیری توسط معلم و دانشآموز در کلاس درس با ایجاد یک محیط محرک و جذاب؛ خانواده در محیط خانه و نیز ارگانهای فرهنگی در جامعه و محیط اجتماعی، بوجود آید. به این ترتیب، برنامهدرسی فرصتهای یادگیریای است که میتوان براساس اهداف، محتوا، فعالیتهای یادگیری، ابزار و مواد آموزشی، زمان و مکان یادگیری، گروهبندی، فنون تدریس و ارزشیابی، طراحی و تدوین نمود. فاصله نظر و عمل از مسایل عمده در طراحی و اجرای برنامه درسی است. ایجاد فرصتهای یادگیری بر تعامل نظریه و عمل برنامهدرسی تأثیر می گذارد. این نوشتار که به روش مطالعهای زمینهیابی و بررسی منابع مکتوب و بیان تجربه ارائه میشود، فرصتهای یادگیری متناسب با رهیافتهای آموزش هنر همچون رهیافت تلفیقی به برنامه درسی هنر؛ ایجاد فرصتهای یادگیری در برنامهریزی درسی هنر مبتنی بر منطقه و مدرسه؛ فرصتهای یادگیری در آموزش هنرهای ملی (ایرانی- اسلامی) و برنامه درسی جدید هنر با هدف فزایندگی اجرای رهیافتهای برنامه درسی هنر از طریق خلق فرصتهای یادگیری و تبدیل نظریه به عمل برنامه درسی به منظور کاهش فاصله نظر و عمل در برنامه درسی هنر، مطرح میگردد.
عبدالله بیچرانلو
دوره 9، شماره 4 ، بهمن 1387، ، صفحه 71-93
چکیده
این مقاله گزارشی است از بررسی نگارنده در مرکز افکارسنجی و رصد فرهنگی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در جستوجوی پاسخ به این پرسش که وضعیت کنونی حضور سینمای ایران، در عرصههای بینالمللی، چگونه است؟ آیا مطلوب است یا نیازمند الزاماتی است که باید افراد ذینقش در این فضا، از جمله سینماگران، سیاستگذاران و مدیران و نهادهای ...
بیشتر
این مقاله گزارشی است از بررسی نگارنده در مرکز افکارسنجی و رصد فرهنگی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در جستوجوی پاسخ به این پرسش که وضعیت کنونی حضور سینمای ایران، در عرصههای بینالمللی، چگونه است؟ آیا مطلوب است یا نیازمند الزاماتی است که باید افراد ذینقش در این فضا، از جمله سینماگران، سیاستگذاران و مدیران و نهادهای سینمایی کشور، در جهت تحقق آنها تلاش کنند. بدین منظور، دیدگاههای برخی فعالان سینما در حوزههای گوناگون بررسی شده و یافتهها در دو بخش تحلیلی و آماری عرضه شده است.
زرین زردار؛ سپیده پالیزدار
چکیده
حوزۀ ارتباطات سلامت، یکی از حوزههای در حال رشد است که مفاهیم سلامت را به ارتباطات پیوند میدهد. یکی از بخشهای مهم این حوزه، رابطۀ پزشک و بیمار است. موضوع اصلی این مقاله، بررسی رابطۀ پزشک و بیمار در بستر ارتباطات فرهنگی است. با توجه به الگوهای ارتباطی مختلف که در رابطۀ پزشک و بیمار حاکماند، پیشبینی میشود الگوی ارتباطی ...
بیشتر
حوزۀ ارتباطات سلامت، یکی از حوزههای در حال رشد است که مفاهیم سلامت را به ارتباطات پیوند میدهد. یکی از بخشهای مهم این حوزه، رابطۀ پزشک و بیمار است. موضوع اصلی این مقاله، بررسی رابطۀ پزشک و بیمار در بستر ارتباطات فرهنگی است. با توجه به الگوهای ارتباطی مختلف که در رابطۀ پزشک و بیمار حاکماند، پیشبینی میشود الگوی ارتباطی حاکم در نظام درمانی، الگوی پدرسالارانه یا والدینی باشد. در این تحقیق که به روش مصاحبۀ کیفی انجام شده و دادهها با استفاده از نرمافزار مکس کیودا تحلیل شدهاند، برای رسیدن به هدف تحقیق، با 15 بیمار که دارای قومیتها و گویشهای متفاوت بودند و همچنین 10 پزشک و اینترن و رزیدنت که در سال 1398 تجربۀ کار را در بیمارستانهای دولتی شهر تهران داشتند، مصاحبه انجام شد و نتایج آن در سه مرحله کدگذاری و تحلیل شدند. در هر دو گروه، 3 دسته کد فراگیر شامل اختلالات ارتباطی اطلاعاتی، اقتدار پزشک و اختلال در ارتباطات میان فرهنگی به دست آمد. با توجه به تحلیل و بررسی یافته های تحقیق، این نتیجه حاصل شد که اختلال ارتباطی در رابطۀ پزشک و بیمار بهطورعام وجود دارد و مسئلۀ تفاوت فرهنگی، تنها یکی از عوامل تشدیدکنندۀ اختلال ارتباطی میان پزشک و بیمار و در حاشیۀ این ارتباط است. همچنین این نتیجه حاصل شد که نظام درمانی درحال حاضر درزمینۀ مهارتهای ارتباطی، ضعفهای زیادی دارد و الگوی ارتباطی پدرسالارانه بر آن حاکم است و خلأ آموزش دانشگاهیِ مهارتهای ارتباطی به جامعۀ پزشکی و همچنین جامعۀ بیماران، مهمترین عامل این ضعف است. با توجه به تحلیل مصاحبههای پزشکان، میتوانیم پیشبینی کنیم با ورود نسل جدید و جوان به جامعۀ پزشکی، الگوی ارتباطی پدرسالارانه، به الگوهای مشارکتی و هدایتی تغییر شکل دهند و شاهد خلأهای ارتباطی کمتری در محیط درمان باشیم.
امیر عبدالرضا سپنجی
دوره 10، شماره 7 ، آبان 1388، ، صفحه 73-98
چکیده
در این مقاله کوشش بر آن است که فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی ایرانیان، که رفتارهای فراوانی مبتنی بر فرهنگ عمومی را در خود دارد، از نگاه سفرنامهنویسان اروپایی که در دورههای قاجار و پهلوی به ایران سفر کردهاند، بررسی شود. در ابتدا، به اهمیت این دو دوره در تاریخ معاصر ایران پرداخته میشود، سپس به تاریخچة کوتاهی از ...
بیشتر
در این مقاله کوشش بر آن است که فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی ایرانیان، که رفتارهای فراوانی مبتنی بر فرهنگ عمومی را در خود دارد، از نگاه سفرنامهنویسان اروپایی که در دورههای قاجار و پهلوی به ایران سفر کردهاند، بررسی شود. در ابتدا، به اهمیت این دو دوره در تاریخ معاصر ایران پرداخته میشود، سپس به تاریخچة کوتاهی از سیروسیاحت در ایران اشاره میشود. بخش بعدی نیز به سفرنامهها و سفرنامهنویسان اروپایی دورة قاجار و بررسی نظرات آنان اختصاص دارد. ضمناً با توجه به نقش اساسی زبان و ادبیات فارسی در فرهنگ عمومی ایرانیان بخشی مستقل به این موضوع میپردازد. در واپسین بخش نیز، با بررسی اجمالی عصر پهلوی، دیدگاهها و نظرات سفرنامهنویسان دربارة فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی ایرانیان بررسی میشود. نتیجهگیری و جمع بندی مباحث طرح شده هم در انتهای مقاله آمده است.
محمدمهدی فرقانی؛ آتنا ابراهیمیمعیر
دوره 15، شماره 25 ، خرداد 1393، ، صفحه 73-88
چکیده
مقالة حاضر بهدنبال پاسخ به این پرسش است که آیا از طریق وبلاگهای روزنامهنگاران وبلاگنویس میتوان به ناهماهنگی شناختی آنها پی برد. آیا روزنامهنگاران وبلاگنویس دچار ناهماهنگی شناختی هستند. در این نوشتار، نظریة ناهماهنگی شناختی فستینگر و نظریة تعادل شناختی بهکار رفته است. پیگیری این مسائل، متضمن شناخت محتوای وبلاگهاست، ...
بیشتر
مقالة حاضر بهدنبال پاسخ به این پرسش است که آیا از طریق وبلاگهای روزنامهنگاران وبلاگنویس میتوان به ناهماهنگی شناختی آنها پی برد. آیا روزنامهنگاران وبلاگنویس دچار ناهماهنگی شناختی هستند. در این نوشتار، نظریة ناهماهنگی شناختی فستینگر و نظریة تعادل شناختی بهکار رفته است. پیگیری این مسائل، متضمن شناخت محتوای وبلاگهاست، به همین دلیل، از روش تحلیلمحتوای کمّی و کیفی استفاده شده است. در مقالة پیش رو، محتوای 20 وبلاگ روزنامهنگاران روزنامههای همشهری، کیهان، ایران و شرق به روش نمونهگیری غیراحتمالی از نوع هدفمند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد بیشتر مطالب وبلاگها، انتقاد از اوضاع سیاسی است. روزنامهنگاران وبلاگنویس، تمایل بیشتری به نوشتن مطالب با سبک مقاله دارند و نیمی از مطالبی که توسط آنها نوشته شده، دارای ناهماهنگی شناختی ارزیابی شده است. یافتههای این نوشتار نشان میدهد که از طریق وبلاگهای روزنامهنگاران میتوان به ناهماهنگی شناختی آنها پی برد.
مهدی نوریان؛ روح الله آدینه
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی امنیت در رسانه به عنوان یکی از ارکان مهم زندگی اجتماعی انسان و امکان پاسخگویی با استفاده از منابع اسلامی است. با توجه به نقش رسانه در قرن حاضر و اینکه رسانه ها از جمله ابزارهای مهم فراهم آوردن ارتباط بین انسان ها به شمارمیروند؛ امنیت در حوزه رسانه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. پیش پنداره های قرآنی در همه زمانی-مکانی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی امنیت در رسانه به عنوان یکی از ارکان مهم زندگی اجتماعی انسان و امکان پاسخگویی با استفاده از منابع اسلامی است. با توجه به نقش رسانه در قرن حاضر و اینکه رسانه ها از جمله ابزارهای مهم فراهم آوردن ارتباط بین انسان ها به شمارمیروند؛ امنیت در حوزه رسانه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. پیش پنداره های قرآنی در همه زمانی-مکانی بودن شریعت اسلام، مستلزم قابلیت پاسخگویی منابع اسلامی در حوزه های نوین زندگی بشر است. در این راستا؛ مقالۀ پیش رو با روش تحلیلی-توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای ضمن بررسی ابعاد امنیت رسانه در سه محور اساسی امنیت رسانه؛ امنیت اهالی و فعالان رسانه ای و امنیت در برابر رسانه، قابلیت پاسخگویی منابع اسلامی در این سه بعد را مورد بررسی قرار داده است؛ بدینرو با تکیه برادله استنباط و با استناد به آراء فقهی، امنیت را حق مشروعی دانسته است که حاکمیت اسلامی موظف به برقراری آن در تمامی حوزه ها از جمله،حوزۀ رسانه شده است.آنگاه با فرض وضعی بودن حق امنیت با بررسی تزاحم امنیت در سه بعد رسانه، جامعه و اهالی رسانه، براساس ملاک ترجیحی به حل تزاحم پرداخته است. در نهایت از طریق تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق و با استفاده از روش قیاس منطقی شکل اول و برهان خلف، قابلیت و پاسخگویی منابع حقوقی اسلام به ابعاد امنیت در محورهای سه گانه فوق را اثبات نموده است و آنگاه براساس نظریههای امنیت، آثار فقهی-حقوقی و رسانه ای پذیرش نظریه امنیتی راجح را تبیین نموده است.
مهدی سلطانی گردفرامرزی؛ عبدالله بیچرانلو
دوره 13، شماره 17 ، اردیبهشت 1391، ، صفحه 76-119
چکیده
مقالۀ حاضر چگونگی بازنمایی مصرف در فیلمهای سینمایی عصر دفاع مقدس را بررسی میکند. پرسش اصلی بررسی حاضر این است که مصرف، چگونه در فیلمهای سینمایی عصر دفاع مقدس (1367- 1359)، بازنمایی شده و با هویتهای اجتماعی کنشگران فیلمها گره خورده است؟ روش این مطالعه، تحلیل نشانهشناختی است که با بهکارگیری آن، پنج فیلم سینمایی منتخب ساختهشده ...
بیشتر
مقالۀ حاضر چگونگی بازنمایی مصرف در فیلمهای سینمایی عصر دفاع مقدس را بررسی میکند. پرسش اصلی بررسی حاضر این است که مصرف، چگونه در فیلمهای سینمایی عصر دفاع مقدس (1367- 1359)، بازنمایی شده و با هویتهای اجتماعی کنشگران فیلمها گره خورده است؟ روش این مطالعه، تحلیل نشانهشناختی است که با بهکارگیری آن، پنج فیلم سینمایی منتخب ساختهشده در این دوره بررسی شدهاند. این پنج فیلم عبارتاند از: سناتور، گلهای داوودی، اجارهنشینها، زرد قناری و عروسی خوبان. یافتهها نشان میدهد که همۀ پنج فیلم بررسیشده، در سطح رمزگانهای ایدئولوژیک، مصرفگرایی به سبک مدرن را یا نفی میکنند یا در حاشیه قرار میدهند. همچنین یافتهها نشان میدهد به جهت حاکمیت گفتمانی متفاوت و حتی متعارض با بسیاری از گفتمانهای سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی در جهان، در دهۀ 1360 حتی نظریههای مرسوم جامعهشناختی متداول نیز در این زمینه صدق نمیکنند و این مقاله، به نوعی یکی از این نظریهها را در بوته آزمون قرار داده است.
سیدکمالالدین موسوی؛ فرشاد جمالی
دوره 12، شماره 15 ، آذر 1390، ، صفحه 77-117
چکیده
موبایل به منزلۀ یکی از فناوریهای نوین و تأثیرگذار ارتباطی هماکنون حضوری ناخوانده، ولی فعال در بین نوجوانان و جوانان دارد و در فضاهای آموزشی بسیاری، سنن و آموزههای تعلیم و تربیت سنتی را به چالش میکشد. در این راستا، مطالعه دربارۀ رابطۀ میان استفاده از موبایل و جامعهپذیری مدرسهای دانشآموزان، درواقع ردیابیِ یکی از ...
بیشتر
موبایل به منزلۀ یکی از فناوریهای نوین و تأثیرگذار ارتباطی هماکنون حضوری ناخوانده، ولی فعال در بین نوجوانان و جوانان دارد و در فضاهای آموزشی بسیاری، سنن و آموزههای تعلیم و تربیت سنتی را به چالش میکشد. در این راستا، مطالعه دربارۀ رابطۀ میان استفاده از موبایل و جامعهپذیری مدرسهای دانشآموزان، درواقع ردیابیِ یکی از مسائل اجتماعیِ بالقوهای است که نهتنها در جامعۀ ما، بلکه در ملل دیگر نیز بهتدریج توجه و تمرکز محققان و کارشناسان ـ و البته مسئولان و برنامهریزان اجتماعی ـ را به خود معطوف کرده است.
در پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطۀ میان نحوۀ استفاده از موبایل با جامعهپذیری مدرسهای از نظریههای جامعهشناسانی چون: «مانوئل کاستلز»، «هانس گسر»، «اینگلهارت» و دیگران استفاده کرده و در انجام تحقیق از روش پیمایشی بهره بردهایم.
یافتههای پژوهش نشانگر آن است که در مجموع بین الگوی استفاده از موبایل با توجه به ابعادی چون: شدت و میزان استفاده، نوع نگرش و استفاده (ابزاری یا بیانگر)، موقعیتهای استفاده (مناسب یا نامناسب) و سابقۀ استفاده از موبایل با میزان جامعهپذیری مدرسهای رابطۀ معنادار وجود دارد.
محمد شریفی تهرانی؛ محمد افروغ؛ عابدین حسینی؛ علیرضا نوروزی طلب
دوره 12، شماره 13 ، اردیبهشت 1390، ، صفحه 77-93
چکیده
در این مقاله قیمت بلیط موزهها به عنوان رکنی حساس و بحث برانگیز در بازاریابی موزه، مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که بینش بازدیدکنندگان و کشش قیمتی تقاضا از عوامل تأثیرگذار در تعیین قیمت بلیط است، این موضوع نیز مورد بررسی واقع شده است و با تطبیق نتایج بهدست آمده از تحقیقات کارلین، گوردین و مارتین با شرایط کشورهای در حال توسعه ...
بیشتر
در این مقاله قیمت بلیط موزهها به عنوان رکنی حساس و بحث برانگیز در بازاریابی موزه، مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که بینش بازدیدکنندگان و کشش قیمتی تقاضا از عوامل تأثیرگذار در تعیین قیمت بلیط است، این موضوع نیز مورد بررسی واقع شده است و با تطبیق نتایج بهدست آمده از تحقیقات کارلین، گوردین و مارتین با شرایط کشورهای در حال توسعه بیان شده است که بهترین راهکار در تعیین قیمت بلیط موزهها در این کشورها، دو نرخی بودن آنها برای بازدیدکنندگان داخلی و خارجی میباشد. همچنین با توجه به فاکتورهای بیان شده در این مقاله بازدیدکنندگان موزهها و بالاخص بازدیدکنندگان خارجی دارای کشش قیمتی تقاضای پایینی میباشند که این دو عامل باعث شده است تا مدیران موزهها در کشورهای در حال توسعه با اطمینان بیشتری برای عدممواجه با کاهش شمار بازدیدکنندگان و همچنین فراهم شدن رضایت آنها، روش دو نرخی برای بلیط موزهها را اتخاذ کنند.
محمدرضا رسولی
دوره 15، شماره 28 ، اسفند 1393، ، صفحه 77-106
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل پذیرش فناوری و تاثیر ارزشهای فرهنگی های هافستد (مردانگی/زنانگی، ابهامگریزی، فردگرایی/جمعگرایی و فاصله قدرت) بر پذیرش فناوری اینترنت در بین دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی با استفاده از رویکرد مدلیابی معادلات ساختاری انجام گرفت. تعداد 275 نفر از این دانشجویان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل پذیرش فناوری و تاثیر ارزشهای فرهنگی های هافستد (مردانگی/زنانگی، ابهامگریزی، فردگرایی/جمعگرایی و فاصله قدرت) بر پذیرش فناوری اینترنت در بین دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی با استفاده از رویکرد مدلیابی معادلات ساختاری انجام گرفت. تعداد 275 نفر از این دانشجویان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی به مثابه نمونه انتخاب شدند. نتایح تحقیق نشان داد که ارزشهای فرهنگی مردانگی/زنانگی اثر مثبتی بر متغیرهای مدل پذیرش فناوری (سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده) دارند. اثر ابهامگریزی نیز بر این متغیرها منفی بود. اثر فاصله قدرت نیز بر سهولت استفاده ادراکشده منفی و معنادار بود. شاخصهای برازش مدل نیز نشان دادند که الگوی نظری ارائه شده با دادههای گردآوریشده برازش مناسبی دارد. در مورد نتایج و کاربردهای تحقیق نیز بحث شد.
الهه دهقانپیشه؛ رضا اسماعیلی
دوره 11، شماره 10 ، مرداد 1389، ، صفحه 79-111
چکیده
این تحقیق، به ارتقا و بومیسازی مدلی میپردازد که سیاستهای هنری را به چهار گروه تسهیلگر،[1] حامی،[2] معمار[3] و مهندس[4] تقسیم کرده است. این چهار نقش میتوانند برای نمایش میزان مداخله دولت در حوزه فرهنگ و هنر مورد استفاده قرار گیرند. بدین منظور، با بررسی و تحلیل محتوای مصوبات هنری دولت در سالهای 1368 تا 1388 و با استفاده از پیشینة ...
بیشتر
این تحقیق، به ارتقا و بومیسازی مدلی میپردازد که سیاستهای هنری را به چهار گروه تسهیلگر،[1] حامی،[2] معمار[3] و مهندس[4] تقسیم کرده است. این چهار نقش میتوانند برای نمایش میزان مداخله دولت در حوزه فرهنگ و هنر مورد استفاده قرار گیرند. بدین منظور، با بررسی و تحلیل محتوای مصوبات هنری دولت در سالهای 1368 تا 1388 و با استفاده از پیشینة مطالعات مربوط به سیاستهای فرهنگی و هنری، شاخصهای جدیدی به جای شاخصهای مربوط به هر نقش در مدل قبلی، تعریف شده، ضمن اینکه چارچوب اصلی نقشها تغییری نکرده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که شاخصهای مربوط به نحوه سرمایهگذاری، ابزار، تحرک سیاسی و هدف برای ارزیابی سیاستهای هنری به عنوان زیرمجموعهای از سیاستهای فرهنگی در ایران، شاخصهای مناسبی هستند.
[1]. Facilitator
[2]. Patron
[3]. Architect
[4]. Engineer