فاطمه کاسی؛ یحیی طالبیان؛ رحیمه سیاهیپور
دوره 15، شماره 25 ، خرداد 1393، ، صفحه 89-114
چکیده
ساختگرایی یکی از شیوههای نقد ادبی است که به بررسی ساختارهای اجتماعی در آثار ادبی میپردازد. ایدئولوژی، از مهمترین مباحث مورد توجه منتقدان ساختگرا و ازجمله مباحث مهم داستاننویسی عصر صادق چوبک است. چوبک در داستانهای خود به انحاء و روشهای مختلف، ایدئولوژیهای گوناگون حاکم در جامعة وقت، ازجمله ایدئولوژی اجتماعی(مردسالاری، ...
بیشتر
ساختگرایی یکی از شیوههای نقد ادبی است که به بررسی ساختارهای اجتماعی در آثار ادبی میپردازد. ایدئولوژی، از مهمترین مباحث مورد توجه منتقدان ساختگرا و ازجمله مباحث مهم داستاننویسی عصر صادق چوبک است. چوبک در داستانهای خود به انحاء و روشهای مختلف، ایدئولوژیهای گوناگون حاکم در جامعة وقت، ازجمله ایدئولوژی اجتماعی(مردسالاری، طبقاتی و... )، سیاسی و مذهبی را به چالش میکشاند. در این مقاله، ایدئولوژی و بازتاب آن در همة داستانهای چوبک با رویکرد جامعهشناسی ساختگرا، از دیدگاه دو منتقد معروف مارکسیست، لوسین گلدمن و جورج لوکاچ مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش تحلیل و تفسیر، به تبیین یکی از مباحث مهم و اصلی مدنظر منتقدان ساختگرا، تحت عنوان «ایدئولوژی» و جستجوی آن در داستانهای چوبک از سه جنبة سیاسی، اجتماعی و مذهبی پرداخته شده است. نقد روحیة استعمارستیزی روشنفکران، ارائة تصویر برجسته از فشار سیاسی، ابراز تنفر از بیثباتی وضعیت حاکم، اعتراض به فقدان آزادی بیان و... بازتاب ایدئولوژی سیاسی حاکم در جامعة عصر چوبک است. در بُعد اجتماعی، چوبک پایه و اساس تمام عقبماندگی و رکود جامعة عصر خود را سوای بیلیاقتی حاکمان و حضور استعمار در ایران، غلبة فقر در جامعه در زوایای مختلف ازجمله: مالی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از برداشتهای غلط از ایدئولوژی حاکم میداند. بازتاب ایدئولوژی مذهبی، تقریباً در تمامی داستانهای چوبک به چشم میخورد. وی در داستانهای خود به تشریح اثر منفی باورهای عامیانه و خرافی در ضعف فرهنگی جامعة خود میپردازد.