خشایار قاضی زاده؛ علی قاضی زاده
چکیده
برای ساخت و پردازش شخصیت در پویانمایی مؤلفههای مختلفی در نظر گرفته میشود، ازجمله: ارتباط شخصیتها با مضمون اثر و پیوند آن با شاخصههای فرهنگی جامعه. با توجه به تولید آثار روزافزون پویانمایی در ایران، نیاز به مطالعۀ اجزای مختلف آنها احساس میشود. لذا، پژوهش پیشرو، با هدف شناسایی شاخصههای هویت فرهنگی، ملی و هنری مؤثر ...
بیشتر
برای ساخت و پردازش شخصیت در پویانمایی مؤلفههای مختلفی در نظر گرفته میشود، ازجمله: ارتباط شخصیتها با مضمون اثر و پیوند آن با شاخصههای فرهنگی جامعه. با توجه به تولید آثار روزافزون پویانمایی در ایران، نیاز به مطالعۀ اجزای مختلف آنها احساس میشود. لذا، پژوهش پیشرو، با هدف شناسایی شاخصههای هویت فرهنگی، ملی و هنری مؤثر در شخصیتپردازی پویانمایی ایرانی و نیز وجوه تفاوت و تشابه نشانههای هویتی با شاخصههای هویت فرهنگ ایرانی و تمرکز بر مؤلفههای هنری برای خلق شخصیتهای انسانی، به تحلیل دو نمونه از تولیدات پویانمایی ایران پرداخته است. مسئلۀ پژوهش پیشرو توجه به چگونگی بازتاب شاخصههای هویتی در دو اثر هنری پویانمایی ایرانی و نسبت شخصیتهای ساختهشده با شاخصههای نمایانگر هویت ملی ـ فرهنگی ایرانی است. پژوهش پیشرو از نوع کیفی است و به لحاظ ماهیت، توصیفی ـ تحلیلی محسوب میشود و در آن از روشهای ترکیبی و رویکردهای نشانهشناسانه برای تحلیل نمونهها استفاده شده است. سیر بررسی در جهت کشف لایههای هویتی مستتر در شخصیتهای پویانمایی ایرانی این نتیجه را در بر داشت که عدم مطالعات کافی قبل از تولید و اجرا و رونگاری نسبی از سبکهای تجربهشدۀ غیرایرانی موجب شده آثار ایرانی هنوز سبک و شخصیت متمایزی پیدا نکنند. از مطالعات صورتگرفته چنین برمیآید که در نمونههای موردمطالعه، با وجود زمینههای موضوعی برای استفاده از سنتهای تصویری ایرانی، استفادۀ نسبی از این قابلیت در طراحی شخصیتها شده است.
زینب بنی اسدی؛ محمدرضا صرفی؛ یدالله آقاعباسی؛ محمدعلی صفورا
چکیده
اقتباس از ادبیات کهن، بهخصوص قصّهها و افسانهها و کشف روابط و مناسبات چندلای افسانه با سبک و سیاق بیانی انیمیشن، یکی از شیوههایی است که امروزه مورد توجّه بسیاری از فیلمنامهنویسان انیمیشن قرار گرفته است. با توجّه به ویژگیهای ساختاری و قابلیتهای شگفتانگیز قصّهها و افسانههای ایرانی برای انطباق با زبان انیمیشن، فراگیری ...
بیشتر
اقتباس از ادبیات کهن، بهخصوص قصّهها و افسانهها و کشف روابط و مناسبات چندلای افسانه با سبک و سیاق بیانی انیمیشن، یکی از شیوههایی است که امروزه مورد توجّه بسیاری از فیلمنامهنویسان انیمیشن قرار گرفته است. با توجّه به ویژگیهای ساختاری و قابلیتهای شگفتانگیز قصّهها و افسانههای ایرانی برای انطباق با زبان انیمیشن، فراگیری زبان رسانه و استفاده از شیوههایی چون اقتباس و بازآفرینی برای تبدیل افسانه به انیمیشن بسیار ضروری مینماید. مقال پیشرو، با بهکارگیری روش اسنادی و با رویکردی توصیفی-تحلیلی، پس از بیان شرایط درامپذیری افسانهها، به نقد تطبیقی عناصر مشترک افسانه و انیمیشن سینمایی «جمشید و خورشید» و چگونگی انتقال این عناصر در فرایند اقتباس از افسانه به انیمیشن میپردازد. بر اساس یافتههای پژوهش، اوّلین گام در تبدیل افسانه به انیمیشن، تحلیل متن افسانه و یافتن ویژگیهای تصویری و مؤلّفههای مختلف دراماتیک آن است. شناخت نقاط قوّت و ضعف افسانهها، اضافه نمودن و یا برجسته کردن عناصر دراماتیک و تقویت مؤلّفههای گوناگون پویانمایی، باعث افزایش حرکت، تعلیق و تصویر در انیمیشن خواهد شد.