منصور ساعی
چکیده
خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که در آن، فرزندان نوع و کیفیت ارتباطات میانفردی و کنش ارتباطی را با والدین خود تجربه میکنند. اعضای خانواده از طریق سازوکار ارتباطات میانفردی نیازها، خواستهها، عواطف، نگرانیها، دغدغهها، تجربهها، افکار، دیدگاهها و احساسات خود را با یکدیگر در میان میگذارند؛ مشورت میکنند؛ تصمیم ...
بیشتر
خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که در آن، فرزندان نوع و کیفیت ارتباطات میانفردی و کنش ارتباطی را با والدین خود تجربه میکنند. اعضای خانواده از طریق سازوکار ارتباطات میانفردی نیازها، خواستهها، عواطف، نگرانیها، دغدغهها، تجربهها، افکار، دیدگاهها و احساسات خود را با یکدیگر در میان میگذارند؛ مشورت میکنند؛ تصمیم میگیرند؛ از همدیگر حمایت و پشتیبانی عاطفی و روانی میکنند و تضادها و تنشها را رفع میکنند. هدف مطالعۀ پیش رو تحلیل الگوهای ارتباطات میانفردی والدین و فرزندان در خانواده است. بدین منظور، با رویکرد کیقی، مصاحبههای عمقی با هدف تحلیل تجربۀ زیستۀ 40 نفر از دانشآموزان دختر و پسر در مقطع متوسطۀ دوم در 10 دبیرستان دولتی در 5 نقطۀ شهر تهران صورت گرفت. تحلیل تجربۀ زیستۀ نوجوانان مورد مطالعه نشان میدهد که عمدهترین گفتوگوهای فرزندان و والدین در خانواده از نوع «گفتوگوی گزارشمحور» یا اطلاعرسان درمورد «فعالیتهای آموزشی و درسی فرزندان و اتفاقات مدرسه و یا فعالیتهای روزمرۀ اعضای خانواده» است. نتایج پژوهش حاکی است که سه الگوی ارتباطات کلامی «گفتوشنودی و مشارکتی»، «الگوی مناظرهای و جدلی» و «الگوی تکگویی نصیحتمحور و سرزنشآمیز» در روابط بین والدین و فرزندان قابل مشاهده است.
رامین مرادی
چکیده
این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که سیاستگذاری فرهنگی در حوزه خانواده مبتنی بر چه اقتضائاتی بوده و این سیاستها تا چه حد به اهداف تعیین شده دست یافتهاند؟ برای این منظور با رویکرد کیفی و تحلیل اسناد مکتوب به ترسیم خانواده مطلوب سیاستگذاران فرهنگی پرداخته شده است. برای ارزیابی وضعیت موجود خانواده از نتایج گزارشهای ...
بیشتر
این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که سیاستگذاری فرهنگی در حوزه خانواده مبتنی بر چه اقتضائاتی بوده و این سیاستها تا چه حد به اهداف تعیین شده دست یافتهاند؟ برای این منظور با رویکرد کیفی و تحلیل اسناد مکتوب به ترسیم خانواده مطلوب سیاستگذاران فرهنگی پرداخته شده است. برای ارزیابی وضعیت موجود خانواده از نتایج گزارشهای رسمی، پژوهشهای علمی، واقعیتهای موجود و تجارب زیسته و ملموس استفاده شده است. بررسیها نشان میدهد خانواده مطلوب سیاستگذاران فرهنگی از نظر شکلی و محتوایی خانوادهای است که پاسخگوی نیازهایی چون رفع نیازهای مادی و غیرمادی، تربیت صحیح فرزندان، کانون روابط گرم و صمیمی، و مهمتر از همه بنیان اصلی تشکیلدهنده جامعه باشد. واقعیتهای موجود نشان میدهد خانوادۀ ایرانی نیز همچون جوامع دیگر، دچار تغییراتی شده و انتظارات سیاستگذاران فرهنگی را در تحقق شکل مطلوب آن برآورده نکرده است، بهگونهای که در شرایط کنونی، خانواده با چالشها و آسیبهای مختلفی مواجه است و با انتظارات سیاستهای فرهنگی فاصله دارد. در خانواده کنونی، مواردی نظیر افزایش طلاق، افزایش سن ازدواج، سست شدن پیوندهای زناشویی، شکاف بین نسلها، شیوع برخی آسیبها و انحرافها و نظایر آن وجود دارد که نشان دهنده این است که خانواده آنگونه که سیاستهای فرهنگی طراحی شده بودند، شکل نگرفته است. در تحلیل فاصله بین سیاستهای فرهنگی و وضعیت موجود میتوان گفت برخی سیاستها، به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران و تغییرات جهانی در حوزه فرهنگ و فناوری توجه زیادی نکردهاند. با وجود چنین تنوع و تغییراتی، به نظر میرسد بازاندیشی در برخی سیاستها ضروری به نظر میرسد.
محمد عباس زاده؛ صمد عدلی پور؛ توکل آقایاری هیر؛ محمدباقر علیزاده اقدم
چکیده
جامعهشناسان حوزۀ خانواده بر این باورند که نوسازی مهمترین عامل تغییر و تحولات خانواده در کشورهای در حال توسعه است. در ایران نیز پس از ورود نوسازی به کشور، نهاد خانواده طی چند دهه اخیر تغییرات متعددی را تجربه کرده است. پس از انقلاب ایران، سیاستها و برنامههایی در راستای حمایت از خانواده در مقابل چالشهای پدیدار شده از نوسازی ...
بیشتر
جامعهشناسان حوزۀ خانواده بر این باورند که نوسازی مهمترین عامل تغییر و تحولات خانواده در کشورهای در حال توسعه است. در ایران نیز پس از ورود نوسازی به کشور، نهاد خانواده طی چند دهه اخیر تغییرات متعددی را تجربه کرده است. پس از انقلاب ایران، سیاستها و برنامههایی در راستای حمایت از خانواده در مقابل چالشهای پدیدار شده از نوسازی صورت گرفته است. به همین دلیل، هدف این پژوهش مطالعه تغییر و تحولات خانواده در بستر نوسازی و تأثیر آن بر سیاستگذاری ایران در حوزۀ خانواده است. روش پژوهش، کیفی است و از رهیافت نظریه داده بنیاد بهمنزله روش عملیاتی پژوهش استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش، شهروندان شهر تبریز و انجمن خبرگان در این شهر هستند. راهبرد نمونهگیری، نظری و شیوه نمونهگیری، هدفمند است. یافتهها بیانگر آنند که نوسازی باعث تغییر در الگوهای خانواده، قواعد ازدواج و الگوهای همسرگزینی، عملکردهای خانوادگی، نگرشها و الگوهای فرزندآوری، متوازنشدن قدرت در خانواده، تغییر در الگوهای اوقات فراغت و تغییر در نگرشها و الگوهای طلاق شده است. همچنین سیاستهای اتخاذشده از سوی دولتها پس از انقلاب نتوانستهاند آسیبها و چالشهای خانواده را رفع کنند. این سیاستها با مشکلاتی همچون فراگیر نبودن سیاستها یا عدم رویکرد کلنگر به خانواده، داشتن رویکرد آسیبمحور به خانواده، متعدد بودن نهادهای متولی خانواده، صریح نبودن سیاستهای خانواده، مشخص نبودن طریقه دستیابی به سیاستها، نادیده گرفتن تنوع خانواده، عدم وجود بینش جامعهشناختی در سیاستها و تقلیل فضای معنایی و مفهومی خانواده به تأمین نیازهای اساسی، مواجه هستند.
امیر رستگار خالد؛ ابوالفضل اقبالی؛ عاطفه خالقی
چکیده
خانوادهگرایی بهمثابه یک گفتمان هژمونیک در فضای فرهنگی و رسانهای کشور در سالهای اخیر توسط گفتمانهای رقیب از جمله جریان فکری و فرهنگی فمینیسم به چالش کشیده شده است. امروزه فضای فرهنگی و رسانهای جامعۀ ایرانی بهویژه عرصۀ مطبوعات و نشر محل تخاصم گفتمانی این دو رویکرد هستند. این پژوهش درصدد بررسی کیفیت بازنمایی گفتمانهای ...
بیشتر
خانوادهگرایی بهمثابه یک گفتمان هژمونیک در فضای فرهنگی و رسانهای کشور در سالهای اخیر توسط گفتمانهای رقیب از جمله جریان فکری و فرهنگی فمینیسم به چالش کشیده شده است. امروزه فضای فرهنگی و رسانهای جامعۀ ایرانی بهویژه عرصۀ مطبوعات و نشر محل تخاصم گفتمانی این دو رویکرد هستند. این پژوهش درصدد بررسی کیفیت بازنمایی گفتمانهای نظری پیرامون خانواده در عرصۀ مجلات عامهپسند ایرانی است. روش مورد استفاده در این تحقیق، تحلیل گفتمان با بهرهگیری از روششناسی لاکلا و موفه است. نمونه مورد بررسی در این پژوهش مجلات خانواده سبز، خانوادۀ ایرانی، موفقیت و روزهای زندگی بوده و متون ستونهای خانوادگی این مجلات بهعنوان واحد تحلیل این تحقیق خوانش شدهاند. نتایج پژوهش حاکی از این است که مؤلفهها و عناصر گفتمان خانوادهگرا که با محوریت جمعگرایی و دال مرکزی «سازش» در فضای نظری کشور صورتبندی میگردد، در مجلات عامهپسند بهصورت پررنگتری برساخت شده و در مقابل عناصر و مؤلفههای گفتمان فمینیستی با محوریت فردگرایی و دال مرکزی «حقوق» حضور کمرنگتری در مطالب این مجلات داشته است. به نظر میرسد در فضای فرهنگی جامعه ایرانی هنوز ردپای نظم دینی ـ سنتی خانواده بهصورت کاملاً پررنگ محسوس بوده و گفتمانهای رقیب از جمله جریان فمینیستی یا روشنفکری نتوانستهاند گفتار غالبی را در حوزۀ خانواده و مناسبات آن برای عامۀ مردم ارائه نمایند.
ایمان عرفانمنش؛ سهیلا صادقی فسایی
چکیده
جهان اجتماعی عرصۀ گفتمانهای متعددی است که در تثبیت فضای گفتمانی خود، با یکدیگر رقابت میکنند. کفایت تجربی گفتمان به توانایی در الگوسازی از نهادهای اساسی جامعه از جمله خانواده مربوط میشود. پس از انقلاب اسلامی، گفتمانهای متخاصم برای مقابله با جریان گفتمانی این انقلاب تلاش کردهاند. این مقاله، پس از جستوجوی اسناد و اخبار ...
بیشتر
جهان اجتماعی عرصۀ گفتمانهای متعددی است که در تثبیت فضای گفتمانی خود، با یکدیگر رقابت میکنند. کفایت تجربی گفتمان به توانایی در الگوسازی از نهادهای اساسی جامعه از جمله خانواده مربوط میشود. پس از انقلاب اسلامی، گفتمانهای متخاصم برای مقابله با جریان گفتمانی این انقلاب تلاش کردهاند. این مقاله، پس از جستوجوی اسناد و اخبار معتبر دربارۀ زنان و خانواده در میان شبکههای اجتماعی و پایگاههای خبری بینالمللی و داخلی (62 سند بین سالهای 2012 تا 2015)، الگوی خانواده از منظر گفتمان داعش را، بر اساس بینش نظری و روشی تحلیل گفتمان انتقادی و تحلیل گفتمان لاکانی، در سه سطح تحلیل توصیفی، تفسیری و تبیینی بازنمایی و تحلیل کرده است. بخشی از قدرت گفتمانی آن الگو متأثر از عرصۀ ارتباطی و فضای مجازی است. در مجموع، چنین به نظر میرسد که الگوی خانوادۀ داعشی حول مفاهیم مردمحوری، غلبۀ اصالت جمع و توجه به آموزههای سلفیگرایی و ظاهرگرایی مفصلبندی میشود.
مهدی سلطانی گردفرامرزی؛ احمد پاکزاد
چکیده
در این مقاله، هدف ما پاسخ به این پرسش اساسی است که فیلمهای سینمایی دهه هشتاد شمسی طلاق را چگونه بازنمایی و برساخت کردهاند؟ این پرسش در چارچوب نظریه بازنمایی مطرح شده و برای پاسخ به آن، 21 فیلم تولید شده در این دهه که مسئله طلاق محور اصلی روایتشان بود، به روش تحلیل محتوا بررسی شده است. یافتههای مقاله نشان میدهد که فیلمهای ...
بیشتر
در این مقاله، هدف ما پاسخ به این پرسش اساسی است که فیلمهای سینمایی دهه هشتاد شمسی طلاق را چگونه بازنمایی و برساخت کردهاند؟ این پرسش در چارچوب نظریه بازنمایی مطرح شده و برای پاسخ به آن، 21 فیلم تولید شده در این دهه که مسئله طلاق محور اصلی روایتشان بود، به روش تحلیل محتوا بررسی شده است. یافتههای مقاله نشان میدهد که فیلمهای سینمایی ایرانی در خلال روایتهای خود، کوشیدهاند نوعی شناخت و دانش عامهپسند دربارة طلاق در دسترس مخاطبان قرار دهند و این پدیده و آسیبهای ناشی از آنرا تبیین کنند. فیلمهای ایرانی، هم اطلاعاتی زمینهای همچون ترکیب سنی و جنسی، طبقه اجتماعی، وضعیت شغلی آسیبدیدگان از طلاق ارائه میکنند و هم اطلاعات مختلفی دربارة روابط اجتماعی و خانوادگی، نگرشها، شیوههای زندگی و آسیبهای اجتماعی آنها به دست میدهند. همچنین تولیدکنندگان آنها اغلب کوشیدهاند تبیینی از طلاق شخصیتهای خود ارائه کنند.
کمال کوهی
دوره 15، شماره 28 ، اسفند 1393، ، صفحه 137-164
چکیده
امروزه رسانههای نوین یکی از پرنفوذترین و پرمخاطبترین رسانهها نزد جوانان بهشمار میرود. توجه بیشازاندازة جوانان به این رسانهها برای آنها مسائل زیادی به دنبال دارد؛ یکی از این مسائل، اعتیاد به چنین رسانههایی است. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف مطالعة میزان اعتیاد به بازیهای رایانهای و ارائة راهکارهایی برای مقابله ...
بیشتر
امروزه رسانههای نوین یکی از پرنفوذترین و پرمخاطبترین رسانهها نزد جوانان بهشمار میرود. توجه بیشازاندازة جوانان به این رسانهها برای آنها مسائل زیادی به دنبال دارد؛ یکی از این مسائل، اعتیاد به چنین رسانههایی است. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف مطالعة میزان اعتیاد به بازیهای رایانهای و ارائة راهکارهایی برای مقابله با آن در میان دانشآموزان مقطع متوسطة استان آذربایجان شرقی انجام شده است. تحقیق به روش پیمایشی انجام شده و جامعة آماری آن را دانشآموزان مقطع متوسطة استان آذربایجان شرقی تشکیل میدادند که بالغ بر 204 هزار و 562 نفر بودند. از این تعداد 700 نفر براساس روش نمونهگیری طبقهای تصادفی برای مطالعه انتخاب شدهاند. همچنین، ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه بوده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSSنسخة 21 و لیزرل 5/8 استفاده شده است. نتایج بهدستآمده از تحقیق نشان میدهد میزان شیوع اعتیاد به بازیهای رایانهای در سطح متوسط به بالا (5/50 درصد) بوده است. همچنین خانواده، سرمایة اجتماعی و وضعیت روحی و روانی دانشآموزان ازجمله عواملی هستند که دانشآموزان را در مقابله با اعتیاد به بازهای رایانهای توانمند میسازند و در مقابل عوامل دیگر نظیر اوقات فراغت، محرومیت نسبی و تعداد دوستان بهویژه تعداد دوستان خارج از مدرسه، میزان اعتیاد به بازیهای رایانهای را در میان دانشآموزان افزایش میدهد.
حسن بشیر؛ علی اسکندری
دوره 12، شماره 14 ، مرداد 1390، ، صفحه 7-25
چکیده
امروزه رسانههای جمعی به عنصری مهم تبدیل شده و بر همۀ عرصههای زندگی اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نفوذی انکارناپذیر دارد. تلویزیون ایران که در سطحی کلان هدف خود را انسانسازی و ایفای نقش دانشگاهی بزرگ معرفی کرده باید در ایفای نقشی فرهنگساز به شکل جدی ورود پیدا کند.
از این رو، در این مقاله ابتدا به چگونگی فرهنگسازی ...
بیشتر
امروزه رسانههای جمعی به عنصری مهم تبدیل شده و بر همۀ عرصههای زندگی اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نفوذی انکارناپذیر دارد. تلویزیون ایران که در سطحی کلان هدف خود را انسانسازی و ایفای نقش دانشگاهی بزرگ معرفی کرده باید در ایفای نقشی فرهنگساز به شکل جدی ورود پیدا کند.
از این رو، در این مقاله ابتدا به چگونگی فرهنگسازی رسانهها در ابعاد گوناگون فرهنگ میپردازیم و در ادامه با توجه به اهمیت نهاد خانواده در جوامع امروزی، چگونگی بازنمایی آن را در متون تلویزیونی بررسی خواهیم کرد. به همین منظور ابتدا پس از بیان تقسیمبندیهایی از فرهنگ، آن را به سه حوزۀ اصلی باورهای بنیادین، ارزشها و هنجارها و رفتارها تقسیم میکنیم و سپس نحوۀ ورود رسانه در هر کدام از این ابعاد را با توجه به اصول سند چشمانداز بررسی میکنیم.
در نهایت اینکه رسانهها به منظور فرهنگسازی در جامعه و بهخصوص نهاد خانواده باید در گام نخست تغییراتی را در سطح باورهای بنیادین و در ادامه در سطح ارزشها و هنجارها به وجود آورند؛ همچنین برنامهریزی بر روی باورهای بنیادین که در قاعدۀ هرم قرار دارد، بسیار تأثیرگذارتر از انواع دیگر هرم خواهد بود، چراکه این بُعد از فرهنگ اگرچه ممکن است کمرنگ شود، هیچگاه از بین نخواهد رفت.