محمدمهدی وحیدی؛ سید محمد مهدیزاده
چکیده
یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ یک گرهگاهِ تاریخی مهم برای ایالات متحده بود. در این روز بود که رضایتِ خاطرِ ناشی از صلحی که در میانِ بسیاری از ملتها وجود داشت و با پایانِ جنگ سرد و نابودی کمونیسم آغاز شده بود، با ظهور یک دشمنِ تازه، بهشکلی نمادین، پایان یافت. در این برهه، موضعِ گفتمانی رسانههای جریان اصلی ایالاتِ متحده نسبت به دیگری و شرق ...
بیشتر
یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ یک گرهگاهِ تاریخی مهم برای ایالات متحده بود. در این روز بود که رضایتِ خاطرِ ناشی از صلحی که در میانِ بسیاری از ملتها وجود داشت و با پایانِ جنگ سرد و نابودی کمونیسم آغاز شده بود، با ظهور یک دشمنِ تازه، بهشکلی نمادین، پایان یافت. در این برهه، موضعِ گفتمانی رسانههای جریان اصلی ایالاتِ متحده نسبت به دیگری و شرق نیز دچار تغییراتی شد. در این مقاله با اشاره به ایدۀ رشد و کمال شخصیت در ادبیات داستانی و با توسل به ابزارهای تحلیلی نشانهشناسی اجتماعی تصویر، به بررسی نحوۀ برساخت هویتِ خودی و در مقابل آن، دیگری، در این دوران میپردازیم. به اعتقاد ما، تلویزیون جایگاه مناسبی برای تولید آن چیزی است که نظریهپردازان نشانهشناسیِ اجتماعی با عنوان «منبع نشانهای» از آن یاد میکنند لذا در تحلیل خود بر یک سکانس استثنائی از سریال تلویزیونی میهن متمرکز شده ایم و پس از بررسی کاملِ این سکانس ملاحظه کردهایم که در سریالِ میهن، خودی، تعریفی مشخص پیدا کرده است. او یک زنِ اروپاییتبار (امریکاییِ اصیل) است. از سوی دیگر، با مردی مواجه هستیم که به لحاظ خصوصیات ظاهری یک امریکاییِ اصیل محسوب میشود؛ اما به دشمنِ ایالاتِ متحده پیوسته و در صدد انجام حملهای علیهِ امریکاست و ما در تحلیل خود نشان دادهایم که سازندگان در کمال اختصار، به خطرِ خودیهایی اشاره میکنند که به خدمتِ دیگری درآمدهاند و اکنون میتوانند بارِ دیگر ایالاتِ متحده را از درون تهدید کنند و مورد حمله قرار دهند. در تحلیلِ خود همچنین شیوه بازنمایی و حفظِ نمایشِ چارچوبهای هویتیِ پسانژادی و چندفرهنگی در ایالاتِ متحده را مورد بازشناسی قرار داده ایم.
حسن مجیدی؛ مهناز اعتضادیفر
دوره 14، شماره 22 ، شهریور 1392، ، صفحه 91-117
چکیده
در این مقاله با بهرهگیری از نظریة شرقشناسی ادوارد سعید و غیریتسازی نظریة گفتمان، به رویارویی ادبای مسیحی عرب با فرهنگ اسلامی پرداخته و نشان داده شده است که نقش مسیحیان عرب در اسلامستیزی و گسترش نفوذ فرهنگی غرب به دنیای عرب بهخصوص مدیترانة عربی از جمله کشورهای مصر، سوریه و تونس قابل توجه و بسیار گسترده بوده است و بر ...
بیشتر
در این مقاله با بهرهگیری از نظریة شرقشناسی ادوارد سعید و غیریتسازی نظریة گفتمان، به رویارویی ادبای مسیحی عرب با فرهنگ اسلامی پرداخته و نشان داده شده است که نقش مسیحیان عرب در اسلامستیزی و گسترش نفوذ فرهنگی غرب به دنیای عرب بهخصوص مدیترانة عربی از جمله کشورهای مصر، سوریه و تونس قابل توجه و بسیار گسترده بوده است و بر غیریتسازی از فرهنگ اسلامی تأکید داشتهاند. مهمترین مصادیق برساختن هویت «غیر» از فرهنگ اصیل اسلامی عربی در استهزای فرهنگ و احکام اسلامی، قبحشکنی از معاصی و خطوط قرمز اسلام همچون روابط نامشروع و خودکشی و ترویج برخی آموزههای مسیحی مانند: اعتراف به گناه یا معرفی مسیحیت بهعنوان دین آرامش و مدارا، بیدین کردن خط و زبان عربی، بازنمایی اسلام بهمنزلة دینی عقبمانده و مترادف با جهل و بیسوادی، تاریخسازی و القای آغاز دوران رونق و ترقی با ورود فرهنگ غرب به جهان عرب و نیز تصویرسازی از غرب و مهاجمان متجاوز بهمثابه پیامآوران تمدن و پیشرفت، برخی از راهبردهای ادیبان مسیحی عرب در تاریخ معاصر در قالب داستانها و اشعار بهشمار میرود.