جمالالدین اکبرزاده؛ مسعود تقیآبادی
چکیده
این مقاله در صدد مطالعه ستارگان خرد ایرانی و استفاده آنها از رسانههای جدید برای ورود به نظام ستارگی است. تلاش بر این بوده است تا با بررسی پنج مورد از کاربران پرمخاطب اینستاگرام، نقش شبکههای اجتماعی مجازی در تعمیق فرهنگ شهرت و ایجاد نوع جدیدی از «ستارگی» مورد تحلیل قرار گیرد. برای بررسی صفحات اینستاگرام نمونههای مورد بررسی ...
بیشتر
این مقاله در صدد مطالعه ستارگان خرد ایرانی و استفاده آنها از رسانههای جدید برای ورود به نظام ستارگی است. تلاش بر این بوده است تا با بررسی پنج مورد از کاربران پرمخاطب اینستاگرام، نقش شبکههای اجتماعی مجازی در تعمیق فرهنگ شهرت و ایجاد نوع جدیدی از «ستارگی» مورد تحلیل قرار گیرد. برای بررسی صفحات اینستاگرام نمونههای مورد بررسی از روش کیفی نشانهشناسی اجتماعی استفاده شده است. تحقیق پیشرو نخستین تحقیق مستقل داخلی است که به پدیده ستارگان خرد ایرانی و بهویژه نحوه استفاده آنها از سلفی برای ورود به نظام ستارگی میپردازد. یافتههای این مقاله نشان میدهد که با فراگیری شبکههای اجتماعی فرهنگ شهرت در ایران نیز دستخوش تغییر شده است. نظام ستارگی سنتی که تا پیش از این مبتنی بر سلسلهمراتب و هنجارهای خاص رسانههای جمعی بود، اکنون دچار تحول شده است. از تبعات این تحول ورود افراد معمولی به جرگۀ ستارگان است. این افراد در کسوت یک ستاره، با ارائه نمایشی مطلوب از خود مخاطبان و هواداران خاص خود را گرد هم میآورند. در این میان یک شیوة اصلی برای ارائه یک خودِ مطلوب عکسهای سلفی است که اغلب بر پایه گفتمانی جنسیتی ارائه میشوند. برای مثال هر یک از نمونههای این تحقیق از نشانههای مختص به جنس خود (مرد بهمثابه بدن عضلانی و زن بهمثابه زیبایی) و همچنین تلاقی مذهب، هنر و مد برای همراه کردن ببینده استفاده میکنند. با انتشار و عمومی شدن عکسهای سلفی، بیننده به شخصیترین حالات زندگی این ستارگان نوظهور وارد میشود. این امر نشان میدهد که سازوکارهای گسترش شهرت خرد در شبکههای اجتماعی در حال دگرگون کردن جنبههایی مهم از فرهنگ و از جمله جابهجایی در مرزهای حریم خصوصی است. تغییر در فرهنگ شهرت را میتوان با دیگر تغییرات کلان فرهنگی همچون افزایش فردگرایی، تعمیق عرفیگرایی و تضعیف بعضی از شاخصهای دینداری در جامعه ایران همبسته دانست.
طاهر روشندل اربطانی؛ سیدمحمد مولایی
چکیده
با عنایت به دیدگاه انتقادی در حوزه ارتباطات و رسانه، رسانهها از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند محتوای منتشره را تحت تأثیر خاستگاه فرهنگی و هویتی خود قرار دهند. این نشانگر قدرت رسانهها در تغییرات فرهنگی و بخصوص تأثیر بر هویت افراد و جوامع میباشد. پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، ظهور شبکههای اجتماعی و به تبع آن امکان تعامل ...
بیشتر
با عنایت به دیدگاه انتقادی در حوزه ارتباطات و رسانه، رسانهها از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند محتوای منتشره را تحت تأثیر خاستگاه فرهنگی و هویتی خود قرار دهند. این نشانگر قدرت رسانهها در تغییرات فرهنگی و بخصوص تأثیر بر هویت افراد و جوامع میباشد. پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، ظهور شبکههای اجتماعی و به تبع آن امکان تعامل کاربران با سرعت بالا، سبب تأثیرگذاری دوچندان بر فرهنگ و هویت شده است. در چنین شرایطی آیا میتوان از شبکههای اجتماعی به عنوان ابزاری برای تقویت هویت ملی جوانان به عنوان طیفی که بیش از دیگران با فناوریهای نوین مأنوس میشوند استفاده نمود؟ برای پاسخ به این سئوال تلاش شد برای استفاده از ظرفیتهای شبکههای اجتماعی در تقویت هویت ملی جوانان طی مدلی ارائه گردد. برای این منظور و با استفاده از روش نظریه برخاسته از دادهها، تعداد 13 مصاحبه با مطلعان این حوزه شامل صاحبنظران و اساتید دانشگاهی، سیاستگذاران و فعالین در حوزه شبکه اجتماعی و هویت ملی و استفادهکنندگان از شبکههای اجتماعی داخلی ترتیب داده شد و در نهایت 26 مقوله استخراج گردید. محور اصلی پژوهش یکپارچهسازی هویت ملی مجازی و واقعی و شبکه اجتماعی به عنوان ابزار تقویت هویت ملی معرفی گردید. برای این منظور چهار راهبرد ارائه گردید.
سعید روشنی؛ سید سروش قاضی نوری؛ مهسا رجبزاده
چکیده
هدف اصلی این پژوهش شناسایی نیازها، چالشها و عوامل اصلی اثرگذار بر شکلگیری شبکه اجتماعی نخبگان ایران است. در این پژوهش تلاش شده است تا نشان داده شود که مهمترین عوامل اثرگذار بر انسجام، توسعه و پایداری شبکه اجتماعی مجازی نخبگان ایران کدامند. روش پژوهش در این تحقیق، توصیفی ـ پیمایشی است، که در آن به توصیف و تحلیل نیازهای نخبگان ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش شناسایی نیازها، چالشها و عوامل اصلی اثرگذار بر شکلگیری شبکه اجتماعی نخبگان ایران است. در این پژوهش تلاش شده است تا نشان داده شود که مهمترین عوامل اثرگذار بر انسجام، توسعه و پایداری شبکه اجتماعی مجازی نخبگان ایران کدامند. روش پژوهش در این تحقیق، توصیفی ـ پیمایشی است، که در آن به توصیف و تحلیل نیازهای نخبگان ایران بهمنظور تشکیل یک شبکه اجتماعی تخصصی پرداخته است. روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، مصاحبه با مدیران ارشد بنیاد ملی نخبگان و پرسشنامه بوده است و از میان حدود 13000 نفر نخبگان تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان، نمونهای معادل با 375 نفر مبتنی بر جدول مورگان و روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی انتخاب شدند. بهمنظور اولویتبندی نتایج پژوهش از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهند که تعامل با سایر نخبگان و دستیابی به پایگاه دانشی منسجم، مهمترین دلایل عضویت در این شبکه میتوانند باشند. ضعف فرهنگی در ارتباط با گفتوگو، نقد و تحلیل و ضعف در زیرساختهای فناوری اطلاعات از اساسیترین چالشهای پیشروی طراحی و راهاندازی شبکه نخبگان ایرانی از دیدگاه مخاطبان این حوزه دانشی است. مهمترین مؤلفههای اثرگذار بر پایداری شبکه «ارائه و انتشار آخرین و معتبرترین منابع علمی اعم از مقالات، کتب و ... و اعلام نیاز پروژههای پژوهشی و حرفهای از سوی نهادها و صنایع» است.