محمود ترابی اقدم؛ علی اصغر فهیمی فر؛ شهاب اسفندیاری؛ امیرحسن ندایی
چکیده
بازنمایی «دیگری»های نژادی، قومیتی، فرهنگی و جغرافیایی، راهبردی کانونی در تعدادی از محصولات رسانهای آمریکا تلقی میشود. بر این اساس، تبیین نظام «دیگریسازی» در سه فصل نخست سریال مشهور دنیای غرب (2016-تاکنون)، با تمرکز بر ارزشهای گفتمان رؤیای آمریکایی، هدف اصلی این مقاله بوده است. در مبانی نظری و تحلیلها از مفهوم «دیگری» ...
بیشتر
بازنمایی «دیگری»های نژادی، قومیتی، فرهنگی و جغرافیایی، راهبردی کانونی در تعدادی از محصولات رسانهای آمریکا تلقی میشود. بر این اساس، تبیین نظام «دیگریسازی» در سه فصل نخست سریال مشهور دنیای غرب (2016-تاکنون)، با تمرکز بر ارزشهای گفتمان رؤیای آمریکایی، هدف اصلی این مقاله بوده است. در مبانی نظری و تحلیلها از مفهوم «دیگری» در فلسفة غرب و بهویژه مطالعات فرهنگی استفاده شده است. برای فهم سازوکار برساخت «دیگری»ها در این سریال، از روش نشانهشناسی و الگوی سه سطحی جان فیسک بههمراه رمزگان نمادین رولان بارت بهره گرفته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که «حضور» و «غیاب» دو دسته از «دیگری»های درونآمریکایی (سیاهپوستان و سرخپوستان) و برونآمریکایی (شرقآسیاییها) در مواجه با سفیدها (بهمثابه «خود») در سریال مذکور واجد دلالتهای ویژهای است. نظامهای نشانهای دنیای غرب، سفیدها را فرادست، شرقآسیاییها و سرخپوستها را فرودست و سیاهان را نزدیک به سفیدها بازنمایی میکند. بدین ترتیب، پیوستاری از قدرت را بر حسب نزدیکی به نژاد سفید، برای بازتولید اسطورة سفید برتر برای جهان آتی طبیعیسازی میکنند. اسطورهای که عناصر بنیادی گفتمان رؤیایی آمریکایی ازجمله «فردگرایی»، «آزادی» و «حق انتخاب» را در انحصار سفیدها بازنمود میکند. همچنین مؤلفه مهم «برابری» را از طریق راهبرد کلیشهسازی و مشروعیتزدایی از «دیگری»ها به حاشیه میراند تا تنها سفیدها برای تصمیمسازی و تصمیمگیری برای آینده جهان حضور داشته باشند.