صدرالدین طاهری؛ احمد مصطفوی
چکیده
وابستگی کامل به تعامل انسانی، بازی ویدیویی را از سایر رسانههای روایتگر متفاوت ساخته است. دو نظرگاه اصلی دربارهی روایتشناسی بازی ویدیویی، دیدگاه روایتگرایانه و دیدگاه بازیگرایانه هستند که اولی بر وجود روایت و لزوم وجود آن در بازیهای ویدیویی تاکید دارد و دومی بین بازی و روایت ادبی تمایز بنیادینی مینهد. هدف اصلی این پژوهش ...
بیشتر
وابستگی کامل به تعامل انسانی، بازی ویدیویی را از سایر رسانههای روایتگر متفاوت ساخته است. دو نظرگاه اصلی دربارهی روایتشناسی بازی ویدیویی، دیدگاه روایتگرایانه و دیدگاه بازیگرایانه هستند که اولی بر وجود روایت و لزوم وجود آن در بازیهای ویدیویی تاکید دارد و دومی بین بازی و روایت ادبی تمایز بنیادینی مینهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی مهمترین دیدگاهها و چالشهای رایج در باب روایتشناسی بازیهای ویدیویی و همچنین تشریح روایت بازی خدای جنگ 2018 بر اساس دیدگاههای مورد بررسی است. تألیف این مقاله در حوزهی روایتشناسی با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی و با هدف توسعهای صورت پذیرفته و یافتههای کیفی آن به شیوه اسنادی دادهاندوزی شدهاند و در مورد بازی مذکور به کار گرفته شدهاند. در راستای تحقق هدف پژوهش دو نظرگاه اصلی دربارهی روایتشناسی بازی ویدیویی نقد و بررسی شدهاند؛ و پس از آن سه تقسیمبندی از انواع روایت در بازیها وارسی شده، و روایت بازی خدای جنگ براساس هر کدام تشریح شده است. در نهایت با جمعبندی ملاحظات مذکور در این مقاله شمایی کلی از روایتشناسی بازیهای ویدیویی ترسیم گردیده است.
صدرالدین طاهری
چکیده
در حوزه ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، رمزگذاری و رمزگشایی از کلیدیترین فرآیندها بهشمار میآیند. این مقاله تلاش دارد دستهبندی چهاربخشی رمزگانهای پیشنهادشده از سوی آرتور آسا برگر برای ارتباطات بصری را با شرح چند مثال بررسی نماید و سپس با رویکردی نشانهشناختی به تحلیل جایگاه این شیوههای رمزگذاری در آثار نقاشی رنه ماگریت هنرمند ...
بیشتر
در حوزه ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، رمزگذاری و رمزگشایی از کلیدیترین فرآیندها بهشمار میآیند. این مقاله تلاش دارد دستهبندی چهاربخشی رمزگانهای پیشنهادشده از سوی آرتور آسا برگر برای ارتباطات بصری را با شرح چند مثال بررسی نماید و سپس با رویکردی نشانهشناختی به تحلیل جایگاه این شیوههای رمزگذاری در آثار نقاشی رنه ماگریت هنرمند برجسته جنبش فراواقعگرایی بپردازد. این پژوهش یک موردکاوی نشانهشناختی با رویکرد تحلیلی ـ تفسیری و با هدف توسعهای است که دادههای کیفی آن به شیوه اسنادی دادهاندوزی شدهاند. برگر چهار شیوه رمزگذاری در انتقال مفاهیم را بر میشمرد که آنها را رمزگانهای تداعیگر، قیاسی، جایگزین و فشرده مینامد. از میان کارهای پرشمار مگریت چهار نقاشی برگزیده و تفسیر شدند. در مدل سرخ (1935 م.) بهره از رمزگان تداعیگر، در آینه دروغین (1929 م.) استفاده از رمزگان قیاسی، در پسر انسان (1964 م.) نقش رمزگان جایگزین و در آشکارسازی حضور (1936 م.) کارکرد رمزگان فشرده کشف و تحلیل گردید.