اصغر مشبکی؛ علیاکبر خادمی
دوره 9، شماره 4 ، بهمن 1387، ، صفحه 133-178
چکیده
سیاستگذاری در عرصۀ فرهنگ، ضرورت انجام یا امتناع، حدود و عرصههای آن، نهادهای مداخلهکننده، نوع ارتباط و همکنشی آنها، نظریههای سیاستگذاری فرهنگی(سازگاری با محیط بومی)، مدلها، روشها و... برخی مشکلات و پرسشهای اساسی است که اکنون مدیریت عرصۀ فرهنگی کشور بهگونهای جدی با آنها مواجه است. با توجه به اینکه ...
بیشتر
سیاستگذاری در عرصۀ فرهنگ، ضرورت انجام یا امتناع، حدود و عرصههای آن، نهادهای مداخلهکننده، نوع ارتباط و همکنشی آنها، نظریههای سیاستگذاری فرهنگی(سازگاری با محیط بومی)، مدلها، روشها و... برخی مشکلات و پرسشهای اساسی است که اکنون مدیریت عرصۀ فرهنگی کشور بهگونهای جدی با آنها مواجه است. با توجه به اینکه سند بیستسالۀ نظام، افق روشنی را برای جایگاه ایران در سال 1404 ترسیم نموده، لازم است در حوزههای علمی، فناوری، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هدفگذاریهای مناسب صورت گیرد و استراتژیهای رسیدن به این اهداف تدوین گردد. در مجموعۀ سیاستگذاریهای عمومی، سیاستهای فرهنگی بالاترین اهمیت را دارد. از این روست که در نگاه یونسکو (1998) فرهنگ و سیاستگذاریهای فرهنگی نه در حاشیه بلکه در کانون فرایند توسعۀ پایدار کشورها تعریف میگردد.
در کشور ما، بهدلیل تعدد مراجع تصمیمگیری و نهادهای سیاستگذاری فرهنگی و بهدلیل نبود الگوی جامع و مشخص برای سیاستگذاری در حوزۀ فرهنگ، ابهام زیادی در مسئولیتهای فرهنگی وجود دارد و تداخل و انسجام زیادی در برنامه و طرحهای فرهنگی مشاهده نمیشود. بنابراین، آسیبشناسی سیاستها و سیاستگذاریهای فرهنگی کشور در دوران بعد از انقلاب اسلامی گامی ضروری، پیش از آغاز هر اقدامی، بهنظر میرسد.