جلال درخشه؛ کسری صادقیزاده
دوره 13، شماره 20 ، اسفند 1391، ، صفحه 87-116
چکیده
طرح تجزیه و دولتسازی یکی از مواردی است که دولتهای استعماری نظیر بریتانیا برای استمرار حاکمیت و حفظ منافع خود در مناطق مختلف جهان به اجرا گذاشتهاند. تأسیس رژیم اسرائیل در سال 1948 در همین راستا و با هدف دفاع از منافع غرب در برابر جهان اسلام، صورت پذیرفت. اما از آنجاییکه هستة اصلی کسانی که خود را شهروند اسرائیل میدانند ...
بیشتر
طرح تجزیه و دولتسازی یکی از مواردی است که دولتهای استعماری نظیر بریتانیا برای استمرار حاکمیت و حفظ منافع خود در مناطق مختلف جهان به اجرا گذاشتهاند. تأسیس رژیم اسرائیل در سال 1948 در همین راستا و با هدف دفاع از منافع غرب در برابر جهان اسلام، صورت پذیرفت. اما از آنجاییکه هستة اصلی کسانی که خود را شهروند اسرائیل میدانند عموماً چندپاره است و خارج از مرزهای فلسطین اشغالی به این سرزمین مهاجرت کردهاند، این رژیم نتوانسته است پروژة ملتسازی را در سرزمینهای اشغالی با موفقیت به پایان برساند و با آسیبهای ساختاری متنوعی نظیر شکافهای قومی، نژادی و مذهبی، منازعههای هویتی میان دینداران و سکولارها، مسئلة اقلیت عرب فلسطینی مسلمان در درون اراضی اشغالی 1948، رشد مهاجرت معکوس و برهم خوردن توازن جمعیتی در سالهای آتی و همچنین ظهور اندیشههای ساختارشکنانه نظیر پستصهیونیسم روبرو است. نویسندگان در این مقاله میکوشند چالشهای مزبور را مورد بررسی و کندوکاو قرار دهند.