هژیر فتحی؛ فائزه تقی پور؛ نفیسه واعظ
چکیده
این پژوهش به دنبال شناسایی پیشرانهای مؤثر بر آینده شبکههای اجتماعی مجازی در مواجهه با رسانههای جمعی ایران در افق سال ۱۴۰۴ است. روش پژوهش از نوع آمیخته کمی و کیفی است که با استفاده از روش آیندهپژوهی انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی و اکتشافی با رویکرد شناسایی عدم قطعیتها است که در این راستا با ۲۰ نفر از صاحبنظران و متخصصان ...
بیشتر
این پژوهش به دنبال شناسایی پیشرانهای مؤثر بر آینده شبکههای اجتماعی مجازی در مواجهه با رسانههای جمعی ایران در افق سال ۱۴۰۴ است. روش پژوهش از نوع آمیخته کمی و کیفی است که با استفاده از روش آیندهپژوهی انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی و اکتشافی با رویکرد شناسایی عدم قطعیتها است که در این راستا با ۲۰ نفر از صاحبنظران و متخصصان حوزه رسانه، ارتباطات و شبکههای اجتماعی برخط که با روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته صورت گرفت. در پژوهش حاضر برای شناسایی پیشرانها از روش تشکیل پانل دلفی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد و برای کشف عوامل کلیدی نهایی مؤثر بر آینده شبکههای اجتماعی مجازی از روش مدلسازی تفسیری ـ ساختاری (ISM) بهره برده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش مدلسازی تفسیری ساختاری، شامل پرسشنامه محقق ساخته حاوی جدول ماتریس تاثیرات متقابل است و دادههای آن نیز توسط نرم افزار «میک مک» تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد ۲۷ پیشران بر آیند شبکههای اجتماعی مجازی تأثیر دارند که در چهار عامل کلی اجتماعی ـ فرهنگی، حقوقی ـ سیاسی، اقتصادی و فناوری قابل طبقهبندی است. طبق یافتههای پژوهش، فناورپایه شدن امور، بومیان دیجیتال، مالکیت رسانهای و قدرت رسانههای سنتی بزرگ مقیاس، چهار عامل کلیدی نهایی موثر بر آینده شبکههای اجتماعی مجازی در مواجهه با رسانههای جمعی ایران در افق ۱۴۰۴ هستند.
داود پاک طینت مهدی آبادی؛ فائزه تقی پور؛ حسن درزبان رستمی
چکیده
پژوهش پیش رو با هدف طراحی الگوی نقش سواد رسانهای در ارتقای سرمایۀ اجتماعی در شهر یزد و با بهرهگیری از روش گراندد تئوری انجام شد و از نوع کیفی و بنیادی است. دادهها با مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته با 19 نفر از متخصصان استخراج شدند و برای انتخاب افراد از روش نمونـهگیـری نظری تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. در ادامه، مصاحبهها ...
بیشتر
پژوهش پیش رو با هدف طراحی الگوی نقش سواد رسانهای در ارتقای سرمایۀ اجتماعی در شهر یزد و با بهرهگیری از روش گراندد تئوری انجام شد و از نوع کیفی و بنیادی است. دادهها با مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته با 19 نفر از متخصصان استخراج شدند و برای انتخاب افراد از روش نمونـهگیـری نظری تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. در ادامه، مصاحبهها به متن تبدیل شدند و فرایند تحلیل دادهها آغاز شد. برای کدگذاری باز، تحلیلِ خطبهخط به کار رفته است و همراه با بسط مفاهیم و مقولهها، کدگذاری محوری و گزینشی انجام شد. برای اعتبارسنجی یافتهها، چهار راهبرد از هشت راهبردِ کرسول و میلر (بررسی همکاران، تشریح کلیشههای ذهنی و پیشداوریهای محقق، تأیید مشارکتکنندگان، توصیف غنی) مورد استفاده قرار گرفتهاند. یافتهها نشان میدهند درصورتیکه شرایط زمینهای (ویژگیهای پیام، شرایط مخاطب، جوامع رسانهای، دسترسی، رسانه، شناخت هنجارها) ایجاد شوند و عوامل مداخلهگر (مرتبط با مخاطب، رسانهای، محیطی) کنترل شوند و راهبرد مناسب (بومیسازی سواد رسانه، کاربری هوشمندانه، نقد آگاهانه و...) به کار رود، میتوان به پیامد نهایی موردنظر (ارتقای سرمایۀ اجتماعی) دست یافت.
مهدی خسروشاهی؛ فائزه تقی پور؛ رضا ابراهیم زاده دستجردی
چکیده
هدف این پژوهش، طراحی و ارائۀ الگو از روزنامهنگاری شهروندی بهمنظور گسترش مشارکت مدنی در ایران براساس نظریۀ دادهبنیاد است. برایناساس، دادههای پژوهش از 25 نفر از صاحبنظران و خبرگان حوزۀ علوم ارتباطات اجتماعی، با استفاده از مصاحبۀ نیمهساختاریافته و بهواسطۀ روش نمونهگیری نظری انتخاب و گردآوری شدهاند. همچنین ...
بیشتر
هدف این پژوهش، طراحی و ارائۀ الگو از روزنامهنگاری شهروندی بهمنظور گسترش مشارکت مدنی در ایران براساس نظریۀ دادهبنیاد است. برایناساس، دادههای پژوهش از 25 نفر از صاحبنظران و خبرگان حوزۀ علوم ارتباطات اجتماعی، با استفاده از مصاحبۀ نیمهساختاریافته و بهواسطۀ روش نمونهگیری نظری انتخاب و گردآوری شدهاند. همچنین برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها، از فرایند کدگذاری نظری بهمنظور شمارش مفاهیم(مقولات پایهای)، مقولات فرعی و مقولات اصلی استفاده شد. پس از اشباع نظری در مباحث کارشناسی مطرحشده، نتایج پژوهش پیشرو به الگویی مطلوب و جدید که شامل 14 مقولۀ اصلی، 41 مقولۀ فرعی و 509 مفهوم بود سوق داده شد. بدینمنظور، برای اعتبارسنجی مقولات و الگوی برساختهشده، از دو روش ارزیابی به شیوۀ ارتباطی و تشکیل گروه کانونی یا متمرکز و برای پایاییسنجی در بخش قابلیت تکرارپذیری، از روش ضریب توافق بین دو کدگذار و نیز در بخش قابلیت تعمیمپذیری، از شیوۀ نمونهگیری نظری جامع و منظم استفاده شده است.
محمدرضا مزیدیشرفآبادی؛ فائزه تقیپور؛ سیدعلیرضا افشانی
چکیده
این مقاله به بررسی رابطه بین مهارت کاربران در استفاده از شبکههای اجتماعی موبایلی و کاربردهای مثبت و منفی آن میپردازد. برای این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، 385 پرسشنامه محققساخته بین جوانان شهر یزد توزیع و جمعآوری شد. نتایج نشان داد که هر چه سطح مهارت کاربر افزایش یابد، میزان کاربردهای مثبت شبکههای ...
بیشتر
این مقاله به بررسی رابطه بین مهارت کاربران در استفاده از شبکههای اجتماعی موبایلی و کاربردهای مثبت و منفی آن میپردازد. برای این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، 385 پرسشنامه محققساخته بین جوانان شهر یزد توزیع و جمعآوری شد. نتایج نشان داد که هر چه سطح مهارت کاربر افزایش یابد، میزان کاربردهای مثبت شبکههای اجتماعی موبایلی نیز افزایش یافته و هرچه سطح مهارت کاربر کاهش پیدا کند میزان کاربردهای منفی شبکههای اجتماعی موبایلی افزایش مییابد. همچنین مهارتهای کاربر در استفاده از شبکه اجتماعی موبایلی 33 درصد واریانس کاربردهای مثبت و 14 درصد از کاربردهای منفی شبکههای اجتماعی موبایلی را تبیین میکند. علاوهبر این نتایج مدلیابی معادله ساختاری نشان داد که برازش دادهها به مدل برقرار است و شاخصهای برازش دلالت بر مطلوبیت مدل معادله ساختاری دارند.