پژوهش پیش رو تلاش دارد چرخۀ زیست نظام ارتباطات را با رویکردهای مدلهای ذهنی بر اساس نظریههای معنا ارائه کند. روش پژوهش از نوع هدف بنیادی و به روش تحلیل محتوای کیفی به شیوۀ قیاسی است. گردآوری اطلاعات از طریق مرور پژوهشها و تحلیل ادبیات مرتبط بوده و نیز یکپارچهسازی پژوهشهای انجامشده مبنای ارائۀ یافتهها و تبیین نتایج است. جامعۀ پژوهش شامل مفاهیم اولیه از مطالعۀ متون بر اساس ماتریس ساختنیافته است. در فرایند پژوهش، با مطالعۀ مفاهیم اولیه در 6 مرحله، نسبت به اضافهکردن مفاهیم جدید اقدام شده است. روایی و پایایی پژوهش بر قابلیت اعتماد و اطمینان به متون موردپژوهش مبتنی است. واکاوی پژوهشهای پیشین نشان میدهد ارزشیابی نظام ارتباطات با رویکرد عینی و ذهنی در حل مسائل چهارگانۀ ارتباطات موجب شکلگیری اشکال ارتباطات در فرایند عناصر ارتباطات شده است و از طرفی 8 نظریۀ معنا با رویکردهای مدلهای ذهنی ـ که میتوانند بخشی از تفکر، تجربه، فرضهای ذهنی، محسوسات و سازوکار پردازش اطلاعات باشند ـ چرخۀ زیست نظام ارتباطات را با دخالت افراد و متخصصان ایجاد میکنند. چرخۀ زیست نظام ارتباطات با تأکید بر «وجود معنا در ذهن نه در پیام» در ذهن ارتباطگر و ارتباطگیر موجب حیات و پویایی خواهد شد. پیشنهاد میشود چرخۀ زیست نظام ارتباطات با تبیین فلسفی نظریههای معنا بر اساس بازنمود شناختی ذهن مورد بررسی قرار گیرد و به نظر میرسد به تحلیل گفتمان و شبکۀ ارتباطی جدیدی منجر شود.