per
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
فصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات
2008-8760
2538-2632
2016-06-01
17
33
7
30
10.22083/jccs.2016.15426
15426
Research Paper
تجربه احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری
Women Insecurity Feeling Experience in Urban Public Places
جمال محمدی
m.jamal8@gmail.com
1
امید جهانگیری
omidjahangiri@gmail.com
2
یوسف پاکدامن
yusef.pakdaman@gmail.com
3
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه کردستان.
کارشناسیارشد جامعهشناسی دانشگاه کردستان
کارشناسیارشد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی
هدف این پژوهش واکاوی بسترها، دلایل و پیامدهای احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری بهمدد تحلیل کیفی است. میدان مطالعۀ پژوهش، فضاهای همگانی شهر سنندج است که موضوعها و ابعاد فضایی و تعاملی آن با استفاده از تکنیکهای مصاحبۀ عمیقِ فردی، مشاهدۀ مستقیم و مشاهدۀ مشارکتی مطالعه شده و دادههای این مطالعه در قالب روش نظریهپردازی دادهبنیاد تحلیل شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری سنندج محصول یکسری عوامل اثرگذار همچون «تنشهای ساختاری» و «جامعههراسی» و نیز برخی شرایط تسهیلکننده، مثل «مکانهای پربرخورد» و «بازنمایی خود» است. زنان مورد مطالعه همچنین بر این باورند که احساس ناامنیِ آنها را دلایل و انگیزهای خاصی که در کردار و گفتار و حرکات مردان قابلرؤیت است، تقویت میکند. احساس ناامنی زنان پیامدهایی فردی و جمعی دارد. به سبب این احساس، زنان در سطح زندگی فردی به «تمهیدات پیشگیرانه» روی میآورند، پیامد این احساس ناامنی در سطح جامعه نیز به شیوع و تشدید «زوال اعتماد اجتماعی» میانجامد.
This article attempts to study the contexts, reasons and consequences of feeling insecurity among women in urban public places. The field of study is urban public places in Sanandaj. A sample is selected by theoretical-purposes sampling and they were interviewed by way of deep individual interviews. The findings show that feeling insecurity among women in urban public places is due to causes like “structural tensions” and “sociofobia” as well as circumstances such as “violent places” and “self-representation”. Women also believe that their insecurity feelings are amplified by specific reasons and motivations visible in men words, behaviors and gestures. The most important of these reasons/motivations are: "appetence of relation" & "Frustration/aggression". This Insecurity feeling of women has individual and collective consequences that made them to adopt "Precautionary actions", such as secrecy and silence. These insecurity feelings are also visible in social level
https://www.jccs.ir/article_15426_fbfefe2a16ceea30066ea5f096646d4c.pdf
فضاهای همگانیِ شهری
احساس ناامنی
تنشهای ساختاری
جامعههراسی
عطش ارتباط
Insecurity
Sociofobia
public places
Appetence of relation
per
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
فصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات
2008-8760
2538-2632
2016-06-01
17
33
31
52
10.22083/jccs.2016.15427
15427
Research Paper
بازنمایی زن در جوکهای جنسیتی؛ تحلیل گفتمان انتقادی جوکهای جنسیتی در مورد زنان در شبکههای موبایلی
The Representation of Women in Gender Jokes
Critical Discourse Analysis of Gender Jokes about Women
محمدمهدی فرقانی
mmforghani@yahoo.com
1
سیدعیسی عبدی
aramnitzeh@yahoo.com
2
دانشیار دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی.
کارشناسیارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
مقاله پیشرو با هدف بررسی چگونگی بازنمایی زنان در جوکهایی که در مورد آنها ساخته شدهاند، انجام شده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که جوکهای جنسیتی برآمده از چه گفتمانی بوده و نحوه بازنمایی زنان در آنها تا چه اندازه نتیجه چنین گفتمانی است. به دلیل برخورداری موضوع از وجوه کیفی بالا، از روش تحلیل گفتمان استفاده شده است. به این منظور با استفاده از الگوی سه بعدی نورمن فرکلاف، تعداد بیست مورد از میان بیش از یکصد مورد جوک جنسیتی انتخاب و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که جوکهای جنسیتی، بازنمایی منفی و فرودست از زنان و دختران در مقابل مردان و حتی پسران داشتهاند. در این جوکها بازنمایی دختران متفاوت از زنان صورت گرفته است. بازنمایی زنان تحت تأثیر باورهای کلیشهای، سنتی، مردسالارانه و تاحدودی کلیشههای رسانهای صورت گرفته است؛ اما بازنمایی دختران به صورت عمده تحت تأثیر کلیشههای رسانهای بوده است. همچنین نتایج نشان داد که جوکهای جنسیتی از درون گفتمان مردسالاری برآمده و در نهایت به تأیید و تقویت این گفتمان منجر میشود.
This article is based on academic research entitled "The Representation of Women in Gender Jokes" which aims to examine the representation of women in jokes. In this study, due to the subject's qualitative aspects, discourse analysis has been used. For this purpose, twenty gender jokes were selected out of more than a hundred cases and analyzed using the three-dimensional model of Norman Fairclough. The results showed that representation of women and girls in gender jokes is negative and ignoble compared to men and even boys. In these jokes, the representations of women are different to girls. Representation of women is affected by the stereotypes, traditional and patriarchal beliefs and partially media stereotypes. On the other hand, the representation of girls was largely influenced by media stereotypes. Also, the results reveal that the gender jokes have emerged from the patriarchy discourse and at the end lead to confirmation and reinforcement of this discourse.
https://www.jccs.ir/article_15427_d48f936b650942dae6d470a28dc4dd03.pdf
بازنمایی
جنسیت
جوکهای جنسیتی
تحلیل گفتمان
Representation
Gender
Gender jokes
Discourse
Discourse Analysis
per
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
فصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات
2008-8760
2538-2632
2016-06-01
17
33
53
78
10.22083/jccs.2016.15428
15428
Research Paper
پوشاک سنتی زنان در جغرافیای فرهنگی ایران
Traditional Dress of Women in Iranian Cultural Geography
سیده راضیه یاسینی
raziehyasini@yahoo.com
1
استادیار پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
پیش از انفکاک تدریجی بخشهایی از ایران، کشورهایی که امروزه با نامهای تاجیکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و افغانستان شناخته میشوند، جزیی از پهنة وسیع سرزمین ایران بودهاند. امروزه در مناطق مذکور، پوشاک سنتی زنان در مقایسه با ایران امروز، از هویت ایرانی بیشتری برخوردار است، به نحوی که پوشاک سنتی زنان تاجیک، ترکمن، آذربایجانی و افغان را میتوان نمونههایی زنده از پوشاک سنتی اقوام ایرانی دانست. در این مقاله، بر اساس آرای محققان در خصوص مد، سنت و هویت و به منظور دریافت شاخصهها و ویژگیهای پوشاک اصیل زنان ایران، پوشاک سنتی زنان در چهار کشور مذکور با روشی استقرایی و قیاسی، بررسی شده و بر این اساس، ویژگیهای پوشاک زنان در این مناطق به منظور یافتن مؤلفههایی از پوشاک اصیل زنان ایرانی تبیین شده است. بر اساس تحلیل دادهها، نتیجهگیریهایی مبنی بر چگونگی عامگرایی و خاصگرایی فرهنگی در پوشاک زنان و نیز اصول واحد در طراحی و ساختار لباس ایشان در این حوزه ارائه شده است.
Before gradual abstraction of some parts of Iran land, some countries like Tajikistan, Turkmenistan, Azerbaijan, & Afghanistan had been part of the Iran wide territories. The women traditional dress in the fore mentioned countries is identified with more Iranian identity than the women dress in Iran. Today dress of Tajik, Turkmen, Azeri, & Afghan women can be considered as live examples of Iranian ethnics dress. In this paper, in order to find the indexes & features of Iranian original -traditional dress of women, the traditional dress of fore mentioned countries have been studied. To find out the elements of Iranian original dress of women, the features of dress in these regions have been described.
https://www.jccs.ir/article_15428_19073a695693cab8096f5b0399bd8375.pdf
لباس
پوشاک زنان
فرهنگ
جغرافیای فرهنگی ایران
Clothing
Women Dress
culture
Iran cultural geography
per
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
فصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات
2008-8760
2538-2632
2016-06-01
17
33
79
107
10.22083/jccs.2016.15429
15429
Research Paper
بازنمایی طلاق در سینمای دهه هشتاد ایران
Representation of Divorce in Iranian Cinema in the 1380s
مهدی سلطانی گردفرامرزی
m.soltani55@gmail.com
1
احمد پاکزاد
ahmad_pakzad@yahoo.com
2
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی واحد البرز(خوارزمی)؛ .
کارشناسیارشد علوم ارتباطات اجتماعی، دانشکده صداوسیما
در این مقاله، هدف ما پاسخ به این پرسش اساسی است که فیلمهای سینمایی دهه هشتاد شمسی طلاق را چگونه بازنمایی و برساخت کردهاند؟ این پرسش در چارچوب نظریه بازنمایی مطرح شده و برای پاسخ به آن، 21 فیلم تولید شده در این دهه که مسئله طلاق محور اصلی روایتشان بود، به روش تحلیل محتوا بررسی شده است. یافتههای مقاله نشان میدهد که فیلمهای سینمایی ایرانی در خلال روایتهای خود، کوشیدهاند نوعی شناخت و دانش عامهپسند دربارة طلاق در دسترس مخاطبان قرار دهند و این پدیده و آسیبهای ناشی از آنرا تبیین کنند. فیلمهای ایرانی، هم اطلاعاتی زمینهای همچون ترکیب سنی و جنسی، طبقه اجتماعی، وضعیت شغلی آسیبدیدگان از طلاق ارائه میکنند و هم اطلاعات مختلفی دربارة روابط اجتماعی و خانوادگی، نگرشها، شیوههای زندگی و آسیبهای اجتماعی آنها به دست میدهند. همچنین تولیدکنندگان آنها اغلب کوشیدهاند تبیینی از طلاق شخصیتهای خود ارائه کنند.
In this paper, we aim to answer the question of how “divorce” is represented in Iranian movies produced during 1980s. The questions raised in the framework of representation theory. To answer the key question, 21 films which has been made in the decade of 1380, were studied through content analysis method. Thus, reverse questionnaire was prepared and films were analyzed basing on content analysis.
Findings show that Iranian movies present kind of popular knowledge about social problems such as divorce in their narrations. The findings also show this assumption that Iranian films have basic information such as age and sex composition, social class, employment status information of divorced actor and actress and various information about their social and family relationships, attitudes and lifestyles. In addition, manufacturers often provide explanation of the divorce of their characters in their movies.
https://www.jccs.ir/article_15429_e1f053b161c3405446c77ba02a088b34.pdf
بازنمایی
سینمای ایران
تحلیل محتوا
خانواده
طلاق
Representation
Iranian cinema
content analysis
Family
Divorce
per
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
فصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات
2008-8760
2538-2632
2016-06-01
17
33
109
125
10.22083/jccs.2016.15432
15432
Research Paper
بررسی الگوهای زبانی در نامگذاری مراکز کسبوکار شهر تبریز
The Study of Linguistic Patterns in Shop Signs of Tabriz
علیرضا قلی فامیان
famian@pnush.ac.ir
1
ماندانا کلاهدوز محمدی
manadana.mohamadi@gmail.com
2
استادیار، گروه زبانشناسی و زبانهای خارجی، دانشگاه پیام نور.
دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
بررسی فرایند نامگذاری مراکز کسبوکار یکی از زمینههای پژوهشی زبانشناسی اجتماعی به شمار میآید و محققان میکوشند با مطالعۀ جنبههای مختلف آن به درک عمیقتری از کاربرد زبان در جامعه دست یابند. در این مطالعه، محققان کوشیدهاند تنوع الگوهای زبانی را در انتخاب نام مراکز اداری و صنفی شهر تبریز بررسی کنند. به این منظور سه منطقۀ الف (مرفه و برخوردار)، ب (نیمه برخوردار) و ج (نابرخوردار) در سطح شهر شناسایی شد و از هر منطقه، نام 300 واحد به منزلة دادۀ پژوهش گردآوری شد. یافتهها نشان میدهد که از مجموع 900 دادۀ تحقیق، 3/78درصد از دادهها به صورت یکزبانه فارسی است و زبان ترکی با 6درصد کاربرد، حضور کمرنگی در نامگذاری مراکز کسبوکار تبریز دارد. مقایسۀ یافتهها بر حسب مناطق سهگانه حاکی از آن است که میان استفاده از الگوهای زبانی از یکسو و رفاه اقتصادی و اجتماعی از سوی دیگر، ارتباط وجود دارد. همچنین مشخص شد که در برخی مشاغل، صاحبان ردههای صنفی مانند صاحبان بوتیک و رستوران گرایش بیشتری به استفاده از الگوهای متنوع چندزبانه دارند. در پایان، مقایسهای از نتایج این پژوهش با مطالعات ایرانی و خارجی ارائه شده است.
The study of shop signs is a research domain in the field of sociolinguistics, and scholars try to address the topic from different perspectives in order to provide a deeper insight to the language in use. The present study attempts to analyze the diverse linguistic patterns in Tabriz shop signs. First three areas, i.e. area A (affluent), area B (semi-affluent), and area C (poor) were located, and from each area, 300 names were collected. The findings indicate that from 900 shop signs, 78.3 percent use monolingual Persian names, and Turkish with just 6 percent of usage, works as a minor language in the naming process. The comparison of the three different areas, show that there is a relationship between the economic, social welfare and the use of varying linguistic patterns. It is also shown that in some businesses like clothing shops as well as restaurants, employing diverse linguistic patterns is a popular method to absorb higher number of customers. At the end of the article, the results of the present study are compared with the findings of other Iranian and non-Iranian contributions.
https://www.jccs.ir/article_15432_3466cdf7e073c2f8a53715eee4d38fc2.pdf
الگوی زبانی
نامگذاری
ردۀ شغلی
تبریز
linguistic pattern
naming
business type
Tabriz
per
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
فصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات
2008-8760
2538-2632
2016-06-01
17
33
127
147
10.22083/jccs.2016.15433
15433
Research Paper
تأثیر فناوریهای جدید بر اوقات فراغت و سرمایۀ اجتماعی جوانان
The Effect of New Technologies on Youth Leisure and Social Capital
امیر رستگارخالد
amir_rastegarkhaled@yahoo.com
1
نرگس مصلحی جنابیان
nargesmoslehi.j@gmail.com
2
آمنه صلاحی
sa29744@gmail.com
3
نسرین تاج
n_taj@itrc.ac.ir
4
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه شاهد.
دانشجوی دکتری جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
کارشناسیارشد جامعهشناسی دانشگاه شاهد.
کارشناسیارشد مرکز تحقیقات مخابرات ایران
سؤال اصلی پژوهش پیشرو این است که آیا تغییرات صورت گرفته در سبکهای نوین فراغتی (مبتنی بر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید) با سرمایۀ اجتماعی جوانان رابطهای دارد یا خیر؟ در این مطالعه روی انواع سبکهای فراغتی و به ویژه سبک فراغتی شاوچینگ سیه متمرکز شده و با توجه به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید به سبک فراغتی مورد نظر رسیده و رابطۀ آنرا با سرمایۀ اجتماعی جوانان مطالعه کردیم. این تحقیق به روش پیمایش انجام شده است. پژوهش پیشرو در مورد 384 نفر از جوانان 15 تا 29 سالۀ ساکن در منطقۀ پنج شهر تهران انجام شد. یافتههای تحقیق نشان داد که استفادۀ جوانان از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید در تکمیل و گذران اوقات فراغت، موجب میشود که سرمایۀ اجتماعی جوانان در دو بعد از ابعاد عینی (عضویت و مشارکت افراد در گروهها، سازمانها، معاشرت و ارتباطات افراد) و یک بعد ذهنی آن یعنی اعتماد تعمیمیافته (اعتماد مردم به یکدیگر در فضاهای مجازی و اعتماد به فضای مجازی) ارتقاء یابد. از سوی دیگر دادههانشاندادندکهاگر افراد از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی جدید برای فعالیتی اجتماعی در گذران اوقات فراغتشان بهره گیرند؛ این امر موجب میشود تا میزان سرمایۀ اجتماعی آنها دربارة زمانی که از این ابزارها به منظور فعالیتهای غیراجتماعی مانند فعالیتهای تفریحی یا یادگیری استفاده میکنند، افزایش یابد.
The main question in this research is whether changes in modern style of leisure (based on ICT) are related with Youth’s social capital? In this paper, we have focused on types of leisure styles, especially types of leisure’s Xu Qing. The research survey was conducted among 384 young people aged 15 to 29 years who were living in the district 5 of Tehran. The findings showed that using ICT tools to complete leisure, extends the social capital of young people in two dimensions, objective (membership and participation in groups, organizations, socialize and communications people) and a subjective dimension (trust people together in virtual spaces and confidence in cyberspace). On the other hand, the data show that if people use ICT tools in social activity while their leisure time, increases their social capital then when they use these tools on anti-social activities such as learning activities and so on.
https://www.jccs.ir/article_15433_8942eefabb92539390742b19335b080f.pdf
فناوری اطلاعات و ارتباطات
اوقات فراغت
فراغت مجازی
سرمایۀ اجتماعی
جوانان
ICT
Leisure
virtual leisure
Capital social
the Youth
per
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
فصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات
2008-8760
2538-2632
2016-06-01
17
33
149
170
10.22083/jccs.2016.15434
15434
Research Paper
تحلیل انسانشناختی طریقت قادریه طالبانی در منطقه اورامانات لهون
Anthropological Analysis of Talebani Qadiriyya’s Order in Oramanat Lehun Region
احمد نادری
anaderi@ut.ac.ir
1
استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
اعتقادات صوفیان و دراویش در طول تاریخ اسلام، یکی از بحث برانگیزترین مسائل بوده است و سبب کشاکشها و معرکههای بسیاری در طول تاریخ در میان موافقان و مخالفان بوده است. در سوی مخالفان، همیشه برخی از فقها و فلاسفه ایستاده بودند و هر کدام از منظر خود به این گروه ایراد وارد آوردهاند. ایرادات فقها از منظر فقهی و ایرادات فلاسفه از منظر معرفتشناختی بوده است.
در این مقاله با بررسی طریقت قادریه طالبانی که یکی از فرقههای مشهور در صوفیان است، با رویکردی انسانشناختی به واکاوی مؤلفههای اعتقادی آنان و ارتباط این نظام اعتقادی با نظام کنشی پرداخته شده است. مسئله اصلی این مقاله این است که طریقت قادریه چیست و چه نظام اعتقادی ـ ارزشی داشته و این نظام چگونه خود را در شکل مناسکی در حوزه فردی و اجتماعی به منصه ظهور رسانیده و بازتولید میکند. میدان مطالعه شده در این تحقیق، روستاهای وراء و نجار در اورامانات لهون، در نزدیکی پاوه هستند. روش تحقیق در اینجا مشاهده مشارکتی، مصاحبه و مطالعات اسنادی بوده است.
The beliefs of Sufis and Dervishes have been one of the most controversial issues during Islamic history and caused numerous challenges and struggles between supporters and opposition groups of these beliefs. There were always some jurists and philosophers among opposition groups who have cited some shortcomings according to their point of views. Jurists’ views covered juridical issues while philosophers’ views emphasized on epistemological problems.
In this article, Talebani Qadiriyya’s order as one of the main sects of Sufism has been reviewedthrough anthropological approach by analyzing their theological components and the relationship between their belief system and real world. The main concern of this article is laid upon what is Qadiriyya order? What kind of belief or value system it has? And how this order is reproduced or emerged in individual and social domains? The field research was done in “Vora” and “Najjar” villages in Oramanat Lehunnear the Paveh. The research method is used in this article is participant observation, interviews and study of documents.
https://www.jccs.ir/article_15434_0160268c23488931c69bdcdb044008a0.pdf
طریقت قادریه
فرهنگ کرد
ذکر
سماع
خانقاه
دراویش
Qadiriyya order
Kurdish culture
Dhikr
Sama
Khanqah
Dervishes
per
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
فصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات
2008-8760
2538-2632
2016-06-01
17
33
171
189
10.22083/jccs.2016.15435
15435
Research Paper
تأثیر رفتار اطلاعیابی بر عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه گیلان
The Impact of Information Seeking Behavior on Research Performance of Guilan University Faculty Members
رضا معصومیراد
masoumirad@guilan.ac.ir
1
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه گیلان
هدف این مقاله بررسی تأثیر رفتار اطلاعیابی بر عملکرد پژوهشی اعضاء هیئت علمی دانشگاه گیلان است. بدینمنظور با استفاده از روش تحقیق پیمایشی، تعداد 177 نمونه انتخاب و دادهها از طریق پرسشنامه محقق ساخته دارای اعتبار و روایی مناسب، گردآوری و با استفاده از روش رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که بیش از دو سوم از اعضای هیئت علمی دانشگاه گیلان، در دورههای آموزشی مرتبط با رفتار اطلاعیابی شرکت نکردهاند. مهارت اطلاعیابی بیش از 50درصد از اعضای هیئت علمی دانشگاه گیلان در سطح کم، 38درصد در سطح متوسط و 12درصد در سطح زیاد است. عملکرد پژوهشی 8/28درصد از اعضای هیئت علمی این دانشگاه در سطح ضعیف، 5/65درصد در حد متوسط و 6/5درصد در سطح خوب است. تحلیل رگرسیون چند متغیره حکایت از تأثیر معنیدار آموزش، مهارت اطلاعیابی و میزان استفاده از امکانات اطلاعیابی (با ضریب تعیین 62/0) بر عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه گیلان دارد.
This study aims to examine the impact of information seeking behavior on the research performance of faculty members at Guilan University. For this purpose, using survey, 177 samples are selected; data has been collected through questionnaire with proper reliability and validity and are analyzed using regression method. The results showed that more than two-thirds of faculty members of Guilan University have not participated in training courses related to information seeking behavior. In addition, information seeking skill of more than 50 percent of the faculty members of Guilan University is in low level, 38 percent is on average level and 12 percent is in high level. Research performance of 28.8 percent of faculty members in this university is weak, 65.5% is in average level and 5.6 percent is at a good level. The results of multivariate regression analysis showed significant impact of education, information seeking skill and use of information seeking tools (with determination coefficient of 62/0) on research performance of faculty members at Guilan University.
https://www.jccs.ir/article_15435_79d324400aa3a119ef409bb56f812fcb.pdf
رفتار اطلاعیابی
عملکرد پژوهشی
اعضای هیئت علمی
دانشگاه گیلان
Information Seeking Behavior
research performance
Faculty Members
Guilan University